18 واقعیت خواندنی درباره فرانسوا تروفو از پیشگامان سینمای موج نو فرانسه

فرانسواتروفو فیلمساز، نظریه‌پرداز و منتقد سینمایی مشهور فرانسوی بود. او از پیش‌گامان جریان موج نوی سینما فرانسه به شمار می‌آید و تعدادی از آثارش از جمله فیلم چهارصد ضربه در زمره شاهکارهای سینمای دنیا است.

فرانسوا تروفو 6

سرویس فرهنگی مستقل‌آنلاین: در مطلب پیش رو نگاهی داریم به 18 نکته خواندنی درباره زندگی و آثار فرانسوا تروفو.

1.فرانسوا تروفو در ۶ فوریه ۱۹۳۲میلادی در پاریس به دنیا آمد و در فقر و تنگدستی توسط مادربزرگش بزرگ شد.

2. جفری مک نب در مقاله سلطان موج نو درباره کودکی سخت تروفو و عشق او به سینما می‌نویسد: «سینما راه فرار او از آن شرایط سخت بود. تروفو از کودکی علاقه زیادی به سینما داشت و با وجود فقر خانواده سعی می کرد به هر طریقی شده به سینما برود. بنا بر گفته خود تروفو، ۲۰۰ فیلم اول زندگیش را با فرار از خانه، مدرسه و پرورشگاه و بی آن که پولی پرداخت کرده باشد، دیده است. او همچنین علاقه زیادی به خواندن رمان داشت و به گفته خودش در دوران مدرسه هفته ای سه کتاب یا رمان در خلوت و تنهایی می‌خوانده است.»

فرانسوا تروفو 4

اولین تجربه سینمایی فرانسوا تروفو

3. فرانسوا تروفو در اکتبر ۱۹۴۸ میلادی در دوران مدرسه با پولی که از کار کردن در فروشگاه خواربار فروشی به دست آورده بود  فیلمی به نام Cercle cinemanie  ساخت و بدین ترتیب و برای اولین بار وارد عرصه سینما شد.

4. فرانسوا تروفو در تمامی آثارش یا به عنوان نویسنده اصلی یا همکار نویسنده فیلمنامه حضور داشته است.

 آثار فرانسوا تروفو را ترکیبی از مضامین کمدی، غم، تردید و عشق تشکیل داده است. یکی از دیگر مضامین اصلی فیلم‌های تروفو زندگی خود او بوده است. به همین خاطر تعدادی از فیلم‌های او فیلم‌های زندگی‌نامه‌ای به شمار می‌آیند.  چهارصد ضربه یکی از مهم‌ترین این فیلم‌هاست و تصویری از ماجراهای زندگی دوران کودکی فیلمساز است.

فرانسوا تروفو 7

فیلم چهارصدضربه

5. این فیلم در حقیقت روایتگر داستان زندگی پسربچه‌ای ناآرام و طردشده است که از محبت خانواده و حمایت جامعه محروم مانده است و برای گریز از تنهایی و بی سروسامانی در ادبیات و سینما پناهی می‌جوید. او با طبعی سالم و روحیه‌ای حساس حاضر نیست، زیر هیچ قید و بندی برود اما محیط از هر وسیله‌ای برای درهم شکستن او استفاده می‌کند.

6. برخی بر این باورند که می توان شخصیت تروفو را از ظاهر دفتر کارش درک کرد، او پوستر فیلم‌های خود و کارگردانانی را که می‌ستود از جمله ژان رنوار، آلفرد هیچکاک، روبرتو روسلینی، هاوارد هاکس و اورسن ولز را بر دیوار دفتر نصب کرده بد و تصویری بزرگ از عنوان مقاله‌ای در یک روزنامه درباره فیلم مورد علاقه‌اش همشهری کین ساخته اورسن ولز بر گوشه‌ای از دیوار اتاقش قرار داده بود. روی میز دفتر کارش یک پرنده پارچه‌ای از فیلم روانی هیچکاک، یک جعبه سیگار متعلق به روسلینی و فیلم‌نامه‌ای ساخته‌نشده از رِنوار قرار داشت که بی تردید تک تک اینها برایش اهمیت ویژه‌ای داشتند.

7. ژان کلود بریالی، بازیگر تعدادی از فیلم‌های تروفو، در کتاب خاطرات خود درباره دلبستگی‌های سینمایی تروفو و دوستانش در موج نو می‌نویسد: «تمام شب آن‌ها طوری درباره سینما حرف می‌زدند که من هرگز نشنیده بودم. آن‌ها مثل یک گروه زیرزمینی بودند که تصمیم داشتند انقلاب کنند. بیشتر آن‌ها کمتر از ۲۰ سال سن داشتند اما با دقتی باورنکردنی درباره روسلینی، هیچکاک و رنوار صحبت می‌کردند چنان‌که صاحب‌نظران موسیقی درباره بتهوون یا موتزارت حرف می‌زدند.»

فرانسوا تروفو و مجله کایه دو سینما

8. فرانسوا تروفو پیش از آنکه به فیلمسازی روی آورد نویسنده و منتقد مجله کایه دو سینما بود.

نقش فرانسوا تروفو در موج نوی سینمای فرانسه

9. یکی از مشهورترین نوشته‌های تروفو نظریه مؤلف است که به همراه اندرو ساریس آن را به رشته تحریر درآورد و عملاً به یک مانیفیست برای فیلمسازان موج نو تبدیل شد. طبق این رساله، لازم است فیلمسازان مؤلف را از فیلمسازان مقلد جدا کرد. در این نظریه تروفو بسیاری از فیلمسازان دوران خود را مقلد، دنباله‌رو و بسیار محافظه‌کار دانست. سینمای آن‌ها را کهنه و عقب‌مانده خواند و نوید تولد سینمایی جدید را داد که در آثار سینمای موج نو عینیت یافت.

10. فرانسوا تروفو از عاشق‌ترین عاشقان سینما است کسی که سانش دو گراموت او را متعلق به یک گونه‌ جانوری جدید با نام هوموسینماتیکوس دانسته است. موجودی که رابطه‌اش با زندگی در قالب ۲۴ فریم در ثانیه تعریف می‌شود. او می گوید: «شاید تنها فرد شبیه به او در آمریکا، مارتین اسکورسیزی باشد فردی که بارها خود را الهام‌گرفته و متاثر از تروفو دانسته است. هر دوی آن‌ها بر تاریخ سینما تسلطی اعجاب‌آور دارند و هر دو با شتابی گیج‌کننده حرف می‌زنند؛ گویی هر لحظه خیال می‌کنند که این لحظه آخرین فرصت آن‌ها برای سخن‌گفتن است.»

افتخارات سینمایی 

11. در ۱۹۵۹میلادی فرانسوا تروفو برای فیلم چهارصد ضربه که یکی از سه فیلم پیشرو در موج نوی فرانسه بود، موفق به کسب عنوان بهترین کارگردان جشنواره کن و در ۱۹۷۳ میلادی برای فیلم روز برای شب، نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی و برنده جایزه بافتا شد. او همچنین در سال ۱۹۸۱میلادی برای فیلم آخرین مترو موفق شد جایزه سزار بهترین فیلم و کارگردانی را دریافت کند.

فرانسوا تروفو 3

 

مضامین آثار

12. تروفو در فیلم‌هایش داستانی جذاب و زیبا را روایت می‌کند که قادر است اعتماد و اعتقاد بیننده را به خود جلب ‌کند. فیلم‌های او فاقد پیچیدگی و ابهامند. او در فیلمنامه‌های خود بی‌گمان از انوره دو بالزاک بسیار گرفته است. پیوندهای عاطفی، از رابطه‌های زودگذر سبکسرانه تا عشق‌های سودایی و جنون‌آمیز، خمیرمایه اصلی سینمای تروفو است.

فرانسوا تروفو 2

13. در سینمای ترفو چندان موضوعات اجتماعی و سیاسی جایی ندارد و تنها در جریان ناآرامی‌های مه ۱۹۶۸ فرانسه او اندکی از خود چهره‌ای سیاسی نشان داد. از این منظر، سینمای او در نقطه مقابل بزرگترین رقیب‌اش ژان لوک گدار قرار می‌گیرد که فیلم‌هایش پر از مضامین و پیام‌های سیاسی است. این دو فیلمساز جوان پس از مدتی دوستی و همکاری در کادر تحریریه نشریه کایه دو سینما و اولین مرحله شکل‌گیری موج نو، در کنار یکدیگر بودند اما در اوایل دهه ۱۹۷۰ دشمنی تلخی بین آنها به وجود آمد که تا پایان عمر تروفو ادامه داشت.

فرانسوا تروفو 1

فرانسوا تروفو و آلفرد هیچکاک

14. او شیفته سینمای آلفرد هیچکاک بود و بافت دقیق و سنجیده فیلمنامه‌ها، استادی او در ایجاد تعلیق و هیجان، خلاقیت بی‌نظیر در پیشبرد داستان با ریتم و ضرب‌آهنگ مناسب و لحن طنزآمیز فیلم‌های او را مورد ستایش قرار می‌داد. فرانسوا تروفو در سال ۱۹۶۲ به آمریکا سفر کرد و در مصاحبه‌ای که با هیچکاک بیش از پنجاه ساعت طول کشید جزئیات سینمای او را مورد تحلیل و واکاوی قرار داد و شرح کامل آن را به صورت یک کتاب منتشر کرد. این کتاب به تدریج به اثری کلاسیک در شناخت سینما تبدیل شد و به زبان‌های بسیاری از جمله فارسی با ترجمه پرویز دوایی منتشر شد.

15. فرانسوا تروفو در جایی گفته است: «برای من سینما پیش از هر چیز سرگرمی است، یعنی تعریف کردن یک داستان جمع و جور و معرفی آدم‌هایی که کارهایی می‌کنند و احساساتی را تجربه می‌کنند. سینما برای من به جریان «هنر برای هنر» ربطی ندارد، بلکه نمایش جنبه‌هایی از زندگی است که ابعاد جالبی و متفاوتی به خود می‌گیرد. سینمای دلخواه من به برداشت هیچکاک نزدیک است: سرگرمی همراه با طنز و فروتنی.»

فرانسوا تروفو 5

 

ترجمه آثار در ایران

16. در ایران کتابی در شناخت زندگی و کار تروفو، اثر اروه دالمه و به ترجمه فریبا ابوالخانی منتشر شده است. همچنین تعدادی از فیلمنامه‌های تروفو نیز به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند، از جمله اتاق سبز با ترجمه نوشین قاضی اعظمی و از نشر نی در ۱۳۸۰ خورشیدی، سرگذشت آدل ترجمه‌ سعید عقیقی و به وسیله نشر قطره در سال  ۱۳۸۳ و سینما به روایت‌ هیچکاک‌ اثر تروفو و ترجمه پرویز دوایی از انتشارات سروش در سال ۱۳۶۵.‌

کتاب مثل عکس سیاه و سفید حاوی ۱۰۰ نامه از فرانسوا تروفو به افراد مختلف است که محسن آزرم آن را ترجمه و به وسیله نشر چشمه انتشار یافته است. مخاطبان نامه‌های تروفو را طیف گسترده‌ای از دوستان، آشنایان و آدم‌های ناشناخته تا فیلمسازانی همچون آلفرد هیچکاک، ژان لوک گدار و اریک رومر شامل می‌شود. اهمیت این کتاب نخست در آن است که درونیات شخص فرانسوا تروفو را به زیبایی برای مخاطب عیان می کند و دیگر آنکه به واسطه این کتاب می‌توان مخاطبان نامه‌ها را  بهتر شناخت.

اما شاخص ترین کتابی که درباره او در ایران ترجمه شده است، کتاب گفت وگو با تروفو با ترجمه‌ آرمان صالحی است. در این کتاب شخصیت واقعی فرانسوا تروفو، اندیشه‌ها و اعتقادات او آمده است.

17. میان فیلمسازان موج نویی هیچ کارگردانی به اندازه تروفو درک عمیق و درستی از دنیای کودکان نداشت. «پول توجیبی» به عنوان شاهکار تروفو نقطه اوج چنین درکی را به نمایش می‌گذارد. تروفو همچنین تصویرگر اندوهی عمیق از عشق‌های درک نشده بود.

مرگ فرانسوا تروفو

18. بالاخره این نظریه‌پرداز معروف سینمای فرانسه در ۱۹۸۴میلادی با آنکه تنها ۵۲ سال داشت بر اثر بیماری سرطان چشم از جهان فرو بست. با وجود این که او در میانسالی از دنیا رفت اما به این دلیل که زود به شکوفایی رسیده بود، توانست آثار مهم و زیادی را خلق کند.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها