16 حقیقت جالب درباره زندگی و آثار اینگمار برگمان فیلمساز فقید سوئدی که جالب است بخوانید.
اینگمار برگمان کارگردان، فیلمنامهنویس، و تهیهکننده معاصر سوئدی از مورداحترامترین فیلمسازان سینماست که علاوه بر سینما در تئاتر، تلویزیون و رادیو نیز سابقه فعالیت دارد. فیلمهای او از برجستهترین فیلمهای تاریخ سینما به شمار میرود.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین:
1.برگمان در ژوئیه سال ۱۹۱۸ در شهر اوپسالا در سوئد به دنیا آمد. پدرش اسقف کلیسا بود و مادرش پرستار بیمارستان. فضای غمگین و سرد فیلمهایش احتمالا نتیجه همین دوران کودکی اوست. پدر متعصب او برای تنبیه اینگمار بهخاطر «جرائم» مختلف - مانند شبادراری - او را کتک میزد و در قفسه کابینت یا در انباری تاریک زندانی میکرد. برگمان خودش گفته که بهخاطر همین سختگیریها در سن ۸ سالگی ایمان خود را از دست داده است. پدرش او مجبور میکرد که در مراسم مذهبی کلیسا شرکت کند. هرچند او به خطبههای خستهکننده توجهی نشان نمیداد اما کلیسا برای او جذاب بود، خصوصاً سرودهای کلیسایی. اینگمار کوچک بعضی مواقع شاهد مراسم خاکسپاری بود و میدید که چگونه قبرها را مهیای خاکسپاری میکردند. او نهتنها از دیدن این صحنهها نمیترسید، بلکه مجذوب آنها نیز شده بود. برگمان در زندگینامهاش مینویسد:
«من به جهان رمزآمیز کلیسا و قوسهای نرم، دیوارهای ضخیم، بوی جاودانگی و نور رنگین خورشید که در چمنزارهای نقاشیهای قرون وسطایی میلرزید و اشکال منحنی روی سقفها و دیوارها علاقهمند شده بودم. آنجا هر چیزی که تخیل یک نفر میتواند آرزو کند وجود دارد، فرشتگان، قدیسین، اژدهایان، پیامبران، شیاطین و انسانها.»
تأثیر مادر اینگمار برگمان در زندگی او
2. او شدیداً شیفته مادرش بود: «او همزمان زن گرم و سردی بود. وقتیکه گرم بود سعی میکردم که بیشتر به نزدیک شوم، اما او میتوانست در عین حال سرد نیز باشد.». اما هنگامیکه برگمان ۴ ساله بود خواهرش متولد شد و با بهدنیاآمدن خواهرش، مارگارتا، جایگاه اینگمار در خانواده دستخوش تغییر شد. او به یاد میآورد که چگونه توجه پدر و مادرش نسبت به او کم شد. اینگمار برگمان که از این شرایط ناراضی بود، با برادرش دستبهیکی کرد تا خواهرش را بکشد. یک روز که مارگارتا خوابیده بود تلاش کرد که او را خفه کند، اما اشتباهی قفسه سینه خواهرش را فشار داد که باعث شد مارگارتا از ترس جیغ بلندی بزند و برگمان زمین بخورد.
آغاز دلبستگی اینگمار برگمان به نمایش
3. اینگمار برگمان از همان کودکی به فیلم و تئاتر دلبستگی یافت؛ هنگامیکه فقط ۹ سال سن داشت، سربازهای اسباببازی خود را داد و بهجایش یک فانوس جادویی گرفت. او در عرض یک سال، با استفاده از اسباببازیهایش، دنیای شخصی خودش را ایجاد کرد؛ جایی که در آن احساس راحتی میکرد. او برای خودش با کمک از عروسکهایش نمایش اجرا میکرد و خودش بهجای تمام شخصیتها حرف میزد.
ملاقات اینگمار برگمان با هیتلر
4. سال ۱۹۱۸ در ۱۶ ساله به آلمان رفت تا تعطیلات تابستان را با دوستان خانوادگی خود بگذراند. در همان زمان بود که در یک راهپیمایی که توسط حزب نازی برگزار شده بود توانست هیتلر را از نزدیک ببیند. او در زندگینامه خود نوشته که چطور این خانواده آلمانی عکس هیتلر را قاب کرده و روی دیوار بالای تخت او نصب کردند: «تا سالها طرفدار هیتلر بودم. با موفقیتهایش خوشحال میشدم و با شکستهایش ناراحت. هیتلر باورنکردنی کاریزماتیک بود. او جمعیت را به هیجان در میاورد؛ نازیسمی که من دیدم جالب به نظر میرسید.»
تا مدتها هنگام منتشر شدن خبرهای فاجعهآمیز از کارنامه هیتلر مثلاً در ارتباط با اردوگاههای اجباری یا کورههای آدمسوزی او همه را انکار میکرد. فقط گذشت زمان بود که باعث شد چشم برگمان به واقعیت باز شود برد و احساس پشیمانی جای تحسین را بگیرد. این اتفاق موجب شد تا او سالها خودش از سیاست دور نگه دارد.
5. اینگمار جوان در سال ۱۹۳۷ وارد دانشگاه استکهلم شد تا در رشته هنر و ادبیات تحصیل کند. او بیشتر وقت خود را صرف هنر و فیلم و تئاتر کرد و به یک معتاد فیلم تبدیل شد. با وجود اینکه برگمان فارغالتحصیل نشد، اما چند نمایشنامه و یک اپرا نوشت و بهعنوان دستیار کارگردان مشغول به کار شد. در سال ۱۹۴۲ هم توانست برای اولینبار نمایشنامه نوشته خودش را کارگردانی کند.
زندگی عاطفی و خانوادگی اینگمار برگمان
6. برگمان در طول زندگی خود ۵ بار ازدواج کرد که چهارتای آن به طلاق منجر شد. او با آخرین همسرش اینگرید ون روزن که در سال ۱۹۹۵ از دنیا رفت طولانیترین رابطه را داشته است و هیچوقت کارشان به طلاق نکشید. برگمان مجموعاً دارای ۹ فرزند بود که بعضی از آنها مانند او کارگردان هستند. به مناسبت تولد ۶۰ سالگی برگمان در سال ۱۹۱۸ در اصرار همسرش اینگرید، او برای اولینبار تمام فرزندانش را در یک جا جمع کرد. جالب آن است که بسیاری از آنها حتی همدیگر را نیز تا آن موقع ملاقات نکرده بودند.
7. بهعنوان کسی که موضوع اکثر فیلمهایش جدی و فلسفی بود، شاید دانستن این نکته که او به فیلمهای امروزی و عامهپسند علاقهمند بود کمی عجیب باشد. او در کنار فیلمهای فلینی و تارکوفسکی، به تماشای فیلمها و سریالهای امروزی نیز مینشست. میگویند برگمان در اواخر زندگی خود کمتر فیلمهای خودش را تماشا میکرد چراکه اعتقاد داشت که با دیدن آنها افسرده میشود.
اتهام فرار از پرداخت مالیات به اینگمار برگمان
8. برگمان در ۳۰ ژانویه سال ۱۹۷۶ موقع تمرین تئاتر به دلیل فرار از پرداخت مالیات دستگیر شد. با اینکه چند ماه بعد تبرئه شد، اما این ماجرا او را به شدت افسرده کرد و بعد از چند روز بستری بودن در بیمارستان سوئد را ترک و برای چند سال خارج از کشور زندگی کرد. ترس او از دولت سوئد باعث شد تا برگمان پروژههای خود را تعطیل کند و حتی تصمیم بگیرد تا کارگردانی فیلم را نیز کنار بگذارد. بنیاد فیلم سوئد ضرر وارد شده را حدود ۱۰ میلیون کرون و صدها شغل ازدسترفته برآورد کرد. برگمان در سال ۱۹۷۰ سفر کوتاهی به سوئد سفر انجام داد تا تولد ۶۰ سالگیاش را جشن بگیرد. او تا سال ۱۹۸۴ در مونیخ اقامت کرد. او در مصاحبهای که در سال ۲۰۰۵ انجام داد اذعان کرد که با وجود فعال بودن در طول تبعید خودخواستهاش، به شکلی تأثیرگذار ۸ سال از زندگی حرفهایاش را از دست داده است.
کارنامه فیلمسازی اینگمار برگمان
9. برگمان کار خود را در سال ۱۹۴۱ و با بازنویسی فیلمنامه شروع کرد، اما اولین کار مهمش را با نوشتن فیلمنامه شکنجه (۱۹۴۴) آغاز کرد که بر اساس داستانی نوشته شده که برگمان در مورد سال آخر مدرسهاش نوشته است. او همچنین دستیار کارگردان این فیلم نیز بود. اولین فیلم مهمی که برگمان فیلمنامه آن را نوشت و شخصاً آن را کارگردانی کرد زندان نام دارد که در سال ۱۹۴۹ جلوی دوربین رفت ششمین فیلم برگمان به شمار میآید. این فیلم که در ۱۸ روز ساخته شد، در باره تنفروشی است که خودکشی کرده است و با اینکه با استقبال منتقدان روبهرو نشد، اما زمانی یکی از فیلمهای موردعلاقه او بود.
او پس آن در طی ۱۰ سال حدود ۱۲ فیلم را - از جمله تابستان با مونیکا - کارگردانی کرد. برگمان اولینبار با فیلم لبخندهای یک شب تابستانی و کسب جایزه «بهترین اثر طنز شاعرانه» توانست هنرش را به جهانیان نشان دهد. موفقیتهای برگمان با فیلمهای مهمی چون مهر هفتم و توتفرنگیهای وحشی همچنان ادامه داشت. این دو فیلم که با فاصله ده ماه از هم ساخته شدهاند، حتی بیشتر از فیلمهای پیشین برگمان مورد استقبال منتقدان قرار گرفتند (مهر هفتم موفق به دریافت جایزه «هیئت داوران» از کن شد و توتفرنگیهای وحشی جایزه «خرس طلایی» را از برلیناله دریافت کرد). او نمایشنامه مهر هفتم را بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۴ نوشت. برگمان این فیلم را با بودجه محدود (۱۵۰ هزار دلار) و در ۳۵ روز ساخت.
فیلم توتفرنگیهای وحشی ساخته اینگمار برگمان
10. ایده ساخت توتفرنگیهای وحشی دقتی به ذهن برگمان خطور کرد که به خانه مادربزرگش رفته بود. در همین لحظه بود که ایدهای به ذهن برگمان رسید: ساختن فیلمی در مورد فردی که دری را باز میکند و به دوران کودکی خود میرود. سپس در دیگری را باز کند و به حال برگردد. این ایده ابتدایی فیلم بود. نقش اول این فیلم را ویکتور شوستروم به عهده گرفت که از فیلمسازان موردعلاقه برگمان بود. توتفرنگیهای وحشی ساخته شد تا برگمان بیشتر از قبل شناخته شود.
فیلم پرسونا ساخته اینگمار برگمان
11. فیلم مشهور دیگری که برگمان ساخت پرسونا (۱۹۶۶) نام دارد که به عقیده خودش یکی از بهترین فیلمهای او بود. فیلم در حقیقت اثری تجربی بود، اما به عقیده بسیاری یکی از بهترین کارهای برگمان است (راجر ایبرت به این فیلم امتیاز ۴ از ۴ را داد). به گفته برگمان، پرسونا (و فریادها و نجواها) زندگی او را نجات داد، چراکه او برای اولینبار بدون توجه به موفقیت نهایی (موفق بودن در گیشه) این دو فیلم را ساخت. او با ساختن این دو اثر توانست به رازهای غیر قابل بیانی دست پیدا کند که تنها از طریق سینما امکانپذیر بود.
فیلم فانی و الکساندر ساخته اینگمار برگمان
12. برگمان در سال ۱۹۸۲ به سوئد بازگشت تا فانی و الکساندر را کارگردانی کند. این اثر قرار بود آخرین فیلم او باشد تا برگمان بتواند پس از آن روی تئاتر تمرکز کند. او دراینرابطه گفته است: «ساخت فانی و الکساندر اینقدر لذتبخش بود که فکر کردم دیگر این احساس دیگر هیچوقت برنمیگردد. وقتیکه سالها قبل در دانشگاه بودم، همه ما عاشق دختر زیبایی بودیم؛ اما او به ما علاقهای نشان نمیداد و نمیتوانستیم درکش کنیم. او قبل از این با یک شاهزاده مصری رابطه داشت و به عقیده او بعد از این تمام رابطههای او به شکست تبدیل میشد. برای همین او تمام پیشنهادها را رد کرد دوست دارم همین را بگویم. زمان ساخت فنی و الکساندر اینقدر شگفتانگیز بود که تصمیم گرفتم کارم را متوقف کنم. من شاهزاده مصری خودم را داشتم». فانی و الکساندر با تحسین مردم و منتقدان روبهرو شد.
تأثیر اینگمار برگمان بر فیلمسازان دیگر
13. برگمان تا قبل از آن که خود را بازنشسته کند ۶۲ فیلم ساخت و بیش از ۱۷۰ نمایش را کارگردانی کرد. او بیشترین تأثیر را بر وودی آلن گذاشت، بهگونهای که آلن او را بزرگترین فیلمساز میداند. فیلمسازان بزرگ دیگری مثل دیوید لینچ، استنلی کوبریک، رابرت آلتمن، کریشتوف کیشلوفسکی، لارس فون تریه و آندری تارکوفسکی از برگمان بهعنوان هنرمندی که بر کارهایشان تأثیر گذاشته یاد کردهاند. او همچنین تأثیر زیادی بر فرهنگ و مردم سوئد گذاشت. زمانی خیابانهای سوئد خلوت میشد، چراکه بسیاری از مردم پای تلویزیون مینشستند تا صحنههایی از سریال یک ازدواج را تماشا کنند. این فیلم چند قسمتی توانست درصد طلاق در سوئد را بالا ببرد؛ چراکه با دیدن این فیلم بود که بسیاری از زوجها جرئت کردند حرفهایشان را به همدیگر بزنند. به دلیل تلاشهای بیشمار برگمان در صنعت فیلمسازی، از اکتبر سال ۲۰۱۵ چهره برگمان روی اسکناس ۲۰۰ کرون سوئد قرار خواهد گرفت.
شخصیت و سبک فیلمسازی برگمان
14. برگمان از روشهای زیادی برای ایده گرفتن استفاده میکرد. بعضی مواقع او از رؤیاهای خود ایده میگرفت. ایده پرسونا زمانی به ذهن او رسید که دو زن را دید که دستهای خود را با هم مقایسه میکردند: «من با خودم فکر کردم که یکی از آنها ساکت میماند و دیگری صحبت میکند». در ملاقاتی دیگر در بیمارستان، ایده ساخت فیلم سکوت به ذهن او رسید. او هنگامیکه از پنجره به بیرون نگاه میکرد متوجه مرد فلج و چاقی شد که در پارک و بر روی صندلی زیر درخت نشسته بود. همانطور که برگمان نگاه میکرد، چهار پرستار به سمت مرد آمدند، او را از روی صندلی بلند کردند و به بیمارستان بردند. تصویر برده شدن مانند یک مانکن در ذهن برگمان باقی ماند. او همچنین از موسیقی و کتاب نیز الهام میگرفت. به گفته او، هر یک از این اتفاقها او را به یاد خاطرهای در گذشته میانداخت. او در طول عمر خود همیشه به دوران کودکیاش فکر میکرد: «فکر میکنم برای اکثر هنرمندان نیز همینطور باشد. بعضی مواقع در شب و وقتی بین خواب و بیداری هستم میتوانم از دری به دوران کودکی خود بروم و تمام چیزها همانطوری باشد که قبلاً بوده است، با نورها، بوها و مردم…. آن خیابان آرامی که مادربزرگم در آن زندگی میکرد را به یاد دارم، پرخاشگری ناگهانی دنیای آدمبزرگها، وحشت از ناشناختهها و ترس از تنش بین پدر و مادرم».
جوایز و افتخارات اینگمار برگمان
15. برگمان ۹ بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد. افتخاراتی که او به دست آورده به شرح زیر است:
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای چشمه باکره (۱۹۶۰)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای همچون در یک آینه (۱۹۶۱)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای فانی و الکساندر (۱۹۸۳)
- برنده جایزه خرس طلایی بهترین فیلم برای توتفرنگیهای وحشی (۱۹۵۷)
- برنده جایزه اوسیآیسی برای همچون در یک آینه (۱۹۶۱)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای فانی و الکساندر (۱۹۸۴)
- برنده جایزه بهترین اثر طنز شاعرانه برای لبخندهای یک شب تابستانی (۱۹۵۵)
- برنده جایزه هیئت داوران برای مهر هفتم (۱۹۵۷)
- برنده جایزه بهترین کارگردان برای چهره (۱۹۵۸)
- برنده جایزه بهترین تکنیک برای فریادها و نجواها (۱۹۷۲)
- برنده جایزه نخل نخلها، سال ۱۹۷۷
- برنده جایزه هیئت داوران همگانی، سال ۱۹۹۸
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای توتفرنگیهای وحشی (۱۹۶۰)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای چشمه باکره (۱۹۶۱)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای همچنین در یک آینه (۱۹۶۲)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای صحنههایی از یک ازدواج (۱۹۷۵)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای چهرهبهچهره (۱۹۷۶)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای سونات پاییزی (۱۹۷۸)
- برنده جایزه بهترین فیلم خارجی برای فانی و الکساندر (۱۹۸۴)
- برنده جایزه بهترین فیلم برای سکوت (۱۹۶۳)
- برنده جایزه بهترین کارگردان برای سکوت (۱۹۶۳)
- برنده جایزه بهترین فیلم برای پرسونا (۱۹۶۶)
- برنده جایزه بهترین فیلم برای فریادها و نجواها (۱۹۷۲)
- برنده جایزه بهترین فیلم برای فانی و الکساندر (۱۹۸۲)
- برنده جایزه بهترین کارگردان برای فانی و الکساندر (۱۹۸۲)
- برنده جایزه بهترین فیلمنامه برای بهترین نیات (۱۹۹۲)
مرگ اینگمار برگمان
16. برگمان یک سال پیش از درگذشتش تحت عمل تعویض مفصل ران قرار گرفت و از آن زمان تا پایان عمرش به طور کامل بهبود نیافت. این کارگردان سوئدی که بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین و تحسینبرانگیزترین فیلمسازان سینمای مدرن شناخته میشود، روز دوشنبه ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷ در خانهاش در جزیره فارو درحالیکه خواب بود در سن ۸۹ سالگی از دنیا رفت.
ارسال نظر