آقای پزشکیان این عشق یکطرفه است/ وفاق ملی چگونه فقط سهم قوه مجریه شد
کرباسچی: دولت اشتباه میکند. هم انتصاب وزیر کشور اشتباه بوده و هم استانداران و معاونانی که انتخاب میشوند/ نادر قاضیپور: آقایانی که تا روز جمعه و تا آخرین ساعت برای سعید جلیلی خودشان را میکشتند، روز شنبه تبدیل به مجاهدین شنبه شدند و پستهای حساس را بهدست آوردند و الان ناشکری میکنند.
منتجبنیا: حداقل معاونین وزرا را از اصلاحطلبان بگذارید
گروه سیاسی- 60 روز پس از روی کارآمدن دولت مسعود پزشکیان انتقادها از نحوه انتصابهای او با شعار «وفاق ملی» رنگ تازهای به خودش گرفت. پزشکیان با انتخاب استاندارها و معاونهای نزدیک به جبهه پایداری مدعی شده که در حال پیاده کردن شعار دولت چهاردهم یعنی وفاق است اما منتقدان او میگویند این وفاق به معنی باج دادن به اصولگرایان و اعضای جبهه پایداری است و باعث سرخوردگی آن دسته از افرادی شده که به نامزد اصلاحطلب رای دادهاند و اگر قرار بود اعضای کابینه رئیسی یا نزدیکان به گفتمان جبهه پایداری در راس امور باشند که به سعید جلیلی رای میدادند.
نادر قاضیپور نماینده چند دوره مجلس با اشاره به همین موضوع گفت: «باید پرسید آیا اگر سعید جلیلی رئیسجمهور میشد، به رقبایش استانداری و معاونت وزارت میداد؟ باید قدر پزشکیان را بدانند، پزشکیان دوستان و طرفداران خودش را فدای این آقایان اصولگرا و جبهه پایداری و وفاق ملی کرد، اینقدر که درون ستاد خود آقای پزشکیان افرادی که فعالیت میکردند الان ناراضی هستند. آقایانی که تا روز جمعه و تا آخرین ساعت برای سعید جلیلی خودشان را میکشتند، روز شنبه تبدیل به مجاهدین شنبه شدند و پستهای حساس را بهدست آوردند و الان ناشکری میکنند. دولت باید در ادامه مسیر شایستهسالاری را مدنظر قرار دهد، اینطور که تنها ده درصد را برای جناحبازی مدنظر قرار دهند و 90 درصد را به شایستهسالاری اختصاص دهند. جایی که اقتصادی است، باید دست افراد اقتصادی باشد.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل سابق حزب کارگزاران هم در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «من خیلی تمایل ندارم که در این زمان از دولت انتقاد کنم. دولت گرفتاریهای زیادی دارد. میراثی که برای دولت از قبل به جای مانده، او را شکننده کرده است. ولی با این وجود، نمیتوانم از واژه «اشتباه» برای دولت استفاده نکنم. دولت اشتباه میکند. هم انتصاب وزیر کشور اشتباه بوده و هم استانداران و معاونانی که انتخاب میشوند. من یقین دارم که دولت بعدها پشیمان خواهد شد.»
پیش از این، آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات پس از معرفی گزینههای پیشنهادی برای وزارت، در مصاحبهای به نقد این روند پرداخت و گفته بود: «ترکیب معرفیشده حتماً با معدل انتظار و مطلوب جبهه اصلاحات فاصله دارد و ما به همین دلیل روز گذشته در نامهای به رئیسجمهور نگرانیهایی را در این ارتباط مطرح کردیم.»
رسول منتجبنیا، دبیرکل حزب اصلاحطلب جمهوریت هم در همین رابطه به روزنامه آرمان گفت: «من پیش از این هم گفتم که آقای پزشکیان چنین دولتی را تشکیل داد حداقل معاونین را از اصلاحطلبان بگذارید. چراکه در چینش وزرا از ۱۹ وزیر حداکثر سه اصلاحطلب گذاشتند. در حالی که اصلا موفقیت آقای پزشکیان با حمایت قاطع اصلاحطلبها بوده که از مردم خواستند پای صندوق حاضر شوند که آقای پزشکیان پیروز انتخابات شود؛ اما میبینیم که کلا ۳ وزیر را از جریان اصلاحات انتخاب کردند. حال این ۳ وزیر نیز چه میزان میخواهند یا چقدر میتوانند به طیف خود بها دهند بحث دیگری است. حداقل معاونین را اصلاحطلب میگذاشتند که این کار را نکردند. گفتیم ۳۱ استاندار باید انتخاب کنید و اینها را اصلاحطلب بگذارید تا یک اتفاق طرفینی صورت بگیرد، اما اینگونه هم نشد. استاندار که دیگر تایید و تصویب مجلس را نمیخواهد. آقای پزشکیان مطلبی را مطرح نموده که الان مشکل ایجاد کرده است. اینکه وزارت کشور استانداران را با مشورت نمایندگان و مسئولان استانی انتخاب کند. خب؛ نمایندگانی که اکثراً با شما همراه نیستند و طیف و تفکرشان با شما مخالف است و مسئولان استانی که اکثراً با شما نیستند، آنها استاندار تعیین کنند؟ لذا از این رو است که الان مشکل بروز کرده و الان بعد از چند ماه توانستند حدود ده استاندار انتخاب کنند که برخی اصلاحطلب و برخی نیز از جریانات دیگر هستند. یکی از افتخارات قانون اساسی و نظام ما این است که قوای سهگانه از یکدیگر مستقل هستند. در اصل ۵۷ به صراحت در قانون اساسی آمده که قوا مستقل از یکدیگرند. اگر بنا باشد که نمایندگان و مسئولان استانی استاندار انتخاب کنند پس رئیسجمهور چه کاره است و چطور میتواند پاسخگو باشد؟ رئیسجمهور باید پاسخگوی وزرایی باشد که به او تحمیل شد یا با سلیقه اشتباه انتخاب کرده است؟ رئیسجمهور باید پاسخگوی استاندارانی باشد که نمایندگان انتخاب میکنند؟ من نمیدانم تعریف این رویکرد چیست و چه پایان و عاقبتی دارد. آیا این به معنای اتفاق و وفاق ملی است؟ بنده معتقدم این نه تنها وفاق نیست، بلکه تسلیم در برابر جریانهای مقابل و امتیاز دادن به افرادی است که با آقای پزشکیان مخالفت و مقابله کردند و تا لحظه آخر او را کوبیدند و تا آخرین دقیقه علیه ایشان کار میکردند و همه امکانات را بسیج کرده بودند. حالا آقای پزشکیان سخاوتمندانه همه چیز را در اختیار آنها گذاشته است. بنابراین بنده معتقدم که اتحاد و این وفاق به تعبیر شما نیست بلکه تسلیم یک جانبه است.»
در سوی دیگر ماجرا، محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و نماینده اصولگرای ادوار مجلس هم با اشاره به موضوع این گزارش گفت: «بالاخره ایشان نیروها را چیده است؛ حتی یکسری اشتباهات تاکتیکی را هم ممکن است کرده باشد. بهعنوان نمونه، آقای پزشکیان برای چیدن کابینه سفره را خیلی پهن کرد؛ روز آخر برای هر وزارتخانهای پنج نفر، شش نفر، ده نفر و حتی پانزده نفر اسمشان مطرح بود.» اما در نمونه دیگر، نهضت آزادی به عنوان یکی از قدیمیترین جریانهای سیاسی جمهوری اسلامی نیز در نوع خود منتقد وضع موجود است؛ چنانچه محمدحسین بنیاسدی، دبیرکل نهضت آزادی در سخنرانی اخیر خود در نقد این روند گفته بود: «اینکه افرادی مانند آقای پزشکیان میگویند ما به دنبال وفاق هستیم، انگار تصورشان این است که وفاق یک رویداد است.
غلامعلی جعفرزاده نماینده اصولگرای ادوار مجلس ضمن اشاره به این انتصابها در درون دولت به روزنامه هممیهن گفت: «افرادی که با عناوین و پستهای مختلف وارد تیم دولت شدهاند، حرام است اگر گفتمان آقای پزشکیان را قبول نداشته باشند و در آن پست بمانند. حالا که پزشکیان با منش بزرگ خود یک دریچهای برای همه باز کرد، اینها نباید خیانت کنند. در ادامه راه، دولت باید این افرادی که پست گرفتهاند را راستیآزمایی کند تا متوجه شود که آیا گفتمان آقای پزشکیان را انجام میدهند یا خیر. من وزارتخانهای میشناسم که وزیرش در تیم آقای پزشکیان نبود و در حال چینش تیم ضدپزشکیان در وزارتخانه است. این چنین رفتارهایی خیانت و جنایت است. این مخالفان میآیند، نمیتوانند گفتمان پزشکیان را پیش ببرند و در نتیجهی رفتار همین افراد، ناراضیتراشی خواهد شد. آقای پزشکیان باید خودش به این نتیجه برسد که برخی از افرادی که پست گرفتهاند، منتقد او نبودهاند که بگوییم اشکالی ندارد جایگاه گرفتهاند، بلکه دشمن پزشکیان بودند و بههیچوجه هم پذیرای پزشکیان نخواهند بود. من از آقای پزشکیان میخواهم روی آنهایی که به صراط مستقیم نمیآیند سرمایهگذاری نکند.»
با این حساب بسیاری بر این باورند که با این راه و روشی که دولت در پیش گرفته بزودی به مشکل برخواهد خورد و یک سوال اساسی در بین منتقدانِ اینگونه وفاق مطرح شده که چرا این وفاق تنها باید جزو وظایف قوه مجریه باشد و سایر قوا و نهادها از وفاق تهی باشند. به عنوان مثال چرا در شورای نگهبان یا مجمع تشخیص خبری از اصلاحطلبان نیست و اکثریت اعضای آن از بین یک جریان سیاسی است؟