چرا قالیباف نگران عدم مشارکت اصلاح طلبان در انتخابات است؟
یکی از رسانههای قالیباف نوشته است: «مصطفی تاجزاده از اصلاحطلبان رادیکال در پیامی از داخل زندان، اصلاحطلبان را دعوت به عدم مشارکت در انتخابات کرد. این فرد تندرو به اصلاحطلبان توصیه کرد: «نباید وارد انتخابات شوند و وظیفه آنان مشارکت و معرفی نامزد در انتخابات نیست.» حال امروز توپ در زمین اصلاحطلبان است و باید به این سوال پاسخ دهند که بناست چه کنند؟»
امروز نزدیک به سه سال است که توپ و میدان در اختیار اصولگرایان است تا کارآمدی خود را اثبات کنند
داوود حشمتی در امتداد نوشت:
اصولگرایان که کارشان را در انتخابات با تهدیدهای باهنر علیه اصلاحطلبان شروع کرده بودند، حالا به نقطه سر درگمی رسیدند و از اصلاح طلبان میپرسند «حالا قصد دارید چه کار کنید؟». پاسخ البته کوتاه و روشن است.
اخیرا و بعد از یادداشت سیدمصطفی تاجزاده در مورد انتخابات که حملاتی هماهنگ شده را علیه او شاهد بودیم، یکی از رسانههای قالیباف نوشته است: «مصطفی تاجزاده از اصلاحطلبان رادیکال در پیامی از داخل زندان، اصلاحطلبان را دعوت به عدم مشارکت در انتخابات کرد. این فرد تندرو به اصلاحطلبان توصیه کرد: «نباید وارد انتخابات شوند و وظیفه آنان مشارکت و معرفی نامزد در انتخابات نیست.» حال امروز توپ در زمین اصلاحطلبان است و باید به این سوال پاسخ دهند که بناست چه کنند؟»
به نظر میرسد نگرانی اصولگرایان از این است که احساس کردند اصلاح طلبان این بار حتی به اندازه سال 98 و 1400 هم حاضر نیستند در فرآیند انتخابات مشارکت کنند و همین مساله آنها را به واهمه انداخته است.
اولا اینکه فرق اساسی است میان «شرکت در انتخابات» و «مشارکت در انتخابات». شرکت در انتخابات یعنی رای دادن و رای دادن یک امر فردی است که هر کس بر اساس فهمی که از سیاست و شرایط کشور دارد در جهت آن اقدام و یا از این حق خود در دادن رای استفاده نمیکند. اما «مشارکت در انتخابات» مقولهای دیگر است.
«مشارکت کردن در انتخابات» در واقع همان چیزی است که اصولگرایان میخواهند. به این معنا که اصلاحطلبان لیستی را به مردم عرضه کنند و در فرآیندی شرکت کنند که در آن فردی برای بازیگری در عرصه سیاست ندارند.
آنها میخواهند اصلاحطلبان لیستی ارائه کنند که این بار قبل از شورای نگهبان هیاتهای اجرایی دولت آنها را قلع و قمع کرده است. امکانی که این بار اتفاقا دستپخت مجلس قالیباف است که با تغییر قانون انتخابات چنین وضعی را رقم زده است. وضعیتی که حتی بنا بر روایتی محل اعتراض رهبری هم قرار گرفته است. تا جایی که حتی برخی از ردصلاحیتها از نظر ایشان هم قابل توجیهی نبوده است.
دوم اینکه این سوال مطرح است که چرا قالیباف از عدم مشارکت اصلاحطلبان نگران است و با رسواترین حالت ممکن آن را اینگونه فریاد میزند: «اصلاحطلبان باید این موضوع را درک کنند که تنها بازنده عدم مشارکت در انتخابات خود آنها هستند؛ چرا که نتیجه هیچ انتخاباتی به ضرر حاکمیت نیست و تنها گروههای سیاسی خود را از مشارکت در سیاست محروم میکنند.»
در این رابطه دو موضوع قابل ذکر است:
اول: اگر اصلاح طلبان بشینند کنار و فقط نظارهگر انتخابات باشند، کسی که ضرر میکند اصولگرایان و خصوصا تیم قالیباف است که ناگزیر است با تندروترین بخش اصولگرایی به رقابت بپردازد. رقابتی که قالیباف از حالا میداند در آن شکست خواهد خورد و در مجلس آینده ممکن است به سرنوشت حدادعادل در مجلس هشتم دچار شود.
دوم: اگر اصلاحطلبان در انتخابات مشارکت نکنند هیچ اتفاق خاصی هم برای آنها رخ نمیدهد. جز آنکه یکبار دیگر به اصولگرایان فرصت میدهند تا در کمال خونسردی و با اطمینان کامل از به دست گرفتن همه ارکان قدرت، عزم خود را جزم کنند و گره از مشکلات مردم بردارند. اگر اصولگرایان توان این کار را ندارند (که مشخص است ندارند) بهتر است از حالا فکری به حال خود کنند.
امروز نزدیک به سه سال است که توپ و میدان در اختیار اصولگرایان است تا کارآمدی خود را اثبات کنند. اما نه تنها شاهد این اتفاق نبودیم بلکه وضعیت به گونهای رقم خورده است که فسادی در ابعاد میلیارد دلاری اتفاق میافتد، اما تاکنون حتی آبدارچی یک اداره دولتی هم برای این تخلف به قوه قضائیه معرفی نشده است.
ارسال نظر