وفاق ملی باید با مردمی ایجاد شود که از صندوق رای قطع امید کرده‌اند

وفاق ملی باید از آباد کردن سفره‌های مردم شروع شود. اگر دولت چهاردهم به معیشت مردم برسد، بحران اقتصادی را به شکوفائی اقتصادی تبدیل کند، تورم را مهار کند و رفاه را به زندگی مردم برگرداند، مردم به دولت اعتماد می‌کنند، به نظام خوشبین می‌شوند، به دین گرایش بیشتری پیدا می‌کنند و رفتارشان با همدیگر نیز اصلاح می‌شود

وفاق ملی باید با مردمی ایجاد شود که از صندوق رای قطع امید کرده‌اند

وفاق ملی بعد از رأی آوردن و بعد از انتخابات مطرح شد و هنوز هم معنی وفاق ملی تعریف نشده است

 

گروه سیاسی- از 19 روز پیش که همه اعضای کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان علی‌رغم سنگ اندازی های تندروها، از اکثریت مجلس رای اعتماد گرفت کلیدواژه «وفاق ملی» وارد ادبیات سیاسی کشور شد و رئیس جمهور در سخنرانی‌های متعدد از جمله نخستین مصاحبه‌اش در صداوسیما گفت: « چهار نفر از اعضای کابینه را از دولت آقای رئیسی همین‌طور تعدادی را از دولت آقای روحانی، مستقلین و نیز اصلاح طلب‌ها انتخاب کردیم، و بر مبنای آن‌چه که گفته بودیم، می‌خواهیم وفاق ملی داشته باشیم، کابینه را انتخاب کردیم.»

او حتی به این نکته هم اشاره کرده که: «با وفاقی که به وجود می‌آید و با شاخص‌هایی که خواهیم گذاشت، کاری می‌کنیم که معاونان، وزرا و در ادامه در استان‌ها، مدیران بر اساس شایستگی قرار بگیرند، نه بر اساس وابستگی حزبی، گروهی و جناحی که ممکن است وجود داشته باشد.»

اما در مقابل برخی کارشناسان سیاسی بر این عقیده استوارند که وقتی خاستگاه پزشکیان از جبهه اصلاحات بوده و در اصل مردم به گزینه اصلاح‌طلبان رای داده‌اند دلیلی ندارد که این مقدار به جناح شکست خورده و جریانی که مردم به او نه گفته‌اند بها داده شود.

از همین روی رسول منتجب‌نیا در رابطه با همین مطلب به خبرآنلاین گفت: «مردم به فکر و اندیشه و وعده‌های ایشان و وعده‌های دوستانشان رأی دادند. به یک معنی می‌شود گفت مردمی که به ایشان رأی دادند، اکثریت قریب به اتفاق به اصلاح‌طلبی رأی دادند. از بین رؤسای جمهوری بعضی‌ها بودند که اصلاح‌طلب نبوده و شعار اصلاح‌طلبی هم نمی‌دادند ولی آقای پزشکیان هم خودش اصلاح‌طلب است و هم شعار و سابقه‌اش. در اصلاح‌طلبی مسائلی مثل فضای باز سیاسی، رفع محدودیت‌های غیرقانونی در فضای مجازی، برداشتن بساط خشونت و تندی با مردم، رفع حصر از بزرگان کشور، آزادی زندانیان سیاسی و ...  جزء انتظارات اولیه مردم است. آقای پزشکیان با توجه به پیشینه سیاسی خودشان و شخصیتی که دارد، قطعاً و مسلماً اصلاح‌طلب است، اصلاح‌طلب معتدل و خط امامی است و کسی نمی‌تواند ایشان را متهم کند به اینکه اصلاح‌طلب نیست یا تندرو است، خیر. آنچه من و سایر دوستان اطلاع داریم، در اصلاح‌طلبی ایشان تردیدی نیست.»

دبیرکل حزب جمهوریت با اشاره به این موضوع که وفاق ملی به معنای آش شله‌قلمکار نیست اضافه کرد: «زمان رأی دادن به آقای پزشکیان وفاق ملی نبود. وفاق ملی بعد از رأی آوردن و بعد از انتخابات مطرح شد و هنوز هم معنی وفاق ملی تعریف نشده است. وفاق ملی به معنای آش شله‌قلمکار نیست. وفاق ملی به معنای این نیست که ما رأی را از مردم به عنوان اصلاح‌طلبی بگیریم ولی عمل ما به نفع مخالفان اصلاحات باشد. این برخلاف رویه و برخلاف تعهدی است که باید سپرده شود.

وی گفت: «بنابراین همان طور که رئیس جمهور باید به وعده خودش عمل کند، باید کابینه‌اش اصلاح‌طلبی باشد، مترش اصلاح‌طلبی باشد، برنامه‌اش اصلاح‌طلبی باشد، باید وزرا هم بدانند که کابینه اصلاح‌طلب هستند ولو اینکه قبلاً وزیر دولت دیگر بودند، الان وزیر دولت اصلاحات هستند. باید استاندارشان و معاونان‌شان اصلاح‌طلب باشد. اگر یک کسی هم اصلاح‌طلب نیست باید مقیدشان کنند که روش اصلاح‌طلبی داشته باشد.»

روزنامه جمهوری اسلامی هم در شماره روز یکشنبه خودش ضمن تشریح عبارت وفاق ملی نوشت: «اینکه در ترکیب کابینه سهم این و آن را بدهید اسمش وفاق نیست.»

این روزنامه اضافه کرد: «اگر کابینه‌ای با حضور افرادی با گرایش‌های متفاوت تشکیل شود نمی‌توان آن را مظهر وفاق ملی دانست بلکه چنین کابینه‌ای حتی نمی‌تواند ابزاری برای ایجاد وفاق ملی در جامعه باشد. قاعدتاً آقای رئیس جمهور درصدد هستند از طریق کابینه‌ای با ویژگی سهمیه‌ای بودن اولاً اعلام کنند که «وفاق ملی» ایجاد کرده‌ایم و ثانیاً انتظار داشته باشند چنین کابینه‌ای عامل پیدایش «وفاق ملی» در سطح جامعه باشد. اگر امروز دچار فقر وفاق ملی هستیم، مشکل از عملکردهای همان سهمیه‌خواهانی است که به بهانه وفاق ملی هرکدام در تکاپوی به چنگ آوردن بخشی از قدرت هستند. با تبدیل کردن دولت به گوشت قربانی، توقع رسیدن به وفاق ملی، بر هیچ معیاری منطبق نیست به ویژه وقتی شکل دادن به ترکیب وفاق در اختیار دیگران باشد. رئیس دولت چهاردهم اگر این واقعیت را بپذیرد که خاستگاه «وفاق ملی» جامعه است و اگر اصحاب قدرت با اشتغال به جنگ قدرت درصدد تخریب وفاق ملی برنیایند، نوبت به این سؤال می‌رسد که اکنون برای بازسازی وفاق ملی چه باید کرد؟»

جمهوری اسلامی افزود: «وفاق ملی باید از آباد کردن سفره‌های مردم شروع شود. اگر دولت چهاردهم به معیشت مردم برسد، بحران اقتصادی را به شکوفائی اقتصادی تبدیل کند، تورم را مهار کند و رفاه را به زندگی مردم برگرداند، مردم به دولت اعتماد می‌کنند، به نظام خوشبین می‌شوند، به دین گرایش بیشتری پیدا می‌کنند و رفتارشان با همدیگر نیز اصلاح می‌شود. این مجموعه است که «وفاق ملی» ایجاد می‌کند نه دور هم جمع شدن عده‌ای با افکار متفاوت که حقوق‌های نجومی می‌گیرند، وابستگی‌های حزبی و جناحی خودشان را دارند و برای به چنگ آوردن قدرت زمینه‌سازی می‌کنند. اگر آقای رئیس جمهور بتواند بر این تمایلات که به جای وفاق ممکن است نفاق ایجاد کنند فائق آید و سفره مردم را آباد کند، قطعاً «وفاق ملی» نیز تأمین خواهد شد.»

با این همه بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اساساً با وجود افرادی مثل رسایی و نبویان که برخی وزرای کابینه را قاتل توصیف کرده، نمی‌توان وفاق ملی ایجاد کرد چرا که بقای این جریان تمامیت خواه و افراطی در ایجاد دوقطبی سازی است چنانچه روزنامه اصولگرای فرهیختگان در همین رابطه نوشت: «برخی منتقدان نقد دو‌قطبی‌سازی طیفی از سیاسیون هستند که صورت‌مساله را می‌دانند و متوجه‌اند که ایده‌‌ همگرایی و کمک به دولت پزشکیان به معنای سلب هویت از جریان انقلاب و فراموشی آرمان‌ها نیست اما نفع آن‌ها در شرایط فعلی این است که چنین تصویری بسازند. آن‌ها عموم بدنه انقلابی را به چشم بدنه رایی می‌بینند که باید همواره به راست یا دروغ آن‌ها را نگران نگه داشت و یک لولو از رقیب ساخت که بعدا خود این طیف سیاسی قهرمان مبارزه با آن لولو شود؛ یک نگاه کاملا کاسب‌کارانه و انتفاعی به انقلابیون.  آنها مخالف جمع شدن بساط دوقطبی‌های ایدئولوژیک و رادیکال هستند؛ چون حیات سیاسی خود را با قطبی‌زی بودن تعریف کرده‌اند. این جریان امروز بر سر شاخه نشسته است و بن می‌برد. آنها می‌خواهند به انقلابی‌ها القا کنند در پشت صحنه در جایی که بدنه از آن خبر ندارد، معامله‌ای شده و اتفاقاتی افتاده است که معنایش عدول از آرمان‌ها و افول ایده‌های انقلابی است و این وسط هم گوشت قربانی شمایید و ناجی شما هم ماییم؛ ادعایی که هیچ نسبتی با واقعیت میدان ندارد.»

بهزاد نبوی هم در تازه ترین واکنش خود با تشکیل دولت پزشکیان حول محور وفاق ملی به روزنامه اعتماد گفت: «در مورد مقوله وفاق ملی، ۲بحث کلی در اذهان عمومی وجود دارد؛ نخست افراد و گروه‌هایی که با دیدگاه‌ها و گفتمان دکتر پزشکیان چندان موافقتی ندارند، معتقدند وفاق ملی به معنای همدلی حاکمیت با اکثریت مردم است. البته حرف خوبی است. اینکه حاکمیت با مردم همراهی و همدلی داشته باشد، بحث خوبی است و حتی ضروری است، اما معتقدم نکته‌ای که دکتر پزشکیان طرح کرده؛ برداشت دیگری از «وفاق» است. به نظر می‌رسد که هدف دکتر پزشکیان از طرح شعار وفاق ملی، در واقع آشتی و نزدیکی طیف‌های مختلف سیاسی حول منافع ملی باشد.»

با این حال و با توجه به اظهارنظرهای متعدد درباره وفاق ملی، تعبیر جامعه از وضعیت فعلی کشور به گونه‌ای است که به ذهن می‌رسد وفاق ملی بدون اکثریت جامعه که پای صندوق رای حاضر نشدند، شدنی نیست و آقای پزشکیان قبل از دست دوستی به سمت متولیان دولت سایه و تندروها باید، دستگیر آنانی باشد که به دلایل مختلف از از حاکمیت و صندق رای دل کنده‌ و قطع امید کرده‌اند.

 

 

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها