بیوگرافی جورج اورول خالق رمانهای ماندگار قلعه حیوانات و 1984
اریک آرتور بلر با نام مستعار جرج اورول متولد ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی بود. او او عمدتا به خاطر دو رمان سرشناس و پرفروش مزرعه حیوانات و رمان ۱۹۸۴ مشهور است.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: جرج اورول علاوه بر آثار داستانی خود با نقدهای فراوانی که بر کتابهای دیگران نوشت بهترین وقایعنگار و منتقد فرهنگ و ادب انگلیسی قرن شناخته میشود.
خانواده جورج اورول
نام اصلی جورج اورول اریک بلر بود. او در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در شهر موتهاری، استان بیهار در راج بریتانیا به دنیا آمد. پدر پدربزرگ او چارلز بلر نام داشت و یک نجیب زاده ثروتمند و زمیندار بود که با لیدی فان دختر ارل وستمرلند ازدواج کرده بود. پدربزرگش، توماس ریچارد آرتور بلر، یک کشیش بود. پدرش ریچارد والمزلی بلر نیز در اداره خدمات رفاه سلطنتی کار میکرد.
جرج اورول دو خواهر داشت. خواهر بزرگترش مارجری که پنج سال از او بزرگتر بود اوریل که پنج سال کوچکتر بود.
زمانی که اریک (جرج اورول) یک ساله بود، مادرش او و خواهر بزرگترش را به انگلستان برد. اریک با مادر و خواهرانش بزرگ میشد و جز یک دیدار کوتاه در اواسط سال ۱۹۰۷پدرش ریچارد بلر را تا سال ۱۹۱۲ ملاقات نکرد.
جورج اورول در کودکی گفته بود ممکن است یک روز کتابی در سبک اچ. جی. ولز و آرمانشهری بنویسد. در این دوران، او از تیراندازی، ماهیگیری و تماشای پرندهها لذت میبرد.
کودکی جورج اورول
در سن پنج سالگی، جورج اورول به یک مدرسه مذهبی فرستاده شد. مادرش دوست داشت که پسرش به جای یک مدرسه مذهبی، به یک مدرسه آموزش و پرورش عمومی برود اما خانواده تمکن مالی کافی برای این کار را نداشت و لازم بود برایش بورسیه گرفته شود. دایی جورج پیشنهاد کرد که او به مدرسهای در ایستبورن فرستاده شود .او که یک گلفباز ماهر بود و مدیر مدرسه و مسابقات باشگاه گلف ایستبورن را میشناخت و در چندین مسابقه در سال ۱۹۰۳ و ۱۹۰۴ پیروزیهایی به دست آورده بود. مدیر کمک به جورج اورول را برای گرفتن بورس تحصیلی پذیرفت و تمهیدات مالی ویژهای ایجاد کرد تا پدر و مادرش فقط نیمی از هزینههای معمول مدرسه را پرداخت کنند. در سپتامبر ۱۹۱۱ اریک به مدرسه سنت سیپریان وارد شد. او برای پنج سال در آن مدرسه تحصیل کرد و تنها برای تعطیلات به خانه بازمیگشت. او هیچچیز از هزینههای تحصیلش نمیدانست، اما بزودی فهمید که «از یک خانواده فقیر میآید.». بیدلیل نبود او از مدرسه خوشش نمیآمد.
ماجرای پلیس شدن جورج اورول
جرج اورول، از اکتبر ۱۹۲۲ تا دسامبر ۱۹۲۷ میلادی، در پلیس سلطنتی هند در برمه به خدمت پرداخت. در آن دوران، برمه، استانی در هند بریتانیا به شمار میآمد.
در اکتبر سال ۱۹۲۲ میلادی، او سوار بر ناو اساس هرفوردشر و از راه کانال سوئز و سریلانکا به سفر دریایی برای پیوستن به پلیس سلطنتی هند در برمه اقدام کرد. یکماه بعد به رانگون رسید و سپس برای آموزش در مدرسه آموزش پلیس به ماندالی رفت. پس از مدتی کوتاه از خدمت در میامیو، به یک پاسگاه مرزی در میانگمیا در ۱۹۲۴ فرستاده شد. خدمتش بهعنوان پلیس یک کشور استعمارگر، به او آگاهی و حساسیت خاصی بخشید. هنگامیکه او در توانته به عنوان یک افسر زیربخش خدمت میکرد، مسئول امنیت نزدیک به ۲۰۰٬۰۰۰ نفر بود. در پایان سال ۱۹۲۴ میلادی، به مقام دستیار سرپرست منطقه ارتقا یافت و به سیریم فرستاده شد که به رانگون نزدیکتر بود.
پالایشگاه سرریم که متعلق به شرکت نفت برمه بود به طور دائمی مشغول آلوده کردن محیط زیست و طلبیعت منطقه با دیاکسید گوگرد بود اما شهر درعین حال، در مجاورت رانگون قرار داشت. به همین دلیل جورج اورول گاهی به رانگون میرفت تا خودش را «به جستجو در یک کتابفروشی یا خوردن غذاهایی که خوب درست شده باشند و به دور از روال خستهکننده زندگی پلیسی» مشغول کند.
تاثیر فقر در زندگی جورج اورول
زندگی در جامعهای به شدت طبقاتی و نابرابر در هند و انگلیس باعث شکل گرفتن نگرش ویژه او به پدیده فقر شد؛ موضوعی که مهمترین مضمون آثار او را تشکیل میدهد. او در جوانی برای کسب تجربه زمانی را بین فقرا، افراد بیخانمانان و کارگران فصلی در شهرهای لندن و پاریس سپری کرد و حتی مدتی را به عنوان ظرفشور در یک هتل به کار مشغول شد. در این دوران بود که شروع به مکتوب کردن تجربیات خود کرد که منجر به خلق اولین کتابش با عنوان آس و پاسها در پاریس و لندن شد. او پس از نوشتن این کتاب به رماننویسی پرداخت و دو رمان اول او نیز بر اساس همین تجربیاتش در برمه (با نام روزهای برمه) و انگلیس (با عنوان دختر کشیش) به رشته تحریر درآمد.
تاثیر جنگ اسپانیا در آثار جورج اورول
اورول نیز همانند بسیاری از نویسندگان و روشنفکران اروپایی معاصرش در دهه ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. او در این جنگ مجروح شد و هرگز کاملاً از این جراحت بهبود نیافت و همین موضوع در نهایت به مرگ او انجامید. اورول کتاب درود بر کاتالونیا را بر اساس تجربیات خود در اسپانیا نوشت.
جورج اورول جنگ جهانی دوم
هوای تازه آخرین رمان او قبل از آغاز جنگ جهانی دوم است. اورول در سالهای نخستین جنگ به روزنامهنگاری و نقد کتاب مشغول شد، او در سال ۱۹۴۳ پس از درگذشت دردناک مادرش کار بر روی رمانی که تا امروز به آن بیشترین شهرت را به خاطرش یافته یعنی مزرعه حیوانات (که در ایران با نام قلعه حیوانات منتشر شد را آغاز کرد. رمان او بهدلیل اشاره غیرمستقیمش به شوروی که آن زمان متحد انگلیس بود، تا یک سال ممنوع بود اما در سال ۱۹۴۵ در انگلیس و ۱۹۴۶ در آمریکا به چاپ رسید و اورول را به شهرتی غیرمنتظره رساند.
قلعه حیوانات اثر جورج اورول
رویکردی که اورول هیچگاه دست از آن دست نکشید، توجهاش به «مردم معمولی» بود. او میخواست هنر را برای خدمت به مردم عادی به کار گیرد اما تجربه و بینش عمیقی که او نسبت به مواضعش داشت، اگر میخواست روی کاغذ بیاید، فراگیر نمیشد و به دست مردم عادی نمیرسید. پس هوش سرشار و علاقه کودکیاش به کتابخوانی را دستمایه قرار داد و داستانی نوشت که به سبک کتابهای کودکان، حیوانات شخصیتهای آن هستند. این میانبری بود تا درک مفاهیم را برای مخاطب آسانتر کند. قلعه حیوانات متاثر از رویدادهای سه دهه نخست سده بیستم است و اورول در آن بهوضوح به نقد و استهزای حاکمیت شوروی و شخص استالین میپردازد. این کتاب همراه با «کتاب ۱۹۸۴ »روی هم به رکورد فروشی رسیدهاند که برای هیچیک از نویسندگان سده بیستم تکرار نشد. با اینکه تاریخ چاپ کتاب و بستر فکری خلق آن مربوط به دههها پیش است و حکومت شوروی که اورول در «قلعه حیوانات» از آن انتقاد میکند، سالهاست به تاریخ پیوسته است، این کتاب هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. موضوع کتاب بررسی پیامدهای یک انقلاب کارگری بهخصوص نیست، بلکه به سرنوشت مبارزات بشر و قدرتطلبی او میپردازد که در تاریخ نه ابتدا و نه احتمالا انتهایی دارد. شهرت قلعه حیوانات تا آنجاست که برخی جملات کتاب بهشکل ضربالمثل در زبان انگلیسی استفاده میشوند. معروفترین جمله هم این است: «همه حیوانات با هم برابرند اما برخی برابرترند.»
هر یک یا هر دسته از شخصیتهای کتاب در حقیقت نمادهایی هستند که عینیتشان در جهان بیرون با اشارههای نویسنده کاملا قابلشناسایی است. دقیقا به دلیل همین اشارههای بیپروا، پنج سالی طول کشید تا کتابفروشیها در سراسر دنیا جسارت ارائه آن را داشته باشند و کتاب به شهرت برسد.
جورج اورول و رمان 1984
در چهار سال بعدی، اورول به جزیره جوره در شمال اسکاتلند رفت و افزون بر ادامه کار ستوننویسی برای روزنامهها، کار بر روی مهمترین و آخرین اثرش رمان 1984 را آغاز کرد.
ازدواج جورج اورول
مدت کوتاهی بعد اورول به خاطر بیماری مزمن ریویاش در بیمارستان بستری شد. او در همان بیمارستان با سونیا برونل ازدواج کرد.
مرگ جورج اورول
هفت ماه پس از انتشار کتاب ۱۹۸۴، اورول در 20 ژانویه ۱۹۵۰ بر اثر عوارض بیماری سل از دنیا رفت؛ جسد او در کلیسای آل سنت، ساتون کورتننی در آکسفوردشر در بریتانیا به خاک سپرده شد.
سبک زندگی جورج اورول
اورول یک سیگاری تمام عیار بود، به طوری که با وجود شرایط وخیم ریههایش همیشه در حال سیگار کشیدن بود. او همچنین علاقه شدیدی به نوشیدن چای داشت و حتی مقالهای به نام چگونه یک چای عالی درست کنیم منتشر کرده بود. او همچنین طرفدار پروپاقرص آبجوهای انگلیسی بود و در سال ۱۹۴۶ مقالهای درباره یک میکده رؤیایی و ایدهآل نوشت که «ماه زیر آب» نام گرفت.
خاطرات پسر جرج اورول
ژوئن سال ۱۹۴۴، جرج اورول و همسرش آیلین، پسری سهساله را به فرزندی قبول کردند که نامش ریچارد هوراشیو بلر بود. او که اکنون مهندس بازنشسته است، هرگز فاش نساخت که فرزندخوانده اورول است. او برای نخستین بار تصمیم گرفت در حاشیه جشنواره ادبی آکسفورد درباره پدرش سخن بگوید و از خاطرات کودکیاش حرف بزند.
مضمون آثار جورج اورول
بیشتر شهرت اورول به خاطردو رمان ضدآرمانشهریاش قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ است که تحت کنترل قرار گرفتن زندگی و حتی افکار مردم را در جهان آینده پیشبینی میکند. در واقع هر دو کتاب قلعه حیوانات و 1974 دارای یک مضمون و مخصوصا در نقد مدل حکومتی استالینیستی بلوک شرق است و تنها فرم دو کتاب تفاوت دارد. کتاب اول، غیرمستقیمتر و کتاب دوم که چهار سال پس از آغاز جنگ سرد چاپ شد، با صراحت بیشتری سیستمهای توتالیتر و سرکوبگر را به نقد میکشد.
اورول از پیشگامان نقد مدرنیته بود؛ از نخستین کسانی که انسانها را به جوانب خطرناک تکنولوژی نیز هشدار داد. کابوسهای هولناک او از «آینده بشر و تمدن» را میتوان در رمان ۱۹۸۴ بازیافت که نقد «کنترل تام» و «تمامیتخواهی» است. در این رمان مفاهیم خلاف آنچه تا کنون از آن درک میشد، به کار گرفته میشوند. با «گفتار نو» است که «وزارت عشق» هر مخالفی سرکوب و از زندگی حذف میکند. «وزارت صلح» همیشه در فکر افروختن آتش جنگ است و «برادر بزرگ» در فکر تسلط بر جهان. اورول چشم و گوش ما را بر کارکرد نظامها بازمیکند و با هشدار از ما میخواهد تا در نگاه و درک خویش از جهان شک کنیم.
اورول همان سالی که «مزرعه حیوانات» (۱۹۴۵) را به چاپ رساند رساله «در باره ناسیونالیسم» را نیز نوشت که در مجله «پلیمیک» چاپ شد. او در این اثر تلاش کرد موقعیت انسان و بیگانگی او از خود را در شرایطی بازبیند که خلاف اراده خویش، پذیرای ناخواستهها میشود.
ارسال نظر