دکتر حسین ایشیکسال استاد دانشگاه نییریست قبرس:
استراتژی ایران افزایش قدرت منطقهای است
دکتر ایشیکسال به مستقل آنلاین میگوید ایران برای جلوگیری از تهدیدها به قلمروی خود، سیاست افزایش قدرت منطقه ای و نفوذ در منطقه را تدوین کرده. توسعه روابط منطقه ای و ارتباط خوب و پایدار با همسایگان میتواند در شرایط تحریم برای ایران مفید باشد.
"دکتر حسین ایشیکسال" فارغالتحصیل دانشگاه کیلی (Keele) انگلستان در مقطع دکترا از رشته علوم سیاسی و فارغ التحصیل دانشگاه خاورمیانه ترکیه در مقطع دکترا از رشته روابط بینالملل. وی هم اینک به عنوان رئیس گروه علوم سیاسی دانشگاه نییر ایست قبرس مشغول به کار است. با توجه به تخصص وی در مطالعات خاورمیانه مصاحبهای به منظور ارزیابی ایشان به عنوان کارشناس علوم سیاسی و بین الملل نسبت به ایران در موقعیت پساکرونا انجام گرفته است. مشروح گفتگوی مستقل با ایشان به شرح زیر است:
شیوع اپیدمی، تغییراتی را در توازن قوا و بلوکبندیهای جهان به دنبال خواهد داشت، عمدهترین این تغییرات در حوزه بینالملل را چه میدانید؟
اگرچه نمیتوان پیش فرضهای معتبر کاملی را درباره آینده بیان کرد، اما فکر میکنم در سیستم بین المللی همانطور که در طول این بحران شاهد آن هستیم، تغییرات اساسی ایجاد شود. اول از همه، بدیهی است که سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، کشورهای گروه ۲۰، سازمان بهداشت جهانی و غیره نتوانستهاند به شیوههای مؤثر به این بیماری پاسخ دهند. بحرانهای سازمان ملل که ناشی از رفتار دولت آمریکاست در کنار برخورداری از قدرت حق وتو برای پنج کشور ممتاز موجب شده توانمندی شورای امنیت و در رأس آن سازمان ملل مورد تردید قرار بگیرد. به عنوان مثال، اتحادیه اروپا امروزه مشکلات بسیاری دارد و شک و تردید به پتانسیلهای منطقه یورو رو به افزایش است. اپیدمی ویروس کرونا همچنین نشان داد که کشورهای اتحادیه اروپا در هنگام برخورد منافعشان با یکدیگر چقدر خودخواه هستند. برگرفته از این نکات، من فکر میکنم که در آیندهی نزدیک نقش و پیامدهای سازمانهای بین المللی تحت نظارت و افول بیشتری خواهد بود. درعوض ما میتوانیم شاهد ائتلافهای دو جانبه، نوظهور و مستقر در مناطق مختلف جهان باشیم. ثانیاً ، بحران کرونا ویروس نشان داده که مرزها و اهمیت امنیت از نظر سنتی چقدر آسیبپذیر است. فرضیات لیبرال که مسائل امنیتی سخت را نادیده گرفتهاند، مدتها پیش شکست خورده و ما در حال گذر از مرحله جدیدی هستیم که نگرانیهای امنیتی سنتی در آن مهم میشود. از این نظر میتوان انتظار افزایش قدرت دولتها و افزایش اهمیت رهبری سیاسی را داشت. ثالثا، در آینده امنیت پزشکی، امنیت سایبری و امنیت غذایی بیشترین اهمیت را کسب میکنند. به این معنا که کشورهای دارنده زیرساختهای فناوری خوب، برخوردار از خدمات بهداشتی، انرژی، تولید مواد غذایی، امکانات مثبت حمل و نقل و زیرساختهای ارتباطی خواهند توانست نسبت به سایر کشورها از مزیت بیشتری برخوردار شوند.
ارزیابی شما از ایران در جهانِ پس از کرونا، چگونه است؟
در دوره پس از کرونا همانطور که عرض کردم برخی از کشورها میتوانند شرای
ط متفاوتی داشته باشند. بر این اساس ایران ممکن است مزایایی داشته باشد و کشوری مطرح جلوه کند. همانطور که همه ما میدانیم ایران تحت تحریم بینالمللی است که توسط ایالات متحده آمریکا اعمال شده است. هر چند سایر کشورها ایران را تحریم نمیکنند و یا نکردهاند ولی از ترس آمریکا و مجازات حقوقی و عملی آن کشور روابط خود را با ایران محدود کرده و یا مسدود ساختهاند. اگر ترامپ نتواند در انتخابات آینده موفق به پیروزی شود، این تحریم ممکن است کاهش یابد و یا به طور کلی از میان برداشته شود. ترامپ به مراتب تمایل بیشتری برای اتخاذ مواضع عقیدتی و جزئی با انگیزه ایجاد اختلافات منطقهای داشته و تمایل به نفع رقبای منطقهای ایران مانند اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارد و همینطور در پی ایجاد تضاد دو قطبی بیشتر بین ایالات متحده و ایران است. هرچند برخی از این کشورها هنوز هم (پیش از انتخابات آمریکا) چندان رغبتی به تعدیل شرایط نخواهند داشت و تلاش خواهند کرد که لای چرخ چوب بگذارند ولی اراده سیاسی در جناح غیرترامپ از حالا قابل پیش بینی است و شرایط از وضعیت کنونی متفاوت خواهد بود. ثانیاً، به اعتقاد من شرایط پساکرونا متفاوتتر خواهد بود. کشورهایی که قدرت تولید ملی دارند و وابستگی آنها نسبی است و کمتر وابسته به اقتصاد مبتنی بر واردات باشند، از مزیتهای مقایسهای برخوردار خواهند بود. ایران بعد از اعمال تحریمها و انزوای بینالمللی هر چند در شرایط دشواری قرار گرفته ولی همین عوامل به طور غیرمستقیم باعث شدهاند که ایران در دوره پس از انقلاب اسلامی به خود وابسته بوده و به اصطلاح روی پا خود بایستد. در همین راستا فکر میکنم ایران میتواند از این مزیت اقتصادی در عرصههای سیاسی نیز استفاده کند. از طرف دیگر، نمیتوان اهمیت همکاریهای منطقهای و بین المللی را نادیده گرفت. انتظار نمیرود هیچ کشوری به تنهایی با چنین بحرانهایی مقابله کند. احتمالاً همکاری منطقهای اکنون بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد و در این ارتباط ایران باید بالاترین اولویت را برای بهبود روابط منطقهای خود داشته باشد. به شرطی که قرائت منطقی از شرایط داشته باشد و بتواند از فرصتها استفاده کند.
با توجه به تاثیر جدی کرونا بر اقتصادهای در حال توسعه، کدامیک از همسایگان ما موقعیت بهتر و ثبات بیشتری دارند؟
اگرچه برخی از نظریهپردازان توطئه اظهار داشتند که چین هدف اصلی کرونا ویروس است و بیشتر از آن متاثر خواهد شد ولی من با این نظر موافق نیستم. اگرچه ممکن است چین مورد هدف قرار بگیرد و در اثر تلفات ناشی از بیماری کرونا و دوره سکون و رکود آن صدمات زیادی به کشور چین زده است، ولی فکر میکنم چین جزء کشورهای آسیب دیده بالا از این بیماری نیست. دلیل اصلی این امر زیرساختهای فناوری قوی چین، رهبری اقتدارگرا و قدرت عظیم اقتصادی و جمعیتی آن کشور است. همانطور که در بالا ذکر کردم کشورهایی که دارای زیرساختهای فناوری خوبی هستند و از شرایط مناسب و مساعد خدمات بهداشتی، منابع انرژی، تولید مواد غذایی، امکانات حمل و نقل مناسب و زیرساختهای ارتباطی برخوردار هستند گوی سبقت را در دوره پساکرونا خواهند ربود.
در این ارتباط کشورهایی مانند چین، روسیه، ایالات متحده، آلمان، استرالیا، هند، برزیل و کانادا از مزیتهای قابل مقایسهای برخوردار هستند.
آیا میتوان تهدید ویروس کرونا را به فرصت تبدیل کرد؟
این قضیه برای همگان یکسان نیست. برخی حتماً فرصت اندوزی کرده و خیلیها تحت تأثیر منفی کرونا خواهند بود. همانطور که در آینده به امنیت پزشکی اشاره کردم، امنیت سایبری و امنیت غذایی بیشترین اهمیت را کسب میکنند. به این معنا، کشورهایی که دارای زیرساختهای فناوری خوبی باشند نسبت به سایر کشورها مزیتهای بیشتری خواهند داشت. از طرف دیگر، کشورهایی که درآمد و صادرات آنها از یکدیگر متمایز نیست، بر اساس یک یا دو صادرات و وابسته به جهانگردی آسیبپذیرترین خواهند بود. به ویژه کشورهایی که از نظر مواد غذایی، انرژی و فناوری به دیگران وابسته هستند نیز مشکلات جدی خواهند داشت.
از آنجا که دوستی و دشمنی در حوزه بین الملل بر مبنای منافع ملی تعریف میشود، دوستان و دشمنان ایران در آینده نزدیک کدام کشورها هستند؟
من معتقدم که ایران یک کشور بزرگ با تمدن بزرگ است. در تاریخ مدرن خود گرچه ایران هرگز به کشور دیگری حمله نکرده است، اما به اشکال مختلف تحت تهاجمات و حملات قرار گرفته است. زمانی مورد هدف عراق در دوره صدام بوده و بارها نیز ایالات متحده و متحدانش ایران را مورد اهداف مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی قرار دادهاند. در این منطقه و فضای سیاسی بسیار بیثبات، ایران استراتژی خود را برای افزایش نفوذ و قدرت منطقهای خود تدوین کرده تا از تهدیدهای بیشتر برای قلمرو خود جلوگیری کند. به این معنا که فکر میکنم ایران باید منافع بیشتری برای توسعه روابط منطقهای خود با کشورهای همسایه و به ویژه با ترکیه برای خود تعریف کند. ترکیه و ایران روابط بسیار پایدار و نسبتاً خوبی دارند که نشان میدهد مرز ترکیه و ایران قرنها تغییر نکرده است اگرچه در صحنه جغرافیایی سیاسی جهان صدها ایالت در این بین متولد و متلاشی شدهاند. هر دو کشور نگرانیهای خود را دارند و فکر میکنم هر دو کشور اگر نگرانیهای امنیتی یکدیگر را درک کنند و به ویژه در مقابل تروریستهای تندرو و گروههای شبه نظامی به منافع مشترک بپردازند، میتوانند از آنها سود ببرند. بنابراین، جغرافیا عامل اصلی متحدین آینده ایران خواهد بود.
آیا تقویت ارتباط با چین و روسیه را شرطبندی روی اسب برنده میدانید؟
من فکر میکنم کشورهای تحت نظارت روسیه و چین از این بحرانها بیشتر آسیب خواهند دید و میتوانند وابستگی بیشتری به این دو قدرت جهانی داشته باشند. روسیه و چین از نظر سیاسی و اقتصادی از سلاحهای متنوعی برخوردارند و داشتن روابط متعادل با این دو کشور آسان نیست. همچنین تاریخ نشان داده که این دو کشور همواره جاه طلبیهای سیاسی بالایی برای نفوذ به کشورهای دیگر و افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی دارند. بنابراین، مسلماً نه روسیه و نه چین نمیتوانند شرکای کاملاً قابل اعتماد برای هر کشوری باشند. در صورت بروز هرگونه برخورد اقتصادی یا سیاسی منافع، رقابت با این کشورها آسان نخواهد بود. از این نظر وابستگی به این کشورها اثرات بیثبات کننده بسیار بیشتری خواهد داشت.
ارسال نظر