تاجیک انتخابات حداکثری را زمینه ساز انسجام ملی میداند
تاجیک میگوید ما نیاز به یک انتخابات حداکثری داریم تا بتوانیم در صحنه بین المللی منافع حداکثری خود را تامین کنیم. او میگوید اصلاح طلبان به مجلس نروند دنیا به آخر نمیرسد، بلکه باید ۴ سال مشکلات را مانیتور کنند و اصلا از فواید احزاب گردش قدرت است.
"سیاست خارجی آینه تمام قد سیاست داخلی است" این جمله نصرت الله تاجیک دیپلمات بازنشسته است که در حال حاضر فعالیت سیاسی و رسانهای دارد. اینکه رویدادهایی که در حوزه سیاست خارجی و در خاورمیانه رخ داده است، و همچنین بعضی اتفاقات اخیر در کشورمان، همچنین تاثیر انتخابات پیش رو در انسجام ملی و نیز تعاملات و تنظیمات بین المللی سیاست خارجی کشور از او سوال کردیم. گفتگوی خبرنگار مستقل آنلاین با این دیپلمات کشورمان را بخوانید:
«نصرتالله تاجیک»، دیپلمات بازنشسته کشورمان و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگو با خبرنگار مستقلآنلاین درباره انتخابات و تامین منافع حداکثری کشور میگوید:
دغدغه اصلی من برای تامین منافع ملیِ نه حداقلی بلکه حداکثری این است که ما اقداماتی در کشور انجام دهیم که ابزار و قدرت سیاست خارجیمان را در جهت تامین منافع حداکثری کشور افزایش دهیم.
چرا تاکید دارم حداکثری؟ به این دلیل که تامین منافع ملی حداقلی با این مشکلات داخلی و بین المللی که داریم پاسخگوی نیازهای ما نیست! زیرا اصولاً دغدغه یک دیپلمات حرفهای این است که چه اقداماتی در داخل و خارج صورت بگیرد که کشور بتواند سیاست خارجی فعال، تاثیرگذار و پویا داشته باشد تا حکومت قادر گردد حداکثر منفعت را برای توسعه کشور، رفاه عمومی، افزیش شاخصهای حکومتداری و هویتیابی در جهان به عنوان یک عنصر موثر، ایجاد کند. البته این دغدغه اصلی نخبگان و مخصوصاً از جمله مطالب اصلی است که در اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی و دانشگاهی مطرح میشود که باید در تعامل با سازمانها و نهادهای حکومت و دولت برای آنها پاسخ یافته شود و طرحهای اجرایی و راهبرد تدوین و به اجرا درآید.
او افزود: البته انتخابات کلاً مسابقهای برای کسب قدرت تصمیمسازی و تصمیمگیری به منظور اثبات میزان و درجه تاثیرگذاری کارآیی و کارآمدی احزاب و گروههاست تا از طریق کسب نمایندگی مردم و اعمال مشروعیت سیاسی بتوانند به اجرای اهداف و برنامه خود نائل آیند. اما جدای از این نگاه به انتخابات که آنرا میتوان یک مسئلهی داخلی تلقی کرد، اما در نگاه من به عنوان یک دیپلمات که دغدغه اصلیام نه فلسفه سیاسی و یا چگونگی کارکرد سیاست و حکومت در کشور بلکه کیفیت و چگونگی انتخابات است که بتواند از طریق افزایش استانداردهای انتخاباتی در تمام مراحل از آمادهسازی مردم برای مشارکت واقعی سیاسی اجتماعی تا تسهیل رایگیری و شفافیت در اخذ و شمارش آرا و سرعت اعلام نتایج منتج به این امر شود که با تولید قدرت نرم در سیاست خارجی نقشی تاثیرگذار داشته باشند.
این دیپلمات کشورمان درباره تاثیر انتخابات پیش رو بر سیاست خارجی کشور، توضیح داد:
در شرایط موجود داخلی، منطقهای و بینالمللی که داریم و مخصوصاً نه تنها مزاحمتهایی که ترامپ برای کشور ایجاد کرده بلکه با اقداماتش وارد حوزه امنیت ملی کشور شده، انتخابات برای ما اهمیت فراوانی دارد. در این موضوع مهم چندین عامل بینالمللی دخیل است از جمله خطراتی که هم منطقه را احاطه کرده است و هم در منطقه تبعاتش امنیت ملی ما را مورد تهدید قرار خواهد داد، اوضاع و چالشهای صحنه بینالمللی، مخصوصا به دلیل اقدامات ترامپ در یکجانبهگرایی، که باعث به هم ریختن دنیا شده است. زیرا بعد از جنگ جهانی دوم تعدادی نخبه، نظریهپرداز، سیاستمدار بینالمللی به نحوی سازمانهای بینالمللی را شکل دادهاند که صحنه روابط بینالملل که صحنهای آنارشیست است را از طریق مشارکت تمامی کشورها و در سالهای اخیر حتی مشارکت سازمانهای مردم نهاد و غیر دولتی جهان را با نظریه چند جانبهگرایی اداره کرده و میکنند. ترامپ تلاش دارد تمام این تجربیات را با محور قرار دادن منافع آمریکا، از بین ببرد و ما با یک چالش جهانی مواجه هستیم و در آینده هم روز به روز بر مشکلات دنیا و ما اضافه خواهد شد. زیرا هم از منظر ژئوپلیتیکی و هم اقتصاد وابسته به نفت و هم نحوه سیاست و حکومت در ایران امروز ما نمیتوانیم خودمان را از سرنوشت منطقه و جهان جدا کنیم.
این کارشناس مسائل بینالملل بر انسجام ملی تاکید کرد و اظهار داشت:
با این اوضاع و احوال هر اقدامی که باعث کاهش انسجام ملی شود به صلاح کشور ما نیست، یک انتخابات بیرمق میتواند بسیاری از مسائلی را که ما به طور نسبی حل کرده بودیم را دو مرتبه نه تنها به چالش بلکه به بحران تبدیل کرده و برای ما و نسلهای بعدیمان مشکلات لاینحلی ایجاد کند. یکی از مهمترین نکات در انتخابات عدم وجود رقابت واقعی است که آنرا بلاموضوع میکند و لذا اینگونه رد صلاحیتها که یک جناح اصلی کشور را از گردونه رقابت حذف میکند از چند منظر مهم است. کم شدن شور انتخاباتی، از بین بردن نشاط سیاسی اجتماعی، انتقادات سازمانهای بین المللی و مجامع حقوق بشری و تبلیغات منفی رسانهایِ کشورهای مخالف و فضای بینالمللی، از بُعد سیاست خارجی در جهت حفظ منافع ملی کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت ما نیست و توان، قدرت و اثر بخشی سیاست خارجی ما را کم میکند و دیپلماتها و دست اندرکاران سیاست خارجی را منفعل مینماید به گونهایکه امکان تامین مصالح ملی از دست میرود.
تاجیک در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان برای وضعیت موجود استراتژی دارند یا خیر، تصریح کرد:
باید واقعبینانه به قضایا نگاه کرد. من به عنوان اصلاحطلب با دید انتقادی که نسبت به عملکرد خودمان دارم معتقدم متاسفانه کسی (حاکمیت، دولت، مردم و حتی احزاب و گروهها) در ایران، احزاب را از منظر کارکرد و تاثیرگذاری برای مدیریت سیاسی اجتماعی جامعه جدی تلقی نمیکنند! یعنی بهایی (مادی و معنوی) برای فعالیتهای حزبی از سوی هیچکس در ایران امروز پرداخت نمیشود! در چنین شرایطی احزاب هم به صورت نیمبند کار میکنند و متاسفانه سوابق تاریخی و برداشت نادرستی که از کارکرد حزب در جوامع امروزی ما از منظر کسب و گردش قدرت وجود دارد باعث میشود که ما نتوانیم برای فعالیت سازمانیافته و تشکیلاتی تعدادی همفکر، منابع مناسب و بهینه تخصیص دهیم. نکته دیگر از آنجاییکه در سنوات اخیر هزینه کار و فعالیت سیاسی، گران شده است، افراد رغبت کمتری دارند که پای کار بیایند. بنابراین ضمن دید انتقادی به فعالیت اصلاحطلبان، معتقدم باز همچنان اصلاحطلبان، نسبت به رقبای خودشان یعنی طیف محافظه کاران دارای انسجام، فعالیتهای تئوریک و استراتژی بهتری هستند.
او اقدامات اصلاحطلبان را کافی ندانست و گفت:
اقدامات اصلاحطلبان لازم بوده اما کافی نیست. یکی از نقاط ضعف اصلاحطلبان را کمکاری میدانم. یک قسمتی از این ضعف به وضعیت کشور و جدی گرفته نشدن احزاب برمیگردد و بخشی هم به مشکلات نهادهای حاکمیتی با اصلاحطلبان برمیگردد.
دیپلمات کشورمان درباره امکان تحقق دیپلماسی فعال با توجه به ساختارهای موجود در داخل کشور، بیان داشت:
در روابط بینالملل میگویند سیاست داخلی و سیاست خارجی دو روی یک سکه هستند. من کمی جلوتر میروم و میگویم سیاست خارجی آیینه تمام نمای سیاست داخلی است. بدون یک سیاست داخلی منسجم و کارآ قطعا نمیتوانیم یک سیاست خارجی فعال و تاثیرگذار برای کسب منافع ملی حداکثری داشته باشیم. اگر کشور ایزولهای در یک گوشه دنیا بودیم که فقط از طریق اقتصاد داخلی میتوانست زندگی مردمش را بچرخاند، شاید در این کشور سیاست خارجی مهم نبود اما برای کشوری مانند ایران که بُعد ژئوپلیتیکیاش در معادلات منطقهای و بین المللی در بعضی از مواقع بر بُعد سیاسی حکومت و جامعه ایران امروز میچربد و از طرفی به دلیل وابستگی به نفت، با این دو بُعد این امکان برای ما وجود ندارد که یک کشور منزوی باشیم و نخواهیم در سطح بینالملل نقشآفرینی کنیم.
تاجیک با بیان اینکه تلاش همه دولتها و حاکمیتها در کشورهای دنیا همواره این بوده است که توازنی میان قوای موجود ایجاد کنند، گفت:
اصولا" در کشور ما هم به همین گونه بوده و رهبر فقید انقلاب هم همین منش را داشتند ولی اینطور نیست
که ما فکر کنیم در شرایط کنونی چنانچه نیروهای تندروی جناح محافظه کار که اسب خود را در یک مسابقهای که به صورت کالسکه یک اسبه بسته شده سر کار آمدهاند کشور به بن بست رسیده است! اولاً ظرفیت کشور وسیع است و ثانیاً مجلس، دولت و سایر نهادهای حاکمیتی فقط بخشی از ظرفیت کشور ما هستند و عنصر اصلی در این کشور مردمی هستند که دارای ظرفیت فراوان سازندگی و تخریبی بوده و اصلاحطلبها در مقابل باید اسب خود را برای اصلاحات اجتماعی و پیوند بیشتر خود با مردم زین کنند! در اینصورت این اقدامات منجر به عقب افتادن روند توسعه سیاسی اجتماعی اقتصادی و فرهنگی کشورها خواهد شد و توازن موجود مادی و معنوی در بین احاد جامعه اعم از نخبگان و مردم را از بین میبرد! لذا در چنین اوضاع و احوالی اگر چه برای من انسجام ملی اهمیت دارد نه لزوماً روی کار آمدن اصلاحطلب یا محافظه کار ولی از منظر تئوریک و عملیاتی معتقدم با نظریهها و روشهای محافظه کاری نمیتوان مردم داخل را مدیریت و روند توسعه کشور را اجرایی کرد و نمیتوان با مردم دنیا ارتباط برقرار کرد! ممکن است زمانی محافظهکاران سر کار باشند اما در یک انتخابات رقابتی که فاقد مولفههای رقابت واقعی و آزاد باشد و انتخابات به صورت کالسکه به یک اسب بسته شده است به گونهایکه تقریبا میتوان گفت که رقابتی وجود ندارد، این عدم وجود رقابت هم مشکلات سیاست خارجی را به همراه دارد و هم چون انسجام ملی به قدر کافی نیست مشکلات داخلی به همراه دارد و در مجموع به تشدید نقار سیاسی اجتماعی کمک میکند!
او افزود: البته من در این مجال قصد ورود به مباحث مفهومی و اختلاف بین اصلاحطلبی و یا صحیحتر اصلاحگری و فرق آن با اصلاحطلبان و مخصوصاً عملکرد بعضاً ناصواب آنها در سازمانها و نهادهای پایه دموکراسی کشور ندارم، اما اینطور هم نیست که به همان دلیل ظرفیتهای دیگر کشور و مخصوصاً سنگینی وزنهی جامعه بر سیاست و حکومت در کشور که دیده شده بعضاً جامعه آنرا یا به دنبال خود کشیده و یا باعث اصلاح عملکرد سیاست و حکومت در کشور شده، فکر کنیم اگر اصلاحطلبان به مجلس راه نیابند دنیا به آخر میرسد! مهم این است که در کشور نشاط سیاسی موجود باشد این از سر کار بودن هر حزبی مهمتر است و اصولاً یکی از کارکردهای اصلی احزاب در کنار سازماندهی، آموزش، تابلودار و شناسنامهدار شدن نیروهای سیاسی، ایجاد فرهنگ رقابت و پذیرش رقیب از درون هستههای حزبی، گردش قدرت است که با وجود نشاط سیاسی مقبولیت پیدا میشود و با صحت انتخابات مشروعیت آنرا تکمیل میکند! زیرا هر گروهی که مردم به دلیل ضعفهایش به آنها رای نمیدهند خوب است که چهار سال در سایه باشد و مشکلاتش را مانیتور کند یا خودش را اصلاح کند، با مردم کار کند و مطالعه و تئوریپردازی کند، این وظیفه حزبی است که از قدرت برکنار میماند. اما اینکه اصلاح طلبان نه از طریق رقابت بلکه قبل از برگزاری انتخابات مجال بروز و ظهور نداشته باشند و انتخابات رقابتی نباشد و عقلای داخلی و خارجی معتقد باشند که این رقابت نیست، این میتواند آسیبزا باشد.
این کارشناس سیاسی درباره اهمیت نقش اقلیت قوی در مجلس، توضیح داد:
اگر همچنان در بر همین پاشنه بچرخد، به نظر میآید به جز معدود افراد ناشناخته به خصوص از نقاط دوردست و شهرستانها بعید است که مجلس آینده حتی یک اقلیت منسجم، فعال، دارای انگیزه، قوی، کارآ، مطلع به مسائل داخلی و بینالمللی هم داشته باشد. در حالیکه یک اقلیت قوی با مشخصاتی که گفتم میتواند بر اکثریت نظارت داشته باشد، ایجاد چالش کند و در بهبود عملکرد اکثریت موثر باشد، اما اگر این اقلیت هم وجود نداشته باشد با فساد نهادینه شده در نظام اجرائی کشور همان خواهد شد که نود نفر از نمایندگانی که چهار سال پیش از فیلتر نهادهای مسئول و نظارتی با هر تعریفی که برای خود دارند هم گذشتهاند فاسد و رد صلاحیت میشوند! و بدتر آنکه بجای کالبد شکافی و بررسی قانونمند و علمی چنین مشکلی برخی در شورای نگهبان گمان میکنند که باید برای نظارت بر نمایندگان هم ساز و کاری علاوه بر هیاتهای نظارت بر عملکرد نمایندگان که امری قانونی است وجود داشته باشد، در حالی که بهترین نظارت بر عملکرد نمایندگان بطور اخص، وجود اقلیت قوی پرسشگر و بر سیاستمداران کار حزبی در تمام دوران فعالیت است، زیرا رقبای حزبی بهتر از هر فرد دیگری میتوانند با ریز بینی فعالیتها و اقدامات یکدیگر را نظاره و انتقاد کنند. انشاالله!
ارسال نظر