انتصاب عارف به عنوان معاون اول 14 دلیل موجه دارد + جزئیات

هر چند محمدرضا عارف ۴ سال نماینده تهران در مجلس بوده، اما شهرت اصلی او به خاطر ۴ سال معاون اولی در دو‌لت دوم خاتمی است که به اذعان دوست ودشمن موفق‌ترین دولت بعد از انقلاب بوده است.

انتصاب عارف به عنوان معاون اول 14 دلیل موجه دارد + جزئیات

مهرداد خدیر در یادداشتی برای عصر ایران نوشت: اولین حکم مسعود پزشکیان در انتصاب محمدرضا عارف به عنوان معاون اول رییس جمهوری با استقبال مواجه شده و تنها انتقاداتی به سن او وارد آمده که آن را هم در یکی از بند‌ها توضیح می‌دهم چرا این نیز منفی نیست:

۱. نخستین پیام انتصاب دکتر عارف چنان که دکتر محمود صادقی نیز نوشته این است که نشان می‌دهد فهرست‌های منتشره در روز‌های اخیر قرین به صحت نیست و می‌توان امیدوار بود دربارۀ وزیران نیز به رغم گزینه‌های مطرح شده افراد دیگری مد نظر باشند. اگرچه در موارد‌ی که واقعا انتخاب کمیته‌هاست افراد موجه فراوانی می‌توان یافت.

۲. هر چند محمد رضا عارف ۴ سال نماینده تهران در مجلس بوده، اما شهرت اصلی او به خاطر ۴ سال معاون اولی در دو‌لت دوم خاتمی است که به اذعان دوست ودشمن موفق‌ترین دولت بعد از انقلاب بوده است. درست است که در آن سال‌ها بر روزنامه‌نگاران بسیار سخت گذشت، اما آن به خاطر نقش سعید مرتضوی بود که می‌بست و می‌گرفت و ربطی به دولت نداشت. هم شاخص‌ها مؤید این واقعیت است هم قیمت دلار و هم کافی است از دوست و آشنا بپرسید یا خودتان به یاد آورید در کدام دوره امکان خانه‌دار شدن و خرید خودرو و سفر خارجی فراهم‌تر بود؟

۳. انتصاب آقای عارف به منزلۀ وفاداری به آقای خاتمی است. چک سفید رهبر اصلاحات به حسن روحانی در سال‌های ۹۲ و ۹۶ سبب شد او خود را نسبت به اصلاح طلبان متعهد نداند و دست و‌بال اسحاق جهانگیری معاون اول را هم باز نگذارد. این احتمال جدی است که بر سر تعیین معاون اول اتفاق نظر وجود نداشت و حتی کار گره خورده بود و با حضور خاتمی در پاستور آن هم بعد از ۱۹ سال گره باز شد.

۴. عارف، زاده و بالیدۀ یزد است. مردمان کویری استغنای خاصی دارند. او آرد خود را بیخته و الک خود را آویخته و در دانشگاه مشغول بود و مشخص است که اگر به عرصه اجرا آن هم در این سطح پرمشغله و انتظار بازگشته کیسه‌ای ندوخته است.

۵. به لحاظ شخصی و با شاخص‌های علمی آدم باهوشی است. با خروج گسترده نخبگان متوسط ضریب هوشی جامعه پایین آمده و مدیریت انحصاری و واپس گرا از هوش متوسط جامعه هم پایین‌تر است و دیدیم که ذوق زیبایی شناسی هم ندارند و لباس ورزشکاران المپیکی را چگونه طراحی کرده اند. حضور فردی با هوش بالاتر از متوسط مدیران می‌تواند نوید‌بخش رها شدن از چنگال مدیران کم مایه با ضریب هوشی پایین‌تر از متوسط ایرانیان باشیم که تزریق و تحمیل آن در سه سال اخیر و در دولت سابق (بله حالا دیگر می‌گوییم سابق) سرعت گرفته بود.

۶. به سن عارف ایراد می‌گیرند. بله متولد ۱۳۳۰ است. یعنی ۷۳ ساله است و این سن از سن بازنشستگی بیشتر است و تا سن امید به زندگی فاصلۀ زندگی دارد. اما سیاست مدار فوتبالیست نیست و مدیر موسپید دست به کار آبروبر کمتر می‌زند.

۷. عارف در سال ۹۲ نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود و ر‌وز‌های پایانی به خواست خاتمی انصراف داد. البته حق او بود که به خاطر نقشی که در پیروزی حسن روحانی ایفا کرده بود پاداش درخوری بگیرد، ولی این اتفاق نیفتاد و نهایت لطف رییس جمهور پیروز به او این بود که مدتی بعد در سفر به یزد همراه رییس جمهور بود! جنس عارف اجرایی بود نه مجلس و مقننه و حس او در مجلس مثل حس باقر قالیباف است که بیشتر اهل کار‌های اجرایی است نه نشستن در مجلس. از این رو معاون اولی با روحیات او سازگارتر است تا نمایندگی. خاصه این که شأن او به عنوان نمایندۀ اول تهران رعایت نشد.

۸. از ۸۸ به این طرف ضربات فراوانی که به اصلاح‌طلبان وارد شده آنان را از کادرسازی بازداشته است. جبهۀ مشارکت اعضا و هواداران فراوانی داشت، ولی آن قدر کار سیاسی را پرهزینه کردند که فعالیت سیاسی به منزلۀ کاری ضد انقلابی تلقی می‌شد و جز در نهاد‌های خاص و دانشگاه امام صادق مسیر ارتقا متصور نبود. این نقیصه را تا حد زیادی عارف با دوراندیشی و تشکیل بنیاد امید ایرانیان جبران کرده است. به یادآوریم اولین دیدار مسعود پزشکیان بعد از پیروزی با دکتر عارف بود و در آن بیش از بحث معاون اولی امکان تأمین مدیر از بنیاد امید ایرانیان مطرح شد. به بیان روشن‌تر عارف یک نفر نیست. یک عقبۀ مدیریتی و لجستیکی در بنیاد امید ایرانیان دارد.

۹. همان‌گونه که محمد جواد ظریف تنزه طلبی نکرد و اصطلاحا کت درآورد و به صحنه آمد محمد رضا عارف هم به شکل دیگری کت درآورده است. هر چند مانند ظریف فریاد برنیاورده "هیهات من چای دبش" و تار‌های صوتی او از شدت فریاد بر سر گروه فشار آسیب ندیده و بعد از پیروزی حکم گرفته، ولی این هم نوعی خارج شدن از تنزه طلبی است، چون تا کسی مسؤولیت می‌گیرد نهاد‌های مختلف زندگی او را می‌کاوند و بابت همه چیز باید توضیح دهد. اگر این شرایط نبود و کیهان کمین ننشسته بود چهر هایی، چون غلامحسین کرباسچی و صفایی فراهانی هم گزینه‌های مناسبی برای معاون اولی بودند و در این فضای انصراف و امتناع اگر عارف هم نمی‌پذیرفت کار گره می‌خورد و از این حیث می‌گوییم تنزه طلبی نکرد و وارد گود شد.

۱۰. به سن اشاره شد. از وجه دیگر هم قابل توضیح است. حضور عارف میانگین سنی کابینه را بالا می‌برد. از این رو نیاز به وزیرانی حول و حوش ۴۰ تا ۵۰ سال را بیشتر کرده است. فراموش نکنیم اوایل جمهوری اسلامی و در دولت‌های شهید رجایی و شهید باهنر و مهندس موسوی جوانانی، چون محمد علی نجفی و محسن نوربخش و حسن غفوری‌فرد و احمد توکلی تنها ۳۰ سال داشتند که وزیر یا واجد مسوولیت‌هایی در حد وزیر شدند و حالا به آذری جهرمی ۴۳ ساله هم هنوز می‌گویند وزیر جوان! بنا براین ۷۳ ساله بودن دکتر عارف اتفاقا امید به جوان شدن کابینه را بیشتر کرده است نه کمتر.

۱۱. با این که دکتر حسن ابراهیم حبیبی شخصیت برجسته‌ای بود، اما انتصاب او به عنوان معاون اول سید خاتمی در سال ۷۶ آب سردی بود بر سر کسانی که به انتصاب کرباسچی یا بهزاد نبوی دل بسته بودند. حبیبی معاون اول هاشمی رفسنجانی بود و انتصاب او با پیام تغییر سازگار نبود و به همین خاطر همین محمد رضا عارف در ۵۰ سالگی جای او را در دولت دوم گرفت. با این نگاه اگر شایعات درست بود و برخی دیگر منصوب می‌شدند چه بسا امید به تغییر را زایل یا ضایع می‌کرد.

۱۲. پزشکیان حوصله جلسات متعدد و رعایت تام و تمام پروتکل‌ها را ندارد. نوعی بی‌قراری در او هست و به خاطر همین در ۱۶ سالی که در مجلس بود هم یک جا آرام و قرار نداشت. حضور عارف او را آزاد می‌کند و در حکم رییس جمهور آمده که یکی از مأموریت‌های او ادارۀ جلسات هیأت دولت است. رییس دفتر (حاجی‌میرزایی) هم سابقه دبیری هیأت دولت روحانی را قبل از وزارت آموزش و پرورش دارد. این دو می‌توانند پزشکیان را از محدود شدن در جلسات و کمیسیون‌های دولت نجات دهند تا به رایزنی با ارکان قدرت و سرکشی بپردازد. یادمان باشد پزشکیان ناجی نیست قرار است میانجی باشد.

۱۳. با این حکم گزاره یا انگاره دولت سوم روحانی هم که از دهان آن دو نفر – زاکانی و قاضی زاده هاشمی – در مناظره‌ها نمی‌افتاد به کلی باطل شده است. هر چند آن دو با رفتار و گفتار سخیف مدعا‌های خود را پیشتر باطل کرده بودند.

۱۴. سرانجام این که هر قدر اشتهار محمد رضا عارف به سکوت با جایگاه نمایندگی نامتناسب بود و تعبیر خود او (سکوت معنی‌دار) که البته ناظر به قبل از مجلس بود اسباب طنز هم شد معاون اولی، اما جای هیاهو نیست و مستلزم سکوت است. با این توضیح که عارف بعد از اعتراضات مهسا به توصیه شیخ اجل عمل کرد که خاموشی همیشه هم نیکو نیست و دیدیم که به اخراج استاد دانشگاه شریف نه تنها اعتراض کرد که اعتراض خود را با استعفا ابراز کرد.

*ردیف کردن ۱۴ دلیل در استقبال از انتصاب او به معاونت اولی دولت چهاردهم البته به این معنی نیست که قرار است زین پس قربان صدقه او برویم یا با او صنمی داریم. در استقبال از یک انتصاب بود و عملکرد بعدی جداگانه قابل بحث و نقد است.

منبع: عصر ایران

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها