واکنشها به نامه تاریخی/ چرا نامه فائزه در سالگرد جنبش مهسا منتشر شد؟ نامهای که زندانیان مدعی دموکراسیخواهی را به چالش کشید
هرچند مشخص نیست مخاطب اصلی نامه فائزه هاشمی چه کسی و یا چه کسانی هستند اما به نظر میرسد او بر این نکته تاکید و اشاره مستقیم دارد که برخی از زنان زندانی به ابتداییترین مسائل مربوط به همزیستی مسالمتآمیز در یک محیط بسته را رعایت نمیکنند هر گونه نقد علیه خود را بر نمیتابند. اینکه در این شرایط چرا دختر آیتالله هاشمی سعی کرد روش مبارزه در زندان با به نقد بکشد شاید حاکی از این باشد که در آستانه اعتراضات سال 1401 که مصادف شد با بازداشت و کشته شدن بسیاری از مردم باید این نکته را در نظر داشت که راه مبارزه نه براندازی بلکه توجه به اصلاحات ساختاری است
راه مبارزه نه براندازی بلکه توجه به اصلاحات ساختاری است با راه انداختن حمام خون هیچ ملتی به دموکراسی نرسیده است
گروه سیاسی- ظرف چند روز گذشته یکی از مهمترین مباحث در رسانهها و شبکههای اجتماعی ماجرای نامه فائزه هاشمی از زندان اوین بد که واکنش های بسیار زیادی را به دنبال داشت. برخی او را عامل تفرقهافکنی در آستانه سالگرد مهسا ژینا امینی توصیف کردند و برخی دیگر هم از شجاعت او نوشتند. روزنامه کیهان هم برای نخستین بار محتوی نامه را بازنشر کرد و این بخش از نامه این زندانی سیاسی را بزرگنمایی کرد که: «طبل توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم فائزه هاشمی عضو مرکزیت حزب کارگزاران در نامهای از زندان میگوید مشاهداتش در میان زندانیان سیاسی، حالش را از هر مبارزهای به هم میزند، زندانیان سیاسی در کلام عالی و در عمل خالی، نظریهپردازانی از درون تهی هستند. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سالها با آن مبارزه کردهاند، بر سر همبندیهای خود میآورند. او همچنین ادعا کرده که همبندیهای سیاسیاش میخواهند او را بکشند.»
خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوهقضاییه نیز بخشهایی از این نامه را با عنوان «فائزه هاشمی: ما مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم» منتشر کرد. این خبرگزاری گزارش خود را با این جملات به پایان رسانده است: «مرور تنها بخشی از این نامه نشان میدهد که وضعیت زندانیان حاضر در اطراف هاشمی، نوبلی و بینوبل آنچنان ناامیدکننده است که وی را مجبور به این اعتراف میکند که در این زندان آموختم ما مبارزین، طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم.»
روزنامه جوان نزدیک به سپاه هم نوشت: نامه فائزه هاشمی از درون زندان منتشر ابعاد مهمی از وضعیت روحیه زندانیان امنیتی را بازگو میکند: «در این زندان آموختم که ما مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم. سرود آزادی و عدالت میخوانیم و در چرخه زندگی، ستم را بازتولید میکنیم. از دموکراسی و فرهیختگی میگوییم ولی با زبانی سرکوبگر و طردکننده، باز تولید سلطه و استبداد را رقم میزنیم. در این زندان آموختم سالها و حتی دههها تا نهادینه شدن دموکراسی در خود به عنوان پیشنیاز اصلاح جامعه و حکومت فاصله داریم. در این زندان آموختم که در کنار حقیقت بودن حتی در زندان و در بین مبارزین راه آزادی هزینه گزافی دارد. در این زندان بیشتر آموختم تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و به ویژه اصلاحات ساختاری است.»
این روزنامه نوشت: «شاید جمله آخر نامه فائزه را بتوان رویکردی تلقی کرد که در بیشتر اصلاحطلبان معتدل و پشیمان از تندرویهای گذشته و اصلاحطلبان معروف با نامه «روزنهگشا» دیدهایم و بیشک باید این را نوعی پشیمانی در رفتار فائزه تلقی کرد که بهجای پیشبرد آرمانهایش در قالب اصلاحات، به شکلی دیگر عمل کرده است و حالا خود را در محاصره همبندیهایی میبیند که «دیکتاتورهای حقیری» بیش نیستند و فائزه حتی میترسد که به دست آنان کشته شود! «و بالاخره زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد! دختر عمویم که به تعبیر خوابهایش باور جدی دارد، چندی پیش در خواب دیده که در زندان توسط همبندیها کشته میشوم. از ما گفتن بود، خود دانید!» حالا اینکه ذکر این خواب نیز آیا درخواستی از رئیسجمهور جدید است که چانهزنی برای آزادی او را فراهم کند یا نه بر ما معلوم نیست ولی چنین شواهدی را در خود دارد.»
عباس عبدی در همین رابطه نوشتند: خانم فائزه هاشمی در خصوص فضای زندان نامهای را منتشر کرده است که از جهت حقیقتیابی شجاعانه بود و موجب احترام است. به نظر من اینگونه نقدها از سوی کسانی که تصور میرود از جناح و جبهه مورد انتقاد هستند بیشتر شنیده میشود و موجب تلطیف فضای سیاسی و تمایز میان حق و باطل میشود و باید به خانم هاشمی تبریک گفت که در این راه پیشگام شدهاند. برای بهبود شرایط عمومی کشور باید از جایی آغاز کنیم که خودمان هم در آن حضور داریم. اگر قرار است از بیان حقیقت نترسیم ابتدا باید درباره خود آزادانه حرف بزنیم.»
«احمد زیدآبادی»، روزنامهنگارو زندانی سابق سیاسی این نامه را «صدای بیصدایان واقعی» خوانده و در کانال تلگرامی خود به اختلافات زندانیان سیاسی پیشاز انقلاب اشاره کرده؛ او در بخشی از این یادداشت نوشته است: «پس از آنکه درهای زندان گشوده شد، مردم عادی، تکتک زندانیان سیاسی را بر دوشهای خود گرفتند و با شور و شوق آنان را در شهر چرخاندند، غافل از آنکه چند ماه بعد، برخی از همین "قهرمانان" از شدت جاهطلبی شخصی و گروهی، به روی هم اسلحه خواهند کشید و بهجای آزادی و دموکراسی و عدالت، جامعه را غرق خشونت و خونریزی خواهند کرد.»
«پروانه سلحشوری»، نماینده سابق مجلس نیز نسبت به این نامه واکنش نشان داده، او این نامه را «دردنامه» خوانده و نوشته است: «نوشتن دردنامه، نشانگر عمق عدم رواداری در جامعهای است که حتی زندانیان تحمل عقاید یکدیگر را ندارند. بستر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عدالت قضایی در ایران نیازمند جدی تحول، رواداری و مدارا است.»
اما در مقابل زندانیان و فعالان سیاسی دیگری هم به نامه فائزه هاشمی انتقادهای فراوانی را وارد کردند. هرچند مشخص نیست مخاطب اصلی نامه فائزه هاشمی چه کسی و یا چه کسانی هستند اما به نظر میرسد او بر این نکته تاکید و اشاره مستقیم دارد که برخی از زنان زندانی به ابتداییترین مسائل مربوط به همزیستی مسالمتآمیز در یک محیط بسته را رعایت نمیکنند هر گونه نقد علیه خود را بر نمیتابند. اینکه در این شرایط چرا دختر آیتالله هاشمی سعی کرد روش مبارزه در زندان با به نقد بکشد شاید حاکی از این باشد که در آستانه اعتراضات سال 1401 که مصادف شد با بازداشت و کشته شدن بسیاری از مردم باید این نکته را در نظر داشت که راه مبارزه نه براندازی بلکه توجه به اصلاحات ساختاری است که در غیر این صورت با راه انداختن حمام خون هیچ ملتی به دموکراسی نرسیده است.
ارسال نظر