نگاهی به بیوگرافی و کارنامه سینمایی پل توماس اندرسون کارگردان نابغه سینا

پل توماس اندرسون کارگردان، نمایش‌نامه نویس، و تهیه‌کننده آمریکایی است. او را که با ساخت درام‌های شب‌های بوگی (۱۹۹۷) و مگنولیا (۱۹۹۹) پسر نابغه نامیدند، از کارگردانان ممتاز نسل خود می‌دانند.

نگاهی به بیوگرافی و کارنامه سینمایی پل توماس اندرسون کارگردان نابغه سینا

پل توماس اندرسون

سرویس فرهنگی مستقل‌آنلاین: پل توماس اندرسون 26 ژوئیه سال ۱۹۷۰ در ایالت کالیفرنیا متولد شد. پدرش ارنی او نام داشت و به کار صداپیشگی در شبکه ABC مشغول بود.صداپیشگی یک فیلم ترسناک به نام گولاردی را پدر پل برعهده داشت که بعدها نام کمپانی فیلمسازی پل نیز نام گرفت. دوران کودکی پل توماس اندرسون در دره سن فرناندو گذشت و او از همان کودکی به فیلمسازی علاقه‌مند بود. اولین فیلم او را در هشت سالگی ساخته شد و زمانی که دوازده ساله بود با دوربین بتامکس که پدرش برای او خرید به فیلمسازی پرداخت. او کمی بعد با دوربین هشت میلیمتری آشنا شد اما به این نتیجه رسید که با دوربین ویدئویی کار کردن راحت‌تر است. او در نوجوانی نوشتن را نیز آغاز کرد و در ۱۷ سالگی با بولکس ۱۶ میلی‌متری به کار پرداخت.

اولین فیلم پل توماس اندرسون

او پس از سال‌ها تجربه‌اندوزی در فیلم‌سازی بالاخره در سال آخر دبیرستان با سرمایه‌ای که از راه تمیز کردن قفس حیوانات بدست آورده بود توانست اولین فیلمش را بسازد. فیلم او یک فیلم شبه-مستند یا اصطلاحا ماکیومنتری نام داشت به نام «ماجرای درک دیگلر»(۱۹۸۸) که یک ستاره پورنوگرافی بود. الهام بخش داستان جان هولمز بود که بعدها کاراکتر اصلی فیلم اندرسون یعنی شبهای بوگی شده‌است.

3 پل توماس اندرسون

آغاز فعالیت حرفه‌ای پل توماس اندرسون

در دوران جوانی به خاطر شرایط نامساعد مالی پل توماس اندرسون قادر نبود مانند دیگر دوستانش برای تحصیل به دانشگاه برود، به همین دلیل او با پس‌اندازکردن پول هایی که در قمار برنده شده بود و پولی که از دوست‌دخترش گرفته بود(که تقریبا ده هزار دلار می شد) و کمک هزینه دانشگاهش که پدرش به سختی برای او تهیه کرده بود تصمیم گرفت فیلمی بیست دقیقه‌ای بسازد و رسما وارد دنیای فیلمسازی شود. نام آن فیلم « سیگار و کافه » بود که اندرسون پس از ساخت آن را در جشنواره ساندنس برد شرکت داد. موفقیت فیلم باعث شد او تصمیم بگیرد سال بعد با نسخه بلندتری به جشنواره بیاید. در سال 1994 مایکل کاتن جونز فیلم را تماشا کرد و استعداد سرشار پل را تشخیص داد. اما به پُل اعلام کرد که باید تجربه‌اندوزی بیشتری بکند و چیزهای بیشتری یاد بگیرد تا بتواند فیلمساز بهتری شود.

پل توماس اندرسن فعالیت حرفه‌ای سینمایی خود را از سال ۱۹۹۶ با ساخت فیلم جنایی سیدنی آغاز کرد. سپس در ۱۹۹۷ فیلم شب‌های عیاشی را ساخت که نامزد سه جایزه اسکار (از جمله بهترین فیلمنامه برای خود آندرسن) شد.

فیلم شب‌های عیاشی ساخته پل توماس اندرسون

فیلم شب‌های عیاشی ساخته پل توماس اندرسون

اندرسون در سال ۱۹۸۸ یک فیلم شبه مستند (ماکیومنتری) ۳۲ دقیقه‌ای ساخته بود درباره یک بازیگر بدنام؛ درام هجوآلود «شب‌های عیاشی» نسخه بلند آن فیلم بود. داستان فیلم درباره پسری به نام ادی (مارک والبرگ) است که بعد از ترک تحصیل و کار در مشاغل پست، جذب صنعت فیلم‌های غیراخلاقی می‌شود و سر از دنیای اعتیاد و جرم و جنایت درمی‌آورد...

«شب‌های عیاشی» ترکیبی از بازیگرانی بود که در آینده به شهرت رسیدند. از جمله جولیان مور، دان چیدل و فیلیپ سیمور هافمن و دیگران؛ از بین این بازیگران برت رینولدز جایزه گلدن گلوب را به دست آورد. فیلم با وجود اینک فیلمی متفاوت و غریب بود در فروش، جشنواره‌ها و فصل جوایز موفقیت درخشانی به دست آورد توانست نامزد ۳ جایزه اسکار شود. از جمله بهترین فیلمنامه که نوشته خود اندرسون بود. منتقدان در نقدهایشان به فیلم از تولد فیلمسازی بااستعداد و خوش‌ذوق به مانند تارانتینو نوشتند و آن را با «پالپ فیکشن» از نظر طنازی و جسارت در لحن و ایده و فرم سخن گفتند. فیلم «شب‌های عیاشی» جریان‌ساز شد و بر کار فیلمسازان دیگری در آینده بسیار تاثیر گذاشت.

فیلم مگنولیا ساخته پل توماس اندرسون

فیلم مگنولیا ساخته پل توماس اندرسون

در سال ۱۹۹۹ پل توماس اندرسون فیلم مگنولیا را جلوی دوربین برد. این فیلم هم مانند فیلم قبلی توانست 3 نامزدی اسکار و برای دومین بار نامزدی جایزه اسکار بهترین فیلمنامه‌نویسی برای خود آندرسن) را به همراه آورد. مَگنولیا یک فیلم درام حماسی که از بازیگران آن می‌توان به جرمی بلکمن، تام کروز، ملیندا دیلون، فیلیپ بیکر هال، فیلیپ سیمور هافمن، ریکی جی، ویلیام اچ میسی، آلفرد مولینا، جولیان مور، جان سی ریلی، جیسون روباردز و ملورا والترز اشاره کرد.

در باره پل توماس اندرسون می‌گوینذ که هر فیلم او واکنشی است نسبت به فیلم گذشته‌اش. او پس از هجویه «شب‌های عیاشی» یکی از جدی و عمیق‌ترین فیلم‌های خود یعنی ملودرام «مگنولیا» را کارگردانی کرد. اگر دو فیلم اولش نقدهای مثبت گرفتند و مورد تحسین واقع شدند، فیلم مگنولیا یک شاهکار سینمایی خوانده شد. داستان در شهر لس آنجلس اتفاق می‌افتاد و پر از خرده‌روایت‌هایی بود از ۹ نفر در طبقات اجتماعی و سنین مختلف با طرزفکر‌های متفاوت در برابر جامعه و مسائل زندگی شخصی، که در نهایت در یک نگرش فلسفی و سینمایی به جمع‌بندی می‌رسید.  فیلم سرشار است از ارجاعات به کتاب مقدس و فیلم‌های کلاسیک سینما.

در مگنولیا اندرسون نسبت به گروه بازیگری دو فیلم قبلی‌اش مانند فیلیپ سیمور هافمن، از تام کروز نیز استفاده کرده بود. جسارت در لحن و نگاه افراطی به واقعیت، ترکیب بازیگران کاربلد، داستان عمیق و جذاب و کارگردانی و تدوین عالی باعث شد فیلم با وجود زمانی حدود ۳ ساعت، همچنان جذاب و عمیق باشد،

این فیلم نیز توسط منتقدان تحسین شد و تام کروز توانست برای جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در هفتاد و دومین دوره جوایز اسکار نامزد شود و در سال ۲۰۰۰ جایزه گلدن گلوب در این رشته را به دست آورد. فیلم همچنین در جشنواره بین‌المللی فیلم برلین برنده خرس طلایی شد.

فیلم چهارم او با نام عشق هوایی در سال۲۰۰۲ ساخته شد و توانست در جشنواره کن جایزه کارگردانی را برای او به همراه آورد. اما فیلم در اسکار موفقیتی نداشت و تنها در گلدن گلوب نامزد شد.

عشق منگ ساخته پل توماس اندرسون

عشق منگ ساخته پل توماس اندرسون

بعد از موفقیت مگنولیا بسیاری بر این باور بودند اندرسون فعلا فیلمی بزرگتر از آن نمی‌تواند بسازد. پس از یک وقفه ۳ ساله اندرسون کمدی رمانتیکی پرشور ساخت با حضور آدام سندلر، بازیگر محبوبش. داستان درباره مردی تاجر بود که توسط زنان و خواهرانش احاطه شده و «اضطراب اجتماعی» نیز دارد و در رابطه عشقی جدیدی که برای وی پیش می‌آید به مشکل بر می‌خورد... «عشق منگ» تبدیل به اختلاف نظر بزرگ در میان طرفداران اندرسون و منتقدان شد، بعضی‌ها فیلم را تجربه متفاوت خواندند و شاهکاری در ژانر خود و بعضی از وی ناامید شدند و گفتند نبوغش ته کشیده است.

فیلم خون به پا خواهد شد ساخته پل توماس اندرسون

فیلم خون به پا خواهد شد ساخته پل توماس اندرسون

فیلم پنجم او خون به پا خواهد شد محصول سال ۲۰۰۷ است که در آن با دنیل دی لوئیس که مانند خود او کم‌کار است، همکاری کرد. یک فیلم اقتباسی از رمان نفت به قلم آپتون سینکلرکه در سال ۱۹۲۷ منتشر شده‌است. از جمله بازیگران آن می‌توان به دانیل دی لوئیس، پل دانو، کوین جی اکونر و کیران هایندز اشاره کرد.

این فیلم با واکنش بسیار خوبی از سوی منتقدین و مردم روبرو شد. فیلم در اکثر لیست های بهترین فیلم های قرن بیست و یکم قرار گرفت و بسیاری از آن به عنوان یک شاهکار نام می‌برند. در این فیلم دنیل دی لوئیس توانست تمامی جوایز فردی از جمله اسکار، گولدن گلوب و بفتا را به دست آورد. فیلم نامزد پنج اسکار و از موفق‌ترین فیلم‌های اسکار ۲۰۰۷ بود. این فیلم دومین اسکار دی‌لوئیس را برایش به ارمغان آورد. (او پیش از این فیلم به خاطر فیلم پای چپ من برنده جایزه اسکار شده بود). خود اندرسن نیز برای این فیلم بالاخره نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی سال ۲۰۰۷ شد، اگرچه آن را در رقابت با فیلم جایی برای پیرمردها نیست ساخته برادران کوئن واگذار کرد.

فیلم استاد ساخته پل توماس اندرسون

فیلم استاد ساخته پل توماس اندرسون

اندرسون که دیگر به عنوان یک فیلمساز مشهور و معتبر میشد بعد از پنج سال از فیلم خون به پا خواهد شد یک شاهکار دیگر آفرید. فیلم تازه‌اش با نام استاد، داستان کهنه سربازی به نام فِرِدی (با بازی خواکین فینیکس) است که بعد از جنگ جهانی دوم دیگر نمی‌تواند با جامعه و زندگی پس از جنگ کنار بیاید و با درگیری‌های ذهنی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کند. او با یک فرقه و گروه مذهبی آشنا میشود و به آن‌ها ملحق می‌شود و برای تبلیغ در آمریکا سفر می‌کنند...

ترکیب بازیگران فیلم بسیار جذاب است، رابطه پدر و پسری / مرید و مرادی و مصائب آن نیز بسیار خوب از کار درآمده آمده است، ارجاعات مکرر فیلم به کتاب‌ها و فیلم‌های دیگر، فرقه‌ها و مذاهب مدرن، ساینتولوژی و جنون شخصیت‌ها بسیار تاثیرگذار است. این فیلم یکی از متعادل‌ترین آثار اندرسون در فرم روایت کلاسیک و مدرن است.

«مرشد» اگرچه با جشنواره‌های ونیز و برلین رونمایی شد و جوایز بسیاری کسب کرد (حدود ۷۵ جایزه)، اما همان پیچیدگی در روایت و عجیب و غریب بودن نسبی فضای فیلم باعث شد اکران ناموفقی داشته باشد و حتی هزینه تولیدش را هم در نیاورد. ۳ بازیگر فیلم نامزد اسکار و گلدن گلوب شدند، اما ناکام در دریافت آن ماندند. این فیلم آخرین همکاری اندرسون با یکی از بازیگران محبوب و ثابتش یعنی فیلیپ سیمور هافمن بود که کمی بعد از دنیا رفت.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها