علی صوفی دبیرکل حزب پیشرو در گفتگو با مستقلآنلاین:
سال ۸۴ احمدینژاد رجل سیاسی نبود
شخصی که رجل سیاسی نبود در راس نهادی قرار گرفت که به لحاظ امنیت ملی حائز اهمیت است. هیچکس حاضر نیست سوار هواپیمایی شود که خلبانش آموزش لازم را ندیده است. کسی رئیسجمهور شد که صلاحیت لازم را نداشت حالا این نقیصه تسری پیدا کرده است. این آدم تمام سطوح پایینی مدیریت را با نیروهایش اشغال کرد و هیچکدام از شرایط احراز صلاحیت برای دریافت پستها را رعایت نکرد.
مستقلآنلاین، سرویس سیاسی، مهناز براتی /
«علی صوفی»، فعال سیاسی اصلاحطلب استاندار گیلان در دولت اول و وزیر تعاون دولت اصلاحات بوده است. وی عضو شورایعالی سیاستگذاری بود و در مقطع انتخابات شوراها به دلیل انتقادات به رویه شورایعالی از این شورا خارج شد. با او درباره شرایط این روزها، مجلس آینده و چگونگی وقوع فساد در کشور صحبت کردیم.
صوفی در گفتگو با خبرنگار مستقل در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط کشور، ضرورتها و فوریتهای یک مجلس قوی و عملگرا چه خواهد بود، گفت:
باید یک مجلس تلاش کند تبعیضات ناروای موجود را بردارد و به مردم این اطمینان را بدهد که مجلس در جهت تحقق عدالت در زمینههای مختلف ایجاد شده و معنای واقعی توسعه تحقق یابد. برای تحقق توسعه باید توزیع مناسب صورت بگیرد. در زمینه آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، خدمات و... باید درآمد حاصله توزیع مناسب داشته باشد تا کشور به توسعه برسد.
صوفی با انتقاد از عدم رسیدگی به برنامه ۲۰ ساله توسعه، اظهار داشت:
بحث توسعه در قالب برنامه پنج ساله، چشمانداز، قوانین بالاسری، سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و... طراحی شده است. این موارد که متاسفانه تاکنون به محاق رفته است مثل چشمانداز ۲۰ ساله قرار بود در چهار برنامه پنج ساله اجرایی شود اما برنامه اول توسط دولت پیشین کنار گذاشته شد، برنامه دوم اصلا تهیه نشد، برنامه سوم هم نیمهکاره است، برنامه پنجم هم اصلا تهیه نشد.
او با بیان اینکه این چشمانداز به محاق رفته است، تاکید کرد:
مجلس باید تمام همت خود را بر روی یک برنامه پنجساله بگذارد. این کاری است که مجلس انجام نداده. بعد از مجلس ششم و همزمان با روی کار آمدن دولت آقای احمدینژاد مجلس به هیچ وجه گزارش پیشرفت برنامه پنج ساله را که رئیسجمهور موظف بود همه ساله به مجلس بدهد، ارائه نداد، مجلس هم پیگیری نکرد و بعد از آن دوره هم این گزارش داده نشد. معنایش این است که وقتی مجلس که دستگاه نظارتی است، پیگیر اجرای این برنامه نیست، طبعا دستگاه اجرایی پاسخگو نخواهد بود و اصلا برنامه را اجرا نخواهد کرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود:
چون کسی نیست که از او سوال کند و جایی نیست که مورد مواخذه قرار بگیرد. این مورد باید به مسیر خود برگردد و در کنار آن برنامه فوری و عاجلی برای تامین معیشت مردم پیشبینی شود. این لزوما به معنای توزیع پول نیست.
وزیر تعاون دولت اصلاحات بر لزوم وقوف و شناخت نمایندگان از ساختارهای سیاسی قدرت تاکید کرد و بیان داشت:
ساختارها موجود است. ساختار از میان نرفته. این نمایندگان مجلس هستند که باید به این ساختار قدرت واقف باشند و توانایی درک این ساختار و مسائل کلان کشور را داشته باشند. نمایندگانی که این قدرت، تجربه و بینش را دارند به دلایل گوناگون کنار گذاشته و رد صلاحیت میشوند یا اصلا اجازه ورود به عرصه انتخابات به آنها داده نمیشود، از مجلس بدون نیروی توانمند هم نمیشود انتظاری داشت. مجلس ایدهآل در تراز قانون اساسی شکل میگیرد. مجلسی که در تراز قانون اساسی است باید کارهای زیربنایی انجام دهد و در کنار آن اقدامات فوری برای برونرفت از بحران انجام دهد.
صوفی همبستگی کامل سیاست خارجی با وضعیت داخلی کشور را درست ندانست و تصریح کرد:
برخی فکر میکنند همه چیز در گرو سیاست خارجی است. بعید است که سیاست خارجی بتواند به فوریت مشکلات ما را رفع کند. تحریمها هیچوقت به طور کامل برداشته نمیشود چرا که برخی از تحریمها از اوایل انقلاب و اشغال سفارت آمریکا وضع شده، یکسری هم بعد از کنارهگیری آمریکا از برجام وضع شده است. بنابراین نمیتوانیم منتظر بمانیم که تحریمها مطلقا برداشته شوند چنین چیزی رخ نخواهد داد. بنابراین یکسری اقدامات عاجل باید صورت بگیرد و یکسری کارهای زیربنایی برای جبران لطماتی که در گذشته از مجلس خوردهایم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب دلیل عدم توفیق مجالس پیشین در راه رسیدن به اهداف پیشگفته را فقدان انتخابات آزاد دانست و اظهار داشت:
بحث بررسی صلاحیتها در انتخابات سال ۸۴ ریاست جمهوری اهمیت زیادی یافت. در این سال طی بررسی صلاحیتها، تبعیض قائل شدند. آقای احمدینژاد که رجل سیاسی نبود، به عنوان کاندیدا پذیرفته شد در حالیکه ابتدا نظر این بود که این آقا واجد شرایط نیست ولی بعدا به مصلحتهایی او را وارد انتخابات کردند و از قضا رئیسجمهور کشور شد.
شخصی که رجل سیاسی نبود در راس نهادی قرار گرفت که به لحاظ امنیت ملی حائز اهمیت است. هیچکس حاضر نیست سوار هواپیمایی شود که خلبانش آموزش لازم را ندیده است. کسی رئیسجمهور شد که صلاحیت لازم را نداشت حالا این نقیصه تسری پیدا کرده است. این آدم تمام سطوح پایینی مدیریت را با نیروهایش اشغال کرد و هیچکدام از شرایط احراز صلاحیت برای دریافت پستها را رعایت نکرد.
احمدینژاد برنامه پنج ساله دوم را کنار گذاشت و هیچکس معترض نشد.
او پیشروی این روند را عامل حاکم شدن آنارشیزم بر فضای کشور دانست و اظهار داشت:
متاسفانه در مباحث جناحی و سلیقهای تا جایی پیش رفتهایم که اصول مسلم مدیریت، کشورداری و امنیت ملی را کنار گذاشتهایم و اسم خودمان را هم گذاشتهایم اصولگرا. لطمه از همینجا وارد شد. وقتی این را پذیرفتیم یعنی آنارشیزم را بر کشور حاکم کردیم. کشور تمام ضوابط خود را کنار گذاشت و بیقاعده و بیقانون شد. معلوم است که بر سر چنین کشوری چه میآید! همه چیز به تاراج رفت و زمینه برای چپاول فراهم شد.
دیدیم که بعد از او چه رشدی در فساد کردیم و چه رکوردهای بینظیری را در تاریخ و در بین کشورهای جهان از خودمان به جا گذاشتیم. مثل این است که شما خانهای دارید و در آن اموال ارزشمندی از جواهرات، زیورالات و اندوختههای نقدی نگه داشتهاید، بعد در را برای ورود و خروج همه باز میگذارید، معلوم است هر کسی میآید جیبش را پر میکند و میرود. کشور ما بعد از سال ۸۴ درست همین وضعیت را پیدا کرد.
او افزود: اینها طمع قدرت کردند اما چون سابقه و پیشینهای نداشتند، نتوانسته بودند در دولت آقای خاتمی و هاشمی ورود کنند. این جریان به دنبال یک آدمی بودند که بیریشه باشد تا او را روی کار بیاورند این کار را کردند و همه آنها یک شبه بدون طی کردن سلسله مراتب اداری و احراز شرایط پستها، مسئولیت گرفتند و طبیعی است این فرصت را مغتنم شمرده و حداکثر سوءاستفاده را کردند. همه قوا یکدست شدند، حاشیه امنی ایجاد شد و نظارتها از بین رفت.
وزیر تعاون دولت خاتمی، دلایل تضعیف اصلاحطلبان بعد از دولت هشتم را تشریح کرد و گفت:
تضعیف اصلاحطلبان نتیجه عملکرد اصولگرایان بود. اصولگرایان ما را وادار کردند لیست امید سال ۹۴ را ببندیم. آنها ما را واداشتند که به ریاست جمهوری آقای روحانی تن بدهیم. اگر اصولگرایان انتخابات آزاد را میپذیرفتند و اگر کانونهای قدرتی که در اختیار داشتند بیطرفانه عمل میکردند، طبعا شرایط فراهم میشد که کاندیداهای حداکثری ما و نه حداقلیها، وارد انتخابات شوند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ارزیابی خود از عملکرد اصلاحطلبان در انتخابات دورههای پیشین، اظهار داشت:
اگر بگویید در انتخابات سال ۸۴ اصلاحطلبان بد عمل کردند، یعنی کاندیداهای متعددی را وارد انتخابات کردند، این ضعف را میپذیرم اما رئیسجمهور شدن آقای احمدینژاد کار اصلاحطلبان نبود. مضایق به دلیل رقابتهای ناسالم به وجود آمد. اگر سال ۹۲ را در نظر بگیریم، قرار بود آقای خاتمی کاندیدا شود، ولی اجازه پیدا نکرد و آقای هاشمی کاندیدا شد ولی رد صلاحیت شد.
او افزود: اصلاحطلبان غیر از لیست امید چه گزینهای داشتند؟ سال ۹۴ رئیس ستاد تهران و کاندیدا هم بودم روزی که شورای نگهبان صلاحیتها را اعلام کرد معلوم شد که تمام اصلاحطلبان در سراسر کشور رد صلاحیت شدند، هیچکس باقی نماند. نگاه کردیم و دیدیم برای سی نفر تهران شاید چهار/پنج نفر بیشتر نداریم. رویکرد ما در سال ۹۲ سلبی بود این را هم مردم پذیرفتند. ما میخواستیم قدرت را از تندروها بگیریم در سال ۹۴ و ۹۲ موفق شدیم.
صوفی درباره آلترناتیوهای لیست امید در سال 94 توضیح داد:
اصلاحطلبان دو راه داشتند ترک صحنه انتخابات و تحریم انتخابات. ولی راه سوم را برگزیدند و به استراتژی سلبی روی آوردند. مجلسی را تدارک دیدیم که حامی دولت باشد. اگر در انتخابات شرکت نمیکردند یا تحریم میکردند، حاکمیت تندروها تداوم مییافت. ادامه آن وضعیت فروپاشی نظام را به همراه داشت. اصلاحات از فروپاشی نظام جلوگیری کرد.
شش قطعنامه علیه نظام را که اجازه حمله نظامی به کشور داده بودند در برجام کنار گذاشته شد. بنابراین با در نظر گرفتن مجموعه شرایط، عملکرد اصلاحطلبان قابل دفاع است.
ارسال نظر