پوتین از شکست ارتش خود جان سالم به در نخواهد برد

 آمادگی برای شکست

 آمادگی برای شکست

آمادگی برای شکست

 

 فرانسیس فوکویاما 

 

 من این را از اسکوپیه، مقدونیه شمالی می‌نویسم، جایی که هفته گذشته در یکی از دوره های آموزشی آکادمی رهبری برای توسعه در آنجا بودم.

آمادگی شکست

دنبال کردن جنگ اوکراین در اینجا از نظر اطلاعات موجود تفاوتی ندارد، به جز اینکه من در یک منطقه زمانی مجاور هستم و این واقعیت که حمایت بیشتری از پوتین در بالکان نسبت به سایر نقاط اروپا وجود دارد.

بسیاری از موارد اخیر به خاطر صربستان و میزبانی صربستان از اسپوتنیک است. گردنم را بیرون می‌آورم و چندین پیش‌بینی می‌کنم؛

روسیه به سمت شکست آشکار در اوکراین پیش می رود.

ممکن است پایان کار سریع باشد، هم برای ارتش روسیه و هم برای حاکمیت پوتین بر این کشور که بیش از دو دهه شده است.

 

فروپاشی موقعیت آن‌ها می‌تواند ناگهانی و فاجعه‌بار باشد، نه اینکه به آرامی از طریق یک جنگ فرسایشی اتفاق بیفتد.

 

ارتش مستقر در میدان به جایی خواهد رسید که نه می‌توان آن را تامین کرد و نه می‌توان آن را خارج کرد و روحیه سربازان دود می‌شود. این حداقل در شمال اوکراین صادق است. روس‌ها در جنوب بهتر عمل می‌کنند، اما در صورت فروپاشی شمال، حفظ این موقعیت‌ها دشوار خواهد بود.

برنامه‌ریزی «ناکارآمد» مسکو پیش‌بینی می‌کرد که از نیروهایش در اوکراین استقبال شود. ظاهراً سربازان روسی به جای مهمات و جیره اضافی، برای رژه پیروزی خود در کی‌یف لباس‌های فرم به همراه داشتند!

اکنون، آن سربازان در خارج از شهرها گیر افتاده‌اند و هم با مشکلات تدارکاتی و هم با حملات مداوم نیروهای اوکراینی مواجه هستند. چنانچه آنها شکست بخورند، این پایان کار پوتین هم خواهد بود.

پوتین از شکست ارتش خود جان سالم به در نخواهد برد. او حمایت می‌شود زیرا او را مردی قدرتمند می‌دانند. وقتی او ناتوانی خود را نشان دهد و از قدرت قهری و اجباری خودش سلب شود، چه چیزی برای ارائه خواهد داشت؟

هیچ راه‌حل دیپلماتیکی برای جنگ پیش از اتفاق وجود ندارد. هیچ سازش قابل تصوری برای روسیه و برای اوکراین وجود ندارد که قابل قبول باشد، آن هم با توجه به ضررهایی که در این مرحله دو طرف متحمل شده‌اند.

 

شورای امنیت سازمان ملل بار دیگر بی‌فایده بودن خود را ثابت کرد. تنها چیزی که مفید بود رای مجمع عمومی بود که به شناسایی بازیگران بد یا منفور جهان کمک می‌کند.

تصمیم دولت بایدن برای عدم ایجاد منطقه پرواز ممنوع یا کمک به انتقال میگ‌های لهستان هر دو «خوب» هستند. بسیار بهتر است که اوکراینی‌ها به تنهایی روس‌ها را شکست دهند و این بهانه را به دست مسکو ندهند که ناتو به آنها حمله کرده و همچنین از همه احتمالات آشکار تشدیدکننده پرهیز کنند.

میگ‌های لهستان چندان به قابلیت‌های اوکراین اضافه نمی‌کنند. آنچه اهمیت بیشتری دارد، ادامه تامین جاولین‌ها (موشک ضد تانک)، استینگرها (دوش‌پرتاب‌های ضد هوایی)، پهپادهای بیرقدار، کمک‌های پزشکی، تجهیزات ارتباطی و اشتراک اطلاعاتی است. تصور می‌کنم نیروهای اوکراینی هم‌اکنون با عملیات اطلاعاتی ناتو از خارج از اوکراین هدایت می‌شوند.

البته هزینه‌ای که اوکراین می‌پردازد، بسیار زیاد است. اما بیشترین آسیب را موشک‌ها و توپخانه‌ها وارد می‌کنند که نه میگ‌ها و نه منطقه پرواز ممنوع نمی‌توانند کاری در مورد آن انجام دهند.

تنها چیزی که جلوی کشتار را می‌گیرد، شکست ارتش روسیه بر روی زمین است. این تهاجم به پوپولیست‌های سراسر جهان که قبل از حمله با پوتین ابراز همدردی می‌کردند، آسیب زیادی وارد کرده است.

از جمله به ماتئو سالیونی، ژائیر بولسونارو، اریک زمور، مارین لوپن، ویکتور اوربان و البته دونالد ترامپ. سیاست جنگ، تمایلات علناً اقتدارگرایانه آنها را آشکار کرده است.

جنگ تا این مرحله درس خوبی برای چین بوده است. چین هم مانند روسیه در دهه گذشته، ظاهرا نیروهای نظامی با فناوری پیشرفته ایجاد کرده است، اما آنها تجربه رزمی ندارند.

عملکرد بد نیروی هوایی روسیه احتمالا توسط نیروی هوایی ارتش آزادی‌بخش خلق چین که آن نیز هیچ تجربه‌ای در مدیریت عملیات هوایی پیچیده ندارد، تکرار خواهد شد.

باید امیدوار باشیم که رهبری چین هنگام فکر کردن به یک حرکت در آینده علیه تایوان، خود را در مورد توانایی‌های خودش فریب ندهد، همان کاری که روس‌ها انجام دادند. شکست روسیه یک «تولد آزادی جدید» را ممکن می‌سازد و ما را از وحشت درباره زوال دموکراسی جهانی خارج می‌کند.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها