معرفی ۱۰ فیلم موزیکال برتر تاریخ سینما که تماشایشان لازم است
ژانر فیلم های موزیکال طرفداران خاص و پروپاقرص خودش را دارد. در عین حال در تاریخ سینما فیلمهای موزیکالی وجود دارند که از سطح ژانر خود فراتر رفته و همه علاقهمندان سینما را جذب کردهاند. نگاهی داریم به 10 فیلم برتر موزیکال تاریخ سینما.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین:
1-چرخش زمان (۱۹۳۵)
بیشک فیلم «چرخش زمان» بهترین فیلم فرد آستیر و جینجر راجرز بهعنوان بازیگر -رقصنده- خوانندهای درجهیک است. جرج استیونز با کمک ژروم کرن، آهنگساز و هرمس پن، طراح حرکات موزون، در این فیلم سطح فیلمهای رمانتیک معمول را با اجرای ۴ آهنگ از بهترین آهنگ و رقصهایی که تاکنون اجرا شده به مرحلهای بالاتر میبرد. آهنگ و رقص «هیچوقت نمیرقصم» مانند این است که دو نفر در برابر چشمان مخاطبان عشق را به زبان موسیقی و تصویر به نمایش میگذارند. آهنگ «The Way You Look Tonight» در این فیلم توانست برنده جایزه اسکار و تبدیل به پرفروشترین آهنگ دوران فعالیت فرد آستیر شود که عنوان بهترین رقصنده موزیکال تمام دوران شناخته میشود. هنر جینجر راجرز در فیلم این است که او مجبور بود که این کار را با کفشهای پاشنهبلند و لباسهای دستوپاگیر انجام دهد.
آستیر و راجرز که در ۱۰ فیلم با یکدیگر همکاری داشتند ژانر موزیکال آمریکایی را از نو تعریف کردند و الهامبخش بسیاری از رقصندهها و خوانندگان پس از خود شدند.
2-شیر شاه (۱۹۹۴)
گر چه استراتژی جدید استودیو دیزنی در زمینه بازسازی فیلمهای انیمیشن خود در بهصورت انیمیشنهای واقعگرایانه ستارگان سینما باعث دلخوری و عصبانیت تعدادی از طرفداران این فیلمها شد اما حتی بدبینترین آنها نیز با شنیدن نام نسخه جدید «شیر شاه» که قرار است بهزودی منتشر شود سر ذوق میآیند؛ فیلمی که دونالد گلاور و بیانسه در آن بازی خواهند کرد و نسخه اورجینال آن یکی از بهترین فیلمهای موزیکال تاریخ سینما و پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینما است.
این انیمیشن اقتباسی هوشمندانه از نمایشنامه هملت است و با داستانی که در دل صحرای آفریقا میگذرد و پرهیز از کلیشههای عاشقانه باعث شده که درک داستان آن به همان اندازه بزرگترها برای کودکان نیز آسان باشد. این فیلم یکی از بهترین آهنگسازیهای تاریخ استودیو دیزنی را داراست و ۳ ترانه این فیلم توانستند نامزد دریافت جایزه اسکار شوند و التون جان و تیم رایس به خاطر آهنگ «Can You Feel the Love Tonight» و هانس زیمر به خاطر آهنگ متن اورجینال فیلم برنده جایزه اسکار شدند. انیمیشن «شیر شاه» همچنین برنده ۳ جایزه گرمی شد و در زمان خودش انقلابی در برادوی ایجاد کرد
3-داستان وست ساید (۱۹۶۱)
دهه ۱۹۶۰ سالهای پایانی اوج موفقیت فیلمهای موزیکال بود. بسیاری از فیلمهای قابلتوجه ژانر موزیکال در دهه ۶۰ اکران شدند اما هیچکدام به اندازه «داستان وست ساید» به کارگردانی ژروم رابینز و رابرت وایز قابلتوجه نبودند. تا جایی که به فیلمهای موزیکال در هالیوود مربوط میشود این فیلم جایگاه منحصربهفردی دارد. داستان این فیلم از نمایشنامه «رومئو و ژولیت» شکسپیر اقتباس شده و میتوان آن را یکی از تراژیکترین فیلمهای دهه ۶۰ نیز لقب داد. داستان فیلم در مورد دو گروه رقیب است که یک گروه سفیدپوستان نوجوان آمریکایی و گروه دیگر رنگینپوستهای پورتوریکویی هستند.
میتوان «داستان وست ساید» را کمالی در ساخت فیلمهای موزیکال نامید. تمامی جنبههای این فیلم را بینقص هستند؛ از حرکات موزون و خشن گرفته تا موسیقی متن و انتخاب نوع دوربین. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال و ۹ جایزه اسکار دیگر شد و در میان بهترین فیلمهای تاریخ سینما نیز میتوان نام آن را دید. «داستان وست ساید» برای هر کسی چیزی در خود دارد، حتی برای کسانی که به فیلمهای موزیکال علاقهای ندارند نیز این فیلم را تحسین کردهاند.
4-ستارهای متولد شده است (۱۹۵۴)
تاکنون ۴ نسخه از فیلم «ستارهای متولد شده است». نسخه اورجینال در سال ۱۹۳۷ ساخته ویلیام ولمن، نسخه دوم در سال ۱۹۷۶ با بازی باربارا استریسند و نسخه سال ۲۰۱۸ به کارگردانی بردلی کوپر و با بازی لیدی گاگا، اما نسخه دوم این فیلم که در سال ۱۹۵۴ به کارگردانی جورج کیوکر ساخته شد یکی از تلخترین ملودرامهایی است که تاکنون در سینما ساخته شده است. داستان فیلم بسیار ساده است: جیمز میسون نقش یک ستاره هالیوودی را بازی میکند که عاشق استعداد خوانندگی جودی گارلند شده و به او کمک میکند به یک ستاره تبدیل شود در حالی که خود به دلیل اعتیادش به الکل روز به روز از اوج فاصله بیشتری میگیرد و عمق احساسی و چیزهایی که کیوکر در مورد سیستم استودیوها میگوید یک انقلاب بنیانبرانداز است.
جودی گارلند در آن دوران زندگی سختی در هالیوود داشت، زندگی شخصیاش در کنترل مردان بود و میتوان دید که او در برخی از آهنگهای این فیلم در واقع برای خودش و از خودش میخواند و در متن خود در مورد بازیگری او و مشکلاتش در این عرصه هستند. فیلم تولید بسیار پرآشوبی داشت و نسخه منتشر شده ۱۵۴ دقیقهای آن با حذف برخی از سکانسهای دراماتیک همراه بود؛ اما با پیدا شدن نسخه صوتی قبل از تدوین کیوکر و افزودن سکانسهای حذفشده، این فیلم زیبا بار دیگر زنده شد.
5-جادوگر شهر اُز (۱۹۳۹)
وقتیکه اسم موزیکالهای نمادین و افسانهای به میان میآید بخش زیادی از اعتبار این ژانر به فیلم «جادوگر شهر اُز» میرسد. اول از همه یک تغییر بیسابقه در فیلم رخ داده و از تکرنگی به چندرنگی قدم میگذارد، ویژگی که برای بسیاری از سینماروهای آن دوران که تاکنون فیلم رنگی ندیده بودند یک جادوی واقعی بود. بعد نوبت جودی گارلند میرسد که با آن کفشهای دوست رنگی و درخشانش یکی از بهیادماندنیترین آهنگهای سینما را با صدایی میخواند که سردترین دلها را نیز به آتش میکشد.
«جادوی شهر اُز» همهچیزهایی که باید یک موزیکال داشته باشد را در خود دارد، از یک جادوگر ترسناک و شرور تا تیمی دوستداشتنی از مخلوقات دستوپا چلفتی که همراه با دوروتی در یک جاده زرد آجری قدم برداشته و در تلاش برای رساندن او به خانهاش در مسیر آواز میخوانند. زیبایی پایدار فیلم در این نکته نهفته است که این فیلم به ما کمک میکند بفهمیم چیزی که به دنبال آن هستیم در وجود خودمان است و برای کشف آن گاهی تنها به یک اشاره نیاز داریم.
6- اینطور چیزها (۱۹۷۹)
اگرچه مرگ باب فاسی ۸ سال پس از ساخت این فیلم موزیکال رخ داده، اما میتوان «اینطور چیزها»(All That Jazz) را مدح فاسی از خود دانست. این فیلم آخرین فیلم موزیکال دهه ۱۹۷۰ بود و فیلمی بهتر از این نمیتوانست این دهه را به پایان برساند. این فیلم تا حدودی بر اساس زندگی خود فاسی بهعنوان یک کارگردان، طراح حرکات موزون و تدوینگر ساخته شده و برخی از جنبههای فیلمش را از شاهکار فدریکو فلینی در سال ۱۹۶۳ با عنوان «۸، ½» گرفته که سکانسهای فانتزی و شبه رؤیای فیلم از آن جمله هستند.
در حالی که فیلم فلینی در مورد تلاشهای یک فیلمساز برای کامل کردن فیلمش است، «اینطور چیزها» در مورد یک کارگردان تئاتر است که میخواهد جدیدترین نمایشنامه خود همزمان با تمام کردن یک فیلم سینمایی، کارگردانی کرده و صحنههای حرکات موزون آن را طراحی نماید. در زندگی واقعی، فاسی در حال تمام کردن فیلم «لنی» بوده و همزمان روی طراحی حرکات موزون اولین نمایشنامهاش با عنوان «شیکاگو» کار میکرد که ایده ساخت «اینطور چیزها» به ذهنش خطور کرد. در این فیلم روی شایدر نقش کارگردان نمایش را بازی میکند که یک فرد معتاد به مواد مخدر و روابط جنسی است و میخواهد از دست مرگ فرار کند. در تمام طول فیلم سکانسهایی شبیه رؤیا وجود دارد که در آنها شخصیت اصلی با زنی که نماد مرگ است صحبت میکند و در مورد زندگی شخصیاش با او شوخی میکند.
اگرچه این فیلم یک فیلم تماماً موزیکال است، اما با دیگر فیلمهای این فهرست متفاوت است و بیشتر ترانههای فیلم در آخر ماجرا به وقوع میپیوندند و مابقی فیلم پر از رقص و حرکات موزون همراه با موسیقی روایتی است.
7-آواز در باران (۱۹۵۴)
نکته جالب در مورد فیلم «آواز در باران» این است که تماماً موسیقی و ترانه است و از نظر بسیاری بهترین موزیکال تمام دوران به شمار میآید بهنحویکه به آن لقب «همشهری کین» ژانر موزیکال دادهاند. استنلی دونن و جین کلی یک شاهکار واقعی از رقص، ترانه و داستان ساختهاند که شایستگی تمام جوایزی که دریافت کرده را دارد. سبک روایی این فیلم کاملاً هالیوودی است. فیلمی است در مورد فیلمسازی: انتقال از دوره سینمای صامت به سینمای گویا و اینکه چگونه بازیگران فیلمهای صامت سعی میکردند با نقشهای صدادار خود کنار بیایند.
جین کلی که همیشه در فیلمهایش بینقص و فوقالعاده بوده نقش دان لاک وود را بازی میکند که یک ستاره فیلمهای صامت است. همبازی او در فیلم، جین هاگن، نقش لینا لامونت را بازی میکند، یک بازیگر زن حسود که نمیخواهد بفهمد به درد نقشهای صدادار نمیخورد. موسیقی این فیلم پر از آهنگهای بهیادماندنی و کلاسیک است.
8-بانوی زیبای من ۱۹۶۴
این فیلم داستان قدیمی سیندرلا را نشان میدهد که در آن آدری هیپورن یک دختر روستایی است که یاد میگیرد همانند اشراف رفتار کند و به مراسم آنان راه پیدا کند.
یکی از دلنشینترین فیلمهای موزیکال تاریخ سینما. اگرچه بانوی زیبای من هرگز نتوانست به اوج قدرت و شهرت بهمانند نسخه تئاتریاش برسد، اما بااینحال به لطف حضور آدری هیپبورن تبدیل به یکی از بهیادماندنیترین موزیکالهای تاریخ سینما شد. فضای ساده و صمیمی فیلم و دیالوگهای شنیدنی که بین یک مرد از طبقه اشرافی و یک زن پائینشهری (آنهم چه پائینشهری!) ردوبدل میشود، یکی از شنیدنیترین دیالوگهای سینما را رقم زده است. با اینکه تقریباً تمامی بازیگران فیلم بهجز هیپبورن در نسخه تئاتری بانوی زیبای من حضور داشتند، اما بااینحال این هیپبورن است که در فیلم نزدیک به 3 ساعته بانوی زیبای من میدرخشد. بانوی زیبای من یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینماست که فاصله بین عشق و غرور را به بهترین نحو ممکن در قالب یک فیلم موزیکال به تصویر کشیده است.
9-مری پاپینز ۱۹۶۴
آقای بنکس که مشغله زیادی دارد، برای پیدا کردن پرستاری با اخلاق جدی، در روزنامه آگهی مینویسد اما فرزندانش نیز آگهی جذب پرستاری مینویسند که در آن اعلامشده به پرستاری مهربان که با آنها بازی کند نیازمند میباشند؛ اما آقای بنکس آگهی آنان را پاره کرده و به داخل دودکش میاندازد تا اینکه تکه کاغذها از طریق دودکش به دست مری پاپینز (جولی اندروز) که در ابرها زندگی میکند میرسد و...
مری پاپینز یکی از مشهورترین فیلمهای کودکان تاریخ سینماست. نقشآفرینی جولی اندروز در نقش مری پاپینز در سال ۱۹۶۴ اسکار بهترین بازیگر زن نقش اصلی را برای وی به ارمغان آورد و همچنین با این ایفای نقش، وی به انتخاب مجله پریمیر جزو یکصد شخصیت برتر تاریخ سینما قرار گرفت.
10- آوای موسیقی: اشکها و لبخندها ۱۹۶۵
این فیلم موزیکال درباره خانوادهای که در دامنه کوههای اتریش زندگی میکنند و با پرده خانه برای خود لباس میدوزند اما درعینحال بسیار شاد هستند، یکی از فیلمهای بهیادماندنی سینماست.
آوای موسیقی را بهراحتی میتوان در لیست 5 موزیکال برتر تاریخ سینما قرارداد. داستانی عاشقانه که زبانش موسیقی است. بعضی مواقع با خود میگویم که چرا سینما نزدیک به دو دهه است که روند ساخت فیلمهای خشن را در پیشگرفته (اَره نمونه بارزش است)، در حالی که نزدیک به نیمقرن پیش فیلمهایی مانند آوای موسیقی ساخته شده بود که کلمه عشق را بهخوبی در قالب موسیقی معنا میکرد و بجای آموزش شکنجه به مخاطبانش، عشقورزی را به آنها میآموخت. آوای موسیقی از معدود فیلمهای موزیکالی است که شما را مجبور میکند 3 ساعت در جلوی تلویزیون به تماشایش بنشینید و در آخر با لبخندی که حاکی از رضایت شما از فیلم است، فیلم را به پایان برسانید. آوای موسیقی یک کلاسیک به تمام معناست که هر عاشق سینما باید حداقل یکبار آن را ببیند.
ارسال نظر