میزان، رای مردم است یا تشخیص شورای نگهبان؟
نتیجه اعلام ردصلاحیتهای عجیب و غریب که توسط وزارت کشور انجام شد و در آن بسیاری از افراد وفادار به دولت و همراه با جریان انقلابی ردصلاحیت شدند نشان داد که در انتخابات پیشرو به باور بسیاری از نمایندگان حال حاضر مجلس انقلابی به گونهای در حال مهندسی شدن است تا مجلس دوازدهم کوچکترین مشکلی برای دولت رئیسی ایجاد نکند
گران کردن قیمت اینترنت در آستانه انتخابات نشان میدهد دولت نگرانی از بابت مشارکت حداقلی مردم در انتخابات ندارد
گروه سیاسی- کمتر از 60 روز دیگر به برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم باقی مانده و فضای سیاسی کشور همچون هوای تهران، مبهم و سیاه است. آخرین گمانهزنیها درباره مشارکت مردم در انتخابات پیشرو کماکان همان نظرسنجی ماه قبل ایسپا است که بر اساس آن کمتر از 40 درصد مردم برای حاضر شدن پای صندوقهای رای اعلام آمادگی کرده بودند و به نظر هم نمیرسد در این مدت، تغییری در نظر تحریم کنندگان انتخابات ایجاد شده باشد.
طبق آخرین بررسیهای بعمل آمده از مردم که در بین افراد مسئول دست به دست میشود و گاهاً متولیان امر با اشاره به آن ابراز نگرانی میکنند، این است که میزان مشارکت مردم در تهران کمتر از 15 درصد و در کلانشهرها هم چیزی حدود 25 درصد برآورد شده است.
این در حالی است که مسئولان دولتی هم به خوبی میدانند وضع مشارکت اصلاً مطلوب نیست و سعی میکنند مقصر این امر را عملکرد روحانی معرفی کنند. در حالیکه اگر عملکرد روحانی بد بوده و رئیسی و مجلس همسو با او توانستهاند طی این دو سالی که از عمر یک حاکمیت یکدست سپری شده وضعیت مناسبی برای مردم رقم بزنند، طبیعتاً مردم باید برای شرکت در انتخابات لحظهشماری میکردند نه اینکه برایشان اهمیتی نداشته باشد.
ضمن اینکه ردصلاحیتهای گسترده هیاتهای اجرایی برخلاف آنچه که در دورههای گذشته رخ میداد، باعث شده تا همان اندک امیدی را هم که مردم برای تغییر وضع موجود در دل داشتند از بین برود.
اما به هر ترتیب صداوسیما به عنوان تنها رسانه فراگیر که طبق قانون اساسی باید رسانه مردم باشد اما در عمل به تریبون دولت و مجلس انقلابی و گفتمان جریان سوپرانقلابیها تبدیل شده، طی یکماه گذشته سعی کرده تا با دعوت از برخی سیاستمداران منتقد، در ظاهر فضای سیاسیِ نسبتاً بازی را از خود به نمایش بگذارد.
اما در طرف دیگر ماجرا هستند اصلاحطلبانی که بر این باورند باید صندوق رای را حفظ کرد چون چاره دیگری در شرایط کنونی و وضعیت سیاسی کشور وجود ندارد. به عنوان مثال حمیدرضا جلائیپور در مناظرهای که اخیراً با حضور حاتم قادری برگزار شد ادعا کرد که اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات زیر 40 درصد بود، من پیشنهادی برای شرکت در انتخابات نداشتم اما حالا که میزان مشارکت بیش از ۴۰ درصد است باید تلاش کرد تا گزینههای نزدیک به جریان اصلاحات وارد مجلس شوند.
این مباحث بین دو جریان موافق مشارکت و مخالف مشارکت یا همان تحریم انتخابات در حالی در بین تحلیلگران و کارشناسان سیاسی در جریان است که به هیچ وجه برای مردم کوچه و خیابان و یا اصلاً همان طبقه متوسطِ از دست رفته هم، دیگر جذابیتی ندارد.
ظاهرا برای دولت و قدرت حاکم هم اهمیتی ندارد که انتخابات پر رونقی در اسفندماه برگزار شود. نتیجه اعلام ردصلاحیتهای عجیب و غریب که توسط وزارت کشور انجام شد و در آن بسیاری از افراد وفادار به دولت و همراه با جریان انقلابی ردصلاحیت شدند نشان داد که در انتخابات پیشرو به باور بسیاری از نمایندگان حال حاضر مجلس انقلابی به گونهای در حال مهندسی شدن است تا مجلس دوازدهم کوچکترین مشکلی برای دولت رئیسی ایجاد نکند.
این موضوع یعنی برخلاف آنچه برخی از کارشناسان امر اعتقاد دارند، در صورت مشارکت مردم و رای دادن به افرادی که به دولت وابستگی ندارند هم نمیتواند گرهگشای وضعیت بد کشور چه از نظر سیاسی و چه از نظر سایر جهات باشد.
نمونه بارز آن هم گران کردن قیمت اینترنت در آستانه انتخابات است که نشان دهنده این مطلب است که دولت نگرانی از بابت مشارکت حداقلی مردم در انتخابات ندارد.
این همان تئوری است که برخی دوراندیشان عقیده دارند که در این شرایط، شرکت در انتخابات با هر شرط و شروطی که شورای نگهبان وضع میکند، نه تنها سودی ندارد بلکه به جریان خالصساز فرصت یا مجوز میدهد که با توجیه رسمی و برداشت خودش از شکست منتقدان در انتخابات، به فعالیت خودش ادامه دهد.
11 اسفند میتواند حامل سیگنالهای پیوسته از طرف مردم به مجلس و دولت باشد. و یکبار برای همیشه این مسئله را حل کند که میزان، باید رای مردم باشد نه آنچه که شورای نگهبان تشخیص میدهد.
ارسال نظر