شهیندخت مولاوردی نوشت

چه کسی پاسخگوی هزینه‌ حذف زنان از صحنه سیاست است؟

شهیندخت مولاوردی در یکی از شبکه اجتماعی خود از رد صلاحیت زنان در انتخابات مجلس و برخوردهای نامتعارف با زنانی که در انتخابات مجلس نام نویسی کردند انتقاد کرد.

چه کسی پاسخگوی هزینه‌ حذف زنان از صحنه سیاست است؟

رد صلاحیت زنان در انتخابات مجلس

به گزارش سرویس سیاسی مستقل آنلاین شهیندخت مولاوردی در انتقاد از رد صلاحیت زنان در انتخابات مجلس نوشت: در یک هفته اخیر پیامهای زیادی از خانم هایی که به استناد بند۱ ماده ۲۸قانون انتخابات (عدم اعتقاد و التزام عملی به اسلام)، رد صلاحیت شده اند دریافت کرده یا تماس و مراجعه حضوری داشته اند، بویژه خانم های جوان که از حوزه های انتخابیه شهرستانها و محیطهای کوچک دل به دریا زده و پا به عرصه رقابت گذاشته اند.

آنچه که نگران کننده است، تغییر نگاه و فکر دیگران، از جمله فامیل و همسایه و همشهریان و دوستان و حتی خانواده از این به بعد نسبت به آنهاست که چنین انتساب و اتهامی را مساوی با بی دینی و بی اخلاقی و بی آبرویی می پندارند!

شکاف جنسیتی با رد صلاحیت زنان در انتخابات مجلس

به گزارش مستقل آنلاین مولاوردی با اشاره به رد صلاحیت زنان در انتخابات مجلس ادامه داد: این نکته حائز اهمیت در همه دوره ها یکی از عوامل عدم استقبال گسترده زنان برای ثبت نام و ریسک کردنشان برای پذیرش انواع برچسب ها و انگ‌ها و تهمت ها و تخریب ها در مراحل بعدی است. در این شرایط وقتی پای خدشه دار شدن آبرو و حیثیت در میان باشد، دیگر جایی برای سایر ملاحظات و مصلحت ها باقی نمی ماند؛ هزینه ای مضاعف صرفا به دلیل «زن بودن»! یکی از خانمها پیام داده بود: «خوش به حال شماها که شناخته شده اید و همه می دانند دلیل اصلی رد صلاحیتتان سیاسی است، ما چه کنیم که حتی پدرم برام خط و نشان کشیده که آخرین بارت باشه از این بی آبرویی ها به بار میاری!». با این اوصاف نمی توان انتظار داشت در دوره های بعدی درصد مشارکت کنندگان زن در قالب ثبت نام‌ کننده تغییر محسوسی از قبل داشته باشد و از سوی دیگر با ر‌ویه ای که در بررسی صلاحیتها تاکنون در پیش گرفته شده است و تعداد زیادی از معدود داوطلبین زن بویژه به استناد این بند از گردونه رقابت حذف شده اند و دیگر مجالی برای اِعمال سیاست سهمیه حداقل سی درصدی زنان از جانب اصلاح طلبان فراهم نیست، پیش بینی می شود که در این دوره درصد منتخبین زن کاهش معناداری پیدا کند که بی تردید رتبه جهانی کشور در شاخص توانمندی سیاسی گزارش شکاف جنسیتی را هم متاثر خواهد کرد، همانطور که با حذف یک زن از هیات دولت در سال ۹۷، نمره ایران در زیر شاخص «حضور زنان در مناصب وزارتی»از ۹ به ۶/۵ در گزارش سال ۲۰۲۰ تنزل پیدا کرد و حائز رتبه ۱۳۲در این شاخص شد.

این را بهانه قرار میدهم برای پرداختن به این نکته قابل تامل که بسیاری از دبیران کل و اعضای احزاب شناسنامه دار و رسمی اصلاح طلب که هم در اساسنامه تیپ وزارت کشور و هم در فرم ثبت نامی برای انتخابات صراحتا اعتقاد و التزام عملی خود را به بندهای ۱و ۲و ۴این ماده ابراز کرده اند، اما در عمل مشمول این قاعده عده ای شده اند که نعوذبالله خود را در جایگاه خدایی نشانده و فوج فوج جماعتی را از دین الهی خارج می کنند؛ به جای یدخلون فی دین الله افواجا!

چه کسی یا کسانی پاسخگوی این هزینه ها است

چه کنیم با انبوه تناقضاتی که این روزها نُقل همه محافل است و بعضا در قالب طنزهای تلخ و مطایبه و لطیفه بر سرمان آوار می شود؟

مگر از کودکی در مساجد و پای منابر به ما نیاموخته اند که پیامبراکرم(ص) از قلبها وارد شد و نه از دیوارها؟ با آموزه هایمان از سیره نبوی و علوی که با آن بزرگ شده ایم چه کنیم که در سفری همراهان اشاره کرده‌اند که فلانی نماز نخواند و پاسخ شنیدند شاید در پشت درخت خوانده و شما ندیده اید یا شاید در آن زمان لحظه ای به خواب رفته اید!؟ چگونه از یاد ببریم که بر سر در خانقاه شیخ ابوالحسن خرقانی چه نوشته است؟: «هرکه در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید

چه آنکس که بدرگاه باریتعالی به جانی ارزد

البته بر خوان بوالحسن به نانی ارزد.» 

و اینکه چه کسی یا کسانی پاسخگوی این هزینه هایی است که در این عصر یخبندان دین باوری و دینمداری بر پیکره دین و ایمان بندگان خدا بار می شود؟ آیا این خسارات معنوی قابل جبران است؟

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها