38 حقیقت جالب درباره زندگی و آثار ژان پل سارتر فیلسوف اگزیستانسیالیست فرانسوی
ژان پل شارل آیمارد سارتر فیلسوف، نمایشنامهنویس، رماننویس، فعال سیاسی، زندگینامه نویس و منتقد ادبی فرانسوی بود. او یکی از چهرههای اصلی فلسفه اگزیستانسیالیسم و پدیدارشناسی و از چهرههای برجسته فلسفه فرانسه و مارکسیسم قرن بیستم به شمار میرود.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: در ادامه نگاهی انداختهایم به 38 واقعیت عجیب و جالب در مورد ژان پل سارتر که خواندنش خالی از لطف نیست.
1. آثار سارتر بر جامعهشناسی، نظریه انتقادی، نظریه پسااستعماری و مطالعات ادبی تأثیر فراوانی داشته و همچنان نیز بر این رشتهها تأثیر میگذارد.
رابطه سارتر و سیمون دوبووار
2. سارتر به خاطر روابط باز و آزادانهاش با سیمون دوبوار، فیلسوف و اگزیستانسیالیست و نویسنده برجسته فرانسوی موردتوجه قرار گرفت. سارتر تا آخر عمر با سیمون دوبووار در ارتباط بود اما آنها که ازدواج را امری بورژوایی میدانستند تا آخر عمر با یکدیگر ازدواج نکردند. یکی از مواردی که به سارتر همیشه به خاطرش انتقاد شد زندگی سهنفره او با دوبووار و یک دختر جوان بوده است. دوبووار که دو جنس گرا بود و به دختران جوان تمایل داشت با مشورت سارتر دختر جوانی را وارد روابطش با سارتر میکرد و این روابط گاهی چند ماه طول میکشید. در جریان این روابط دخترانی مثل ناتالی سوروکین، وندا کساکیویکز و بیانکا لمبلین بهشدت آسیب دیدند.
3. سارتر و دوبووار مشترکا، هم در سبک زندگی و هم در اندیشه، فرضیهها و انتظارات فرهنگی و اجتماعی تربیتی را که بورژوایی میدانستند، به چالش کشیدند.
4. مقدمه مشهور سارتر بر اثر فلسفیاش «اگزیستانسیالیسم و اومانیسم» در اصل بهعنوان یک سخنرانی ارائه شده است.
رد جایزه نوبل ادبیات توسط سارتر
5- سارتر جایزه نوبل ادبیات را در سال 1964 به او اعطا شد رد کرد و گفت که او همیشه افتخارات رسمی را رد میکند و یک نویسنده نباید اجازه دهد که به یک موسسه وابستگی پیدا کند.
6. سارتر در 21 ژوئن 1905، در پاریس متولد شد.
7. پدر وی ژان باتیست سارتر، افسر نیروی دریایی فرانسه و مادرش آن ماری شوایتزر بودند.
8- مادر او پسر عموی مبلغ معروف پزشکی، آلبرت شویتزر بود.
9. پدر سارتر درحالیکه او فقط دو سال داشت درگذشت و مادرش او را با کمک پدربزرگ سارتر بهتنهایی بزرگ کرد.
10. این پدربزرگ سارتر بود که او را در سنین جوانی با ادبیات آشنا کرد.
11. پس از خواندن مقاله معروف هانری برگسون، «زمان و اراده آزاد» بود که به فلسفه علاقهمند شد.
12. سارتر پیش از اینکه سرانجام دکترای خود را در رشته فلسفه در پاریس در «مدرسه عالی نرمال» دریافت کند، موضوعات مختلفی مانند تاریخ فلسفه، فلسفه عمومی، جامعهشناسی و اخلاق را آموخت.
13. سارتر در مدرسه توسط همسالان خود مورد آزار و اذیت شدید قرار میگرفت، احتمالاً به دلیل علاقهمندیهای علمی و هنریاش از نگاه همکلاسانش غیرخودی به نظر میآمده است.
14. سارتر در سال 1939 و در طول جنگ جهانی دوم به ارتش فرانسه اعزام شد. سال بعد، او توسط نیروهای آلمانی اسیر شد و مجبور شد 9 ماه بهعنوان اسیر جنگی در اسارت آلمانیها بماند.
15. ژان پل سارتر در دوره حبس خود، کتاب «هستی و زمان» از مارتین هایدگر را مطالعه کرد که تا حد زیادی بر او تأثیر گذاشت.
16. پس از آزادی در آوریل 1941، او در لیسی پاستور، واقع در نزدیکی پاریس، به تدریس پرداخت.
17. پس از آزادی پاریس، او کتاب «ضد یهودی و یهودی» را نوشت و در آنجا به بحث و تحلیل درباره یهودیستیزی و همچنین ریشه مای آن پرداخت.
سارتر و کمونیسم
18. پس از پایان جنگ جهانی دوم، سارتر کاملاً به مارکسیسم روی آورد. اندکی بعد هم به کوبا رفت و در آنجا با فیدل کاسترو و چه گوارا دیدار کرد.
19. او با جنگ ویتنام مخالفت کرد و به همراه بسیاری از روشنفکران مشهور، مانند برتراند راسل، در دادگاهی شرکت کرد که هدف آن افشای جنایات جنگی ایالاتمتحده بود که بعداً به دادگاه راسل معروف شد.
20. او چه گوارا را بسیار تحسین میکرد و او را نهتنها یک روشنفکر بزرگ بلکه عالیترین انسان آن دوران میدانست که دقیقاً گفتههایش را زندگی میکند و درباره آنچه انجام داده صحبت میکند.
21. وی بهشدت با آزار و شکنجه همجنسگرایان در زمان رژیم فیدل کاسترو مخالفت کرد و آن را با آزار و اذیت نازیها نسبت به یهودیان مقایسه کرد.
22. «سن عقل» که در سال 1945 منتشر شد، میتواند یکی از مهمترین آثار سارتر باشد.
23. «روسپی بزرگوار» یکی از مهمترین نمایشنامههای نوشته شده توسط سارتر است. این داستان که در سال 1946 منتشر شد، در یک دوره پرتنش نژادی از تاریخ آمریکا اتفاق میافتد و در مورد حادثهای در قطار است که در آن فاحشه قربانی یک جنایت میشود.
24. او یک معشوقه الجزایری داشت که به آرلت الکایم معروف بود و بعداً در سال 1965 او را بهعنوان دختر به فرزندی پذیرفت.
درگذشت ژان پل سارتر
25. سارتر در 15 آوریل 1980 به دلیل مشکلات شدید ریوی درگذشت.
26. او نمیخواست بین مادر و ناپدریاش در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شود، بنابراین مقرر شد که در قبرستان مونپارناس دفن شود.
تشییعجنازه باشکوه سارتر
27. در مراسم خاکسپاری او در 19 آوریل 1980، 50،000 پاریسی به بلوار مونپارناس آمدند تا به پیکر سارتر ادای احترام کنند. درحالیکه بیش از ده سال از افول سارتر در فرانسه میگذشت این مراسم پرجمعیتترین تشییعجنازه یک فیلسوف در قرن بیستم به شمار آمد؛ از این نظر میتوان سارتر را به ولتر - فیلسوف بزرگ عصر روشنگری فرانسه - تشبیه نمود.
28. سارتر در ابتدا در گورستانی موقتی در سمت چپ ورودی قبرستان به خاک سپرده شد.
29. چهار روز پس از دفن اولیه، جسد برای سوزاندن در گورستان پرلاشز متوقف شد و خاکستر او در محل دائمی قبرستان مونپارناس، در سمت راست دروازه قبرستان، دفن شد.
30. ایده اصلی سارتر این بود که مردم بهعنوان انسان «محکوم به آزادی» هستند.
ترجمه آثار سارتر در ایران
31. صادق هدایت اولین فردی بود که با ترجمه داستان «دیوار» در سال ۱۳۲۴، سارتر را به خوانندگان فارسیزبان معرفی کرد. کمی بعد هم عبدالحسین نوشین نمایشنامه «روسپی بزرگوار» سارتر را ترجمه و در سال ۱۳۲۵ به دست چاپ سپرد. نمایشنامه «دوزخ» سومین اثری بود که از سارتر توسط مصطفی فرزانه به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۲۷ به بازار آمد.
32. در سال ۱۹۸۰ روزنامه «نوول آبزرواتور» گفتگوی ژان پل سارتر با «بنی لویس» - فیلسوف و نویسنده – را منتشر کرد که تعجب همگانی از جمله سیمون دوبوار را برانگیخت. سارتر در این مصاحبه به صحبت در مورد نکاتی همچون «روابط میان فردی و شرایط اجتماعی» پرداخت. این گفتگو تا حد زیادی نشانگر همنظری بین سارتر و لویس بود.
نابینایی سارتر
33. از سال ۱۹۷۳ سارتر به بعد تقریباً تمامی قدرت بینایی خود را از دست داده بود و دیگر قادر به نوشتن نبود، بااینهمه او سعی میکرد با انجام مصاحبهها، دیدارها و حضور در مراسم عمومی کماکان چهرهای فعال و اجتماعی از خود نشان دهد. برای نمونه ملاقات او با «آندریاس بادر» زندانی سیاسی و عضو «فراکسیون ارتش سرخ» (RAF) در «زندان اشتوتگارت» (آلمان) توجه همگان را برانگیخت.
34. برخی از فیلسوفان و منتقدان معتقدند که سارتر تناقضهایی در مفاهیم استفاده شده در آثار سارتر وجود دارد. برای مثال هربرت مارکوزه اعتقاد داشت که افکار سارتر متناقض و بیشازحد ایدئالگراست و این ایدئالگرایی ادعای سارتر در مورد واقعگرایی را نقض میکند. همچنین، ریچارد وولهایم و توماس بالدوین نشان میدهند که نقد سارتر از فروید در حقیقت بر پایه یک برداشت اشتباه از آثار فروید بنا شده است.
35. در مجموع دو دوره در زندگی حرفهای سارتر وجود دارد. اولین دوره زندگی حرفهای او دوره بعد از نگارش اثر معروفش، هستی و نیستی بود رمان تهوع بود. سارتر به آزادی بنیادین انسان باور داشت
در دومین بخش حرفه زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته میشد.
36. سارتر در امتحانات نهایی رشته فلسفه مردود شد. دلیل رد شدن نیز عقیده خاص سارتر در مورد فلسفه بود. او بر این باور بود که «فلسفه فهمیدنی است، نه حفظ کردنی». سال بعد در امتحانات نهایی جایگاه اول به سارتر میرسد و «سیمون دوبووار» و «ژان ایپولیت» و «پل نیزان» مقامهای بعدی را به دست میآورند.
آشنایی سارتر و سیمون دوبووار
37. آشنایی این دو به سال ۱۹۲۹ و زمان آمادگی دوبووار برای امتحانات فلسفه در سوربن برمیگردد. سیمون دوبووار دختری نازپرورده بود که تحت تأثیر آموزههای مذهب کاتولیک تربیت شده بود. او بعد از آشنایی با سارتر عمیقاً به او علاقهمند میشود و تا آخر عمرش همراه او میماند، هرچند که این رابطه در سالهای پایانی عمر سارتر تا حدودی گسسته میشود.
سارتر و سودای شهرت
38. سارتر از همان کودکی در سودای کسب شهرت بود. به خاطر بود که به نویسندگی روی آورد. بااینهمه مدتهای طولانی همه نوشتههایش یکی بعد از دیگری از سوی ناشران رد میشدند و به همین دلیل او نتوانست به آرزوی دیرینهاش برسد؛ اما در ۱۹۳۸ و با نگارش اولین رمان فلسفیاش با نام «تهوع» به شهرتی فراوان رسید. در این رمان تکاندهنده دلهره وجود و پوچی ذات هستی، با شجاعتی بیسابقه روایت شده است.
منبع: tonsoffacts
ترجمه و تالیف: سرویس فرهنگی مستقل آنلاین
ارسال نظر