20 حقیقت جذاب درباره سالوادور دالی نقاش سورئالیست اسپانیایی که جالب است بخوانید
سالوادور دالی نقاش اسطورهای هنر اسپانیا و سبک سوررئالیسم را بیشتر به خاطر نقاشی تداوم حافظهاش میشناسند. نقاشیای که در آن ساعتهای در حال ذوب به تصویر کشیده شدهاند.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: در مطلب پیش رو نگاهی داریم به 20 حقیقت جذاب درباره زندگی و آثار سالوادور دالی.
1.سالوادور دالی در یازدهم می سال ۱۹۰۴ در فیگوراس اسپانیا و در خانوادهای متوسط متولد شد. به یاد برادر بزرگترش که پیش از تولد سالوادور در کودکی درگذشته بود، او را سالوادور به معنی «نجات دهنده» نامگذاری کردند و حتی به او گفتند که روح برادر مردهاش در کالبد او حلول کرده است، این ماجرا او را به شدت آزار داد و به اضطراب و ترسهای کودکیش دامن زد. او بعدها با نثر فلسفی خود چنین نوشت: «ما مانند دو قطره آب شبیه به هم بودیم اما انعکاسهای متفاوتی داشتیم. او شاید اولین نسخه از خودم بود اما بیش از حد در مطلق و انتزاع حضور داشت».
تاثیر پدر در زندگی سالوادور دالی
2. پدر او یک وکیل از طبقهی متوسط بود و برای تربیت فرزندانش روشی سختگیرانه داشت. این شیوه تربیتی با روش مادر دالی تفاوت بسیار زیادی داشت. به این دلیل که سالوادور کودکی باهوش بود و زودتر از همسنوسالهایش به بلوغ فکری رسیده بود این سختگیریها باعث احساس خشم در مقابل والدین و همکلاسیهایش میشد. او معمولاً مورد ظلم و قلدری دانشآموزان قویتر و پدرش قرار داشت. پدرش نمیتوانست استقلال فکری پسرش را قبول کند و به همین دلیل او را به تنبیه میکرد. از همان کودکی رابطهی سالوادور و پدرش به تیرگی رفت.
3. استعداد هنری دالی از کودکی کشف شد و در ۱۰ سالگی مشغول آموزش حرفهای نقاشی بود و تحت تاثیر از استادان معروف امپرسیونیست تربیت شد. ابتدا به طرح مناظر عینی و اطراف خود میپرداخت، اما هر چه گذشت کارهایش شخصی تر، درونیتر و ذهنی شدند. در ۱۹۱۸ نمایشگاهی از آثارش در محل زادگاهش او را مورد توجه منتقدان قرار داد. مادرش که بزرگترین مشوق وی بود در ۱۹۲۱ درگذشت و دالی ضربه سختی خورد که البته آن را دلیلی برای انگیزش خود قرار داد تا جایی که گفت " میخواستم به افتخار برسم و از این درد انتقام سختی بگیرم، به خاطر مادرم که برایم همه چیز بود. "
سالوادور دالی سرکش
4. در سال ۱۹۲۳ دالی به خاطر انتقاد از استادان کالج محل تحصیلش و به راه انداختن شورشی دانشجویی برای انتخاب استاد، موقتا از کالج اخراج شد. در همان سال به دلیل حمایت از جنبشهای جداییطلب بازداشت و به زندان افتاد. او در سال ۱۹۲۶ دوباره به آکادمی بازگشت ولی دوباره پیش از امتحانات پایانی برای همیشه از آنجا اخراج شد. او گفته بود که هیچکدام از اعضای آکادمی به اندازه کافی شایسته گرفتن امتحان از او نیستند.
ماجرای سبیل عجیب سالوادور دالی
5. زمانی که سالوادور دالی وقتی در مدرسه بود، سبکهای هنری مختلفی مانند نقاشیهای کلاسیک رافائل، آثار ولاسکوئِز و نقاشیهای برونسینو را مورد بررسی قرار داد. در واقع سیبیل تابدار او که به نوعی امضایش هم محسوب میشود، الهام گرفته از چهرهی ولاسکوئِز بود.
تاثیر پیکاسو بر سالوادور دالی
6. در بین سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۲۹، دالی سفرهای زیادی به پاریس انجام داد و در آنجا با نقاشان و روشنفکران مهم دوران ملاقات کرد. او که به سبک «کوبیسم» نیز دلبستگی داشت در پاریس به دیدار «پابلو پیکاسو» شتافت و رابطه عمیقی میانشان برقرار شد تا جایی که دالی درباره این دیدار گفت:" زمانی که با پیکاسو دیدار کردم آنقدر هیجان زده بودم که گویی به حضور «پاپ» شرفیاب شده ام. در این زمان دالی کارهای زیادی انجام داد که اغلب تحت تاثیر آثار پیکاسو بودند.
فعالیتهای سینمایی سالوادور دالی
7. در سال ۱۹۲۹، سالوادور دالی فعالیتهای هنریاش را توسعه داد و به سراغ دنیای فیلمسازی رفت. در آن زمان با همکاری لوئیس بونوئل دو فیلم به نامهای سگ اندلسی و دوران طلایی را کارگردانی کرد.
زندگی خصوصی سالوادور دالی
8. در سال ۱۹۲۹ سالوادور دالی با اِلِنا دمیتریِونا دیاکونوا یک مهاجر روس آشنا شد که در آن زمان همسر نویسنده سوررئالیست پل الوار بود. یک رابطه ذهنی و فیزیکی قوی بین آنها ایجاد شد و دیاکونوا خیلی زود الوار را به خاطر عشق جدیدش ترک کرد. این زن که به نام گالا نیز شناخته میشد، منبع الهام دالی بود. دالی نهایتاً با او ازدواج کرد. گالا در حقیقت موجب متعادل شدن نیروی خلاقه دالی بود. چرا که دالی با سبک هنری بکر و فانتزیهای منحصربهفردش قادر نبود با مسائل مالی و اقتصادی خود به عنوان یک هنرمند به خوبی روبرو شود. گالا مراقب مسائل مالی و قانونی آثار او بود و مذاکره با دلالان هنری و برگزارکنندگان نمایشگاهها برای بستن قرارداد را او انجام میداد.
سالوادور دالی به عنوان پیشگام جنبش سورئالیسم
9. در سال ۱۹۳۰ سالوادور دالی به چهرهای مشهور ولی نه چندان خوشنام از جنبش سورئالیسم تبدیل شد. یک زوج از اشراف فرانسوی که روی هنر پیشرو قرن بیستم سرمایهگذاری کرده بودند، از اولین حامیان او به شمار میآمدند. تابلوی مشهور «تداوم حافظه »هم در همین دوران خلق شد.
10. در طی ۱۵ سال، دالی یک مجموعه از ۱۹ تابلوی بزرگ شامل موضوعات علمی، تاریخی و مذهبی خلق کرد. او خودش از این دوران با عنوان عرفان هستهای یاد کرده است. در طی این دوران، آثار هنری او منعکس کنندهی ذوق تکنیکی اوست که با بازنمایی پر دقت جزئیات و تصورات بینظیر و بدون مرز او ترکیب شده است. او تخیلات بصری، هولوگرافی و هندسه را در کارهایش مورد استفاده قرار میداد.
10. در سال ۱۹۸۰ دالی به خاطر اختلال حرکتی که باعث لرزش همیشگی و ضعف دستانش شده بود، به اجبار نقاشی را ترک کرد. او که توانایی نگه داشتن قلموی نقاشی را از دست داده بود، توانایی بیان خودش را هم از دست داد.
مرگ غمبار همسر سالوادور دالی
11. بزرگترین تراژدی زندگی سالوادور دالی در سال ۱۹۸۲ اتفاق افتاد؛ او در این سال دوست و همسر نازنین خود؛ گالا را از دست داد. این ماجرا به همراه بیماریاش او را دچار افسردگی عمیقی کرد. دالی به قلعهای که برای گالا خریده و بازسازی کرده بود، رفت تا خود را از مردم پنهان کند.
مرگ سالوادور دالی
12. در سال ۱۹۸۴ دالی در یک آتشسوزی به شدت آسیب دید و به خاطر آن مجبور به استفاده از ویلچر شد. دوستان، حامیان و هنرمندانی که از طرفداران و علاقمندان او بودند، به او کمک کردند تا از قلعهاش بیرون بیاید و به فیگوئِراس بازگردد. او نهایتاً در ۲۳ ژانویه سال ۱۹۸۹ در زادگاهش به دلیل مشکل قلبی درگذشت. پیکر او در سردابی در تئاتر-موزهاش دفن شده است.
مواضع سیاسی سالوادور دالی
13. یکی از دلایل شهرت سالوادور دالی مواضع متفاوت سیاسی او بود. او که در جوانی رویکردهایی مارکسیستی – هرجومرجطلبانه داشت، در جنگ داخلی اسپانیا طرف هیچ جناحی را نگرفت، بعدها در آغاز ظهور هیتلر او را پدیدهای «جدید» و شگفت انگیز خواند و همینه موجبات جدایی ابدیش در ۱۹۳۹ از سوررئالیستها را ایجاد کرد. بعدها که به اسپانیا بازگشت و از ژنرال فرانکو حمایت کرد بسیاری از او متنفر شدند و عملا تنها بود. همین مساله احتمالا بر تصور خودخاص پنداری و تافته جدابافته بودن وی موثر بود.
14. سالوادور دالی رفتارهایی بسیار عجیب داشت، از سخنان در مجامع عمومی تا لباس پوشیدن و تیپ ظاهری و شاید اولین سلبریتی بود که به ظرفیت مشهور شدن در رسانهها از طریق کارهای خاص و عجیب پی برد تا جایی که بسیاری منتقدان و هنرمندان، او را هوچی و غوغاگر و صرفا به دنبال جلب توجه میدانستند.
سبک هنری سالوادور دالی
15. از طرفی دالی در جوانی با وجودیکه سبکهای مختلف را تجربه میکرد و از آنها تاثیر میگرفت، اما کارش محدود به یک سبک نماند. وی امپرسیونیسم، اکسپرسیونیم، کوبیسم، دادائیسم، سوررئالیسم و فوتوریسم را بلعید، رنگ بندیهای افراطی خود را به آنها اضافه کرد و سبک شخصی خود را چنان قوت بخشید که پایهای برای هنر مدرن ساخت. از طرفی او آثار فروید را در ۱۹۲۴ به دقت خوانده بود و بعدها حتی با فروید دیدار کرد و نخستین نقاشی بود که آموزههای فرویدی را در خلق آثار خود به کار گرفت و به جنبههای جنسی و اکثرا منحرفانه آثارش نظریه و سرو شکل داد. او استاد ترکیب بود چه در نظریه و چه در شکل. در عین اهمیت به مسائل ذهنی و درونی، مسائل عینی و فیزیکی را در نقاشی هایش اصل قرار میداد و از آنها فراتر میرفت.
16. کارلوس، پادشاه اسپانیا در یکصدمین سال گرامیداشت وی در ۲۰۰۴ گفت: "هیچ هنرمندی در طول قرن بیستم چنین آثار برجسته و گرانبهایی برای بشریت از خود به جا نگذاشته است. " به جد میشود گفت دالی، خلاقترین نقاش قرن بیستم بود و عامل گذر نقاشی به پاپ آرت و هنر مدرن. وی این تاثیر را نه تنها با نقاشی هایش، که با کتاب هایش در باب نظریه هنر تکمیل نمود. تئوری «پارانویای بحرانی» وی مسالهی هنرمند را، «رشد ابهامات و مسائل غیرواقعی در هنر» میدانست، زیرا همه چیز تا اطلاع ثانوی در حالت تعلیق به سر میبرند. یا در جایی دیگر میگوید: " تمام شهرت طلبی من در عرصه نقاشی در این است که تصاویر خیالی را به صورت غیرعقلانی و با دقتی سرشار از خشم و جاه طلبی آشکار کنم. "
17. فارغ از اینکه ریشهی رفتارهای اجتماعی، جاه طلبی و خودپرستیهای افراطی دالی مانند اینکه میگفت " در هفت سالگی خواستم ناپلئون باشم و بعد از آن بلندپروازی ام مدام افزایش یافته" یا اینکه " کسی به من گفت نابغه ام، مدتها پیش از آنکه بدانم در چه چیزی نابغه ام" چه چیزی میتواند باشد، بسیاری از منتقدان مهم هنری، نه تنها شخصیت او بلکه بعضی آثارش را مهوع و منحرف خوانده اند و معتقدند او اصالت نقاشیهای قرن ۱۹ را با «اصالتِ شرارت و انحراف» جایگزین نمود.
18. دالی اولین بار در نوجوانی شروع به نقاشی از اجزاء مثله شده بدن زنان کرد (میگویند این در پی ازدواج پدرش با خاله اش ظهور کرد) وی تا سالها خود را پرهیزکننده جنسی و بعضا ناتوان مینامید. بسیاری معتقدند دالی مهمترین هنرمندی بود که باعث شد هنر اصیل تبدیل به این شود که هرچیزی را اثر هنری بنامند و بفروشند چنان که دالی امضای خود را بر بوم سفید بارها فروخت.
19. سالوادور دالی در کتاب اتوبیوگرافی خود به نام «چهرهی پنهان سالوادور دالی» میگوید در کودکی از ضربه زدن به سر خواهر کوچکش لذت میبرده، یا دختران را به انحاء مختلف آزار میداده است. همچنین میگوید در ۵ سالگی خفاش مردهای را دید که سراسر آن را مورچهها و حشرات گرفته بودند پس جسد آن را به دهان گذاشت و سر آن را با دندان هایش کند.
نظر جورج اورول درباره سالوادور دالی
20. جورج اورول نویسنده مشهور، «دالی» را "انبانی از انحرافات بیمارگون" خواند که از آثارش بوی تعفن میآید. این تعفن قطعا خوشایند دالی است، او گرچه خودنماست، اما دروغگو نیست و با دقت و مهارت سعی میکند خود را شنیع نشان دهد گویی میخواهد بگوید که بشری معمولی نیست و انسانی است ناخواسته. در دوران وی هنوز معتقد بودند "هر چیزی که از نظر اخلاقی تباه است، ارزش زیبایی شناسی ندارد" و دالی گویی تعمدا میخواست به تنهایی این کلیشهها را بشکند.
ارسال نظر