معرفی 10 فیلم جاسوسی برتر تاریخ سینما
فیلمهای جاسوسی در تاریخ سینما جایگاه ویژهای دارد. رمز و راز کشفنشده زندگی جاسوسان بر روی پرده سینما مشتاقان فراوانی را به سالنهای سینما کشانده است. نگاهی داریم به 10 فیلم برتر این ژانر.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین:
فیلم جاسوسی «جایی که عقابها جرأت میکنند»
- کارگردان: برایان جی. هوتن
- محصول: 1968
در طی جنگ جهانی دوم. یک گروه کماندویی هفتنفره به فرماندهی «جان اسمیت»(با بازی برتن)، مأمور نجات یک ژنرال آمریکائی میشوند که در قلعهای در کوههای آلپ باواریا به دست آلمانیها اسیر شده است. «موریس شیفر» (با بازی کلینت ایستوود)، ستوان کارآزموده آمریکائی، «اسمیت» را در انجام این مأموریت یاری میکند. کماندوها با یونیفرم آلمانی و چتر نجات در خاک آلمان فرود میآیند. «اسمیت» با «مری الیسن»(یور) رابط متفقین تماس میگیرد. در آستانه ورود به قلعه یکی از کماندوها کشته میشود و بقیه بهجز «اسمیت» و «شیفر» تسلیم آلمانها میشوند. حالا، «اسمیت» به وجود مأموری دوجانبه مشکوک میشود...
«جایی که عقابها جرأت میکنند» فیلمی حادثهای ـ جاسوسی و پرهزینه به شمار میآید. فیلمنامه نوشته مکلین ، استاد رمانهای جنگی جاسوسی و پرتعلیق بود. فیلم مملو از ماجراهای جذاب و غیرمنتظره است و صحنههای درگیری و انفجار، بهرغم تعددشان تصنعی به نظر نمیرسند و بهخوبی در روایت جا میافتند. برتن نقش خود را ماهرانه و کاملاً متفاوت با تصویری که با آن به شهرت رسیده، بازی میکند. ایستوود نیز ابتدا قدری خشک و بیانعطاف به نظر میرسد اما در ادامه فیلم خودش را جمعوجور میکند.
فیلم جاسوسی «دونده ماراتون»
- کارگردان: جان شلهزینگر
- محصول: 1976
در شهر نیویورک دو پیرمرد (یک یهودی و یک آلمانی) در یک حادثه رانندگی کشته میشوند. برادر پیرمرد آلمانی، بنام «سِل» (اولیویر) که از جنایتکاران زمان جنگ نازیهاست و صندوقچهای از الماس (که از دوگاههای مرگ جمع کرده) پیش برادرش به امانت داشته، به سراغ الماسها میآید و بهزودی با مأموری آمریکائی (که تصویر میکند برای نقل و انتقال الماسها در خدمت برادرش بوده) بنام «داک لِوی» (شایدر) درگیر میشود و او را بهشدت مجروح میکند.
«داگ» خود را به آپارتمان برادرش، «بِیت» (داستین هافمن) میرساند و در آغوش او جان میدهد. افراد «سِل» «بیب» را میدزدند تا با شکنجه، اطلاعاتی درباره الماسها به دست آورند. «بیب» فرار میکند، اسلحه پدرش را به دست میآورد، و افراد «سِل» را میکشد. «سِل» نیز بالاخره الماسها را به چنگ میآورد، با اینهمه در رویارویی پایانی با «بیب» کشته میشود و الماسها در اعماق فاضلاب ناپدید میشوند.
فیلم جاسوسی «همه مردان رئیسجمهور»
- کارگردان: آلن ج. پاکولا
- محصول: 1976
بعد از رسوایی واترگیت که دو روزنامهنگار جوان واشنگتنپست به نام باب وودوارد و کارل برنشتاین در افشای تخلفات انتخاباتی ریاستجمهور وقت آمریکا ریچارد نیکسون نقشی بسیار مهم ایفا کردند رابرت ردفورد علاقهمند شد فیلمی درباره این دو روزنامهنگار جوان تهیه کند. او ابتدا به الیا کازان مراجعه کرد اما او نپذیرفت و سپس با ویلیام فرید کین وارد مذاکره شد که او نیز قبول نکرد و سرانجام دوستش آلن ج. پاکولا پذیرفت که کارگردانی فیلم را به عهده بگیرد خود ردفورد بازی در نقش باب وودوارد را برعهده گرفت و داستین هافمن نیز نقش خبرنگار دیگر کارل برنشتاین را بازی کرد.
داستان این فیلم بر اساس یک ماجرای واقعی است ماجرایی که در ۱۷ ژوئن ۱۹۷۲ در دوره ریاستجمهوری ریچارد نیکسون از ستاد مرکزی حزب دموکرات در واشنگتن با دستگیری پنج سارق با وسایل مدرن استراق سمع آغاز میشود و با ورود باب وودوارد (رابرت ردفورد) گزارشگر تازهکار واشنگتنپست و کارل برنستاین (داستین هافمن) گزارشگر پرانرژی و پیگیر روزنامه وارد مرحله تازهای میشود.
فیلم جاسوسی «سالوادور»
- کارگردان: الیور استون
- محصول: 1986
«ریچارد بویل» (وودز) خبرنگار عکاسی در سانفرانسیسکو است که میخواهد از صحنههای قتلعام در السالوادور گزارش خبری تهیه کند او با یکی از دوستانش، «دکتر راک» (بلوشی) به سمت السالوادور حرکت میکند. در مرز با گفتن اینکه دوست «کلنلفیگهروا» (لوک) است، به آنان اجازه ورود و اقامت در کشور میدهند. در السالوادور ، او با «جانکاسادی» (سویچ)، خبرنگار عکاس محبوبهاش، ماریا (کاریلو) مادرش، «کارلوس» (فوئنتس) آشنا میشود همزمان با تلاش «بویل» برای برقراری ارتباط و ملاقات چِریکها، «سرگرد ماکس» (پلانا)، رهبر گروه دستراستیها، ترتیب ترور «اسقف رومرو» (روئیز) را میدهد که علیه نیروهای سرکوبگر وضع کرده است.
«بویل» موفق میشود با چربزبانی و پرداخت رشوه کالوس و دوستانش را که «سرگرد ماکس» را در تلویزیون مسخره کرده بودند، از اعدام نجات دهد اما بلافاصله «کالوس» و «راک» دستگیر میشوند. این بار بویل با کمک «کتی مویل» (گیب)، یکی از کارکنان سازمان خیریه کاتولیکهای آمریکائی و رشوه بیشتر موفق میشود فقط «راک» را آزاد کند. آنان سعی میکنند با موفق تامکولی (مورفی) سفیر آمریکا «کارلوس» را آزاد کند و برای «ماریا» اوراق هویت بگیرند به هنگام ترور «اسقف رومرو»، «کاسالی» موفق میشود از صحنه عکس بگیرد، اما دوربینش را توقیف میکنند. جسد مثله شده کالوس پیدا میشود و یکی از جوخههای اعدام، پس از هتک حرمت به کتی و دو راهبه آمریکایی، آنان را میکشند.
«کلی»، با وجود مخالفتهای «کلنلهاید» (مکمیلان)، تمامی کمکهای نظامی آمریکا به رژیم را قطع میکند. «بویل» و «کاسادی» برای عکاسی از چریکها به کوهستان میروند و از نقشه حمله آنان آگاه میشوند. «بویل» در تلاش برای کسب اوراق هویت برای ماریا، عکسهایش را به «کلنل هاید» و «جک مورگان» (چستر) یک تحلیلگر سیاسی نشان میدهد. «هاید» و «مورگان»، «کلی» را وادار به بازگرداندن کمکهای نظامی میکنند و نیروهای «کلنل فیگهروآ» شورشیان را عقب میرانند. «کاسادی» کشته و «بویل» مجروح میشود. «راک» با تهیه ویزا و اوراق هویت برای «بویل» و «ماریا» آنان را روانه میکند. «بویل» با کمک «کلی» از مرز خارج میشود ولی «ماریا» را برمیگردانند. در بازگشت به آمریکا، «بویل» عکسهای «کاسادی» را منتشر میکند و همچنان در اردوگاههای پناهندگان گوآتمالائی به دنبال «ماریا» میگردد.
فیلم جاسوسی «ربودهشده»
- کارگردان: پییر مورل
- محصول: 2008
سهگانه درخشان ربودهشده (Taken) با بازی لیام نیسون و مگی کریس در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ اکران شد و توانست علاوه برای جلب نظر منتقدان، فروش قابلتوجهی نیز در گیشه داشته باشد. داستان فیلم در مورد برایان میلز است که دخترش در فرانسه توسط یکی از کارتلهای قاچاق دختران ربوده میشود و او باید ظرف ۷۲ ساعت دخترش را نجات دهد. این فیلم مهارتهای لازم برای یک جاسوس ماهر را با جذابیت تمام در معرض نمایش قرار میدهد. علاوه برای نسخه سینمایی، در سال ۲۰۱۷ شبکه NBC سریالی با محوریت شخصیت برایان میلز تهیه کرد. البته این سریال نتوانست موفقیت نسخه سینمایی رو تکرار کند.
فیلم جاسوسی «آمریکایی آرام»
- کارگردان: منکهویتس
- محصول: 1958
در هندو چینی که به حادثه دیین ـ بیین ـ فو نزدیک میشود، ایدئالیسم آیزنهاوری در تضاد با بدبینی عملگرایانه استعمار کهن انگلستان، دست بالا را گرفته است. یک آمریکائی جوان (مورفی) دختری ویتنامی (مول) را از چنگ خبرنگار انگلیسی (ردگریو) درمیآورد و اغوا میکند. اقتباس نسبتاً آزاد منکهویتس از رمان گراهام گرین، با دستکاریهای زیادی که فیلمنامه را بهمراتب نسبت به دستمایه اصلی برتری بخشیده است. طبق معمول آثار منکهویتس، دیالوگها درخشان و ادبیانهاند و بازیها جذاب و باشکوه.
اما مهارتهای نویسندگی کارگردان ـ که به نظر میرسد تمام تأثیرات موردنظر را از پیش روی کاغذ آورده است ـ اغلب از جنبههای سینمائی عقبتر قرار میگیرد و برای تصاویر نقش چندانی قائل نیست. نتیجه اینکه این داستان جذاب و پرشور روی پرده، فیلمی سرد از کار درمیآید. با این حال ایده اغلب صحنهها هوشمندانه است (مثلاً هرجومرج در هتل کنتینتال، کارناوال سال نو و حمله ویتکنگها) و تأکید منکهویتس بر شاعرانگی گفتوگوها و برخوردهای دراماتیک شخصیتها یکی از ویژگیهای اصلی فیلم را که بازی مداوم با کلمات و از طریق نمایش اختلاف میان زبانها و فرهنگهاست، برجستگی میبخشد.
فیلم جاسوسی «سالت »
- کارگردان: فیلیپ نویس
- محصول: 2010
یکی دیگر از بهترین فیلمهای اکشن و جاسوسی دنیا . فیلمی در ژانر جاسوسی-هیجانی که در سال 2010 توسط فیلیپ نویس کارگردانی شد. فیلمنامه این فیلم نیز توسط کورت ویمر نوشته شده بود.
بازی تماشایی و درخشش ستاره این فیلم یعنی «آنجلینا جولی» یکی از عوامل بزرگ موفقیت این فیلم بود.
داستان فیلم در مورد یک مأمور سی.آی.ای (C.I.A) بنام اولین سالت (آنجلینا جولی) است که در اولین سالگرد ازدواجش برای بازجویی از فردی بنام اُرلُف فراخوانده میشود. ارلف در بازجویی از یک برنامه ترور خبر میدهد و میگوید که این ترور قرار است توسط مأموری بنام اولین سالت انجام شود. بنابراین سالت وارد ماجرای بهشدت جذابی میشود که لحظات بسیار هیجانانگیز و جذابی را رقم میزند.
فیلم جاسوسی «آنا»
- کارگردان: لوک بسون
- محصول: 2019
یکی دیگر از بهترین فیلمهای ژانر جاسوسی-اکشن فیلم آنا است. که در ژانر توسط لوک بسون مقابل دوربین رفته است.
داستان فیلم در مورد آنا پولیتووا (ساشا لوس: مدل مشهور روس) است که زندگی فلاکتبار و پوچی را پشت سر میگذارد. آنا فرمی را برای استخدام در نیروی دریایی پر میکند و چند روز بعد سرویس مخفی روس به دنبال او میآید و فرصت تازهای برای زندگی پیش روی آنا قرار میدهد.
بدین ترتیب آنا تبدیل به یکی از مهمترین جاسوسان روسیه میشود که با اغوا کردن و مهارتهای آدمکشیاش افراد زیادی را از بین میبرد.
اتفاقاتی که در ادامهی فیلم میافتد این فیلم را از سایر اکشنهای این سبک متمایز میکند. آنا را به معنای واقعی میتوان یکی از بهترین فیلمهای جاسوسی و اکشن دانست.
فیلم جاسوسی «مترجم»
- کارگردان: سیدنی پولاک
- محصول: 2005
سیلویا بروم که متولد آفریقاست بهعنوان مترجم شفاهی در سازمان ملل متحد مشغول خدمت است. روزی او بهطور تصادفی و ناخواسته مکالمهای را میشنود که در آن یک رهبر آفریقایی که قرار است در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کند تهدید به قتل میشود. این مکالمه به زبانی ادا میشود که عده بسیار محدودی از جمله سیلویا به آن تسلط دارند. شنیدن این مکالمه باعث میشود تا زندگی سیلویا بهطور جدی به خطر بیفتد. تروریستها متوجه میشوند که سیلویا از نقشه آنها با خبر شده است و در نتیجه درصدد کشتن او بر میآیند. سیلویا با ناامیدی به دنبال راهی برای خنثی کردن نقشه آنها و نجات خود میگردد درحالیکه یافتن فردی که ادعای او را مبنی بر جریان تهدید به قتل باور کند دشوار است.
یک مأمور امنیتی فدرال به نام توبین کلر مأمور حفاظت از جان سیلویا میشود و اعتماد چندانی به گفتههای سیلویا ندارد و معتقد است او همه حقیقت ماجرا را نمیگوید. او به سیلویا مشکوک میشود و حتی حدس میزند که سیلویا هم جزو تیم تروریستها باشد. توبین که گذشتهای رنجآلود دارد و فردی شکست خورده است به همراه سیلویا مبارزهای را آغاز میکند که ممکن است به قیمت جان او و سیلویا تمام شود. سیلویا و توبین در دو جایگاه متفاوت قرار دارند و از دو زاویه متفاوت به زندگی نگاه میکنند. یکی مترجم سازمان ملل است و به قدرت و اصالت واژهها اعتقاد دارد و دیگری یک مأمور مخفی امنیتی است که ارزش چندانی برای گفتههای دیگران قائل نیست و در عوض سعی میکند با تفسیر رفتارهای اشخاص پی به افکار آنها ببرد. آنها باید پیش از آنکه خیلی دیر شود یک بحران بینالمللی را مهار کنند.آنها ضمن تعقیب و گریزهایشان به شناخت جدیدی از هم میرسند و حس میکنند که واقعاً به یکدیگر نیاز دارند.
فیلم جاسوسی «39 پله»
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- محصول: 1935
فیلم سینمایی ۳۹ پله اثر آلفرد هیچکاک که در سال ۱۹۳۵ ساخته شد اقتباسی سینمایی بود از رمانی به همین نام نوشته جان باکن نویسنده اسکاتلندی که در سال ۱۹۱۵ منتشر شد. فیلم از جمله آثار موفق هیچکاک در دهه ۱۹۳۰ بود که موجب شهرت بیشتر او گردید. اورسن ولز فیلمساز برجسته آمریکایی فیلم سینمایی ۳۹ پله را یک شاهکار مسلم میدانست که نشان از موفقیت هنری فیلم در طول تاریخ دارد. به شکل کلی این اثر هیچکاک بهعنوان یکی از فیلمهای شاخص او و از آثار ماندگار تاریخ سینما ارزیابی شده است.
داستان این اثر سینمایی درباره یک شهروند معمولی به نام ریچارد هنی است که در ماجرای سرقت اطلاعات سری سازمان جاسوسی بریتانیا توسط سازمانی به نام ۳۹ پله به شکل ناخواسته گرفتار شده است. در این فیلم شخصیت اصلی بهنوعی همیشه در حال فرار است و به باور بعضی از منتقدان بسیاری دیگر از فیلمهای مشابه با الهام از این اثر سینمایی ساخته شدند.
ارسال نظر