مهدی نوربخش تحلیلگر سیاسی در گفتگو با مستقل:

از دوران کلینتون تاکنون ۴ فرصت طلایی مذاکره را از دست داده‌ایم

دکتر نوربخش می‌گوید: ما در گذشته فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم و بیش از این نمی‌توانیم فرصت از دست دهیم.ما یک فرصت بسیار طلایی را در دوران کلینتون از دست دادیم زمانیکه هنوز تحریم‌ها به این شدت نبود. در دوران احمدی نژاد نیز فرصت را از دست دادیم و بعد از آن اگر از ابتدا با دولت اوباما وارد مذاکرات می‌شدیم ۷ سال فرصت راستی‌آزمایی داشتیم. چهارمین فرصت دوران ترامپ بود که تیلرسون وزیر امور خارجه بود.

از دوران کلینتون تاکنون ۴ فرصت طلایی مذاکره را از دست داده‌ایم

از دوران کلینتون تاکنون ۴ فرصت طلایی مذاکره را از دست داده‌ایم

سرویس سیاسی

 

خبرهایی که ظرف مدت ۲۴ ساعت گذشته شنیده شده همگی مبتنی بر رسیدن به توافقات اولیه است، گرچه ایران با توافق موقت و کوتاه مدت مخالفت کرده، اما شواهد می‌گوید ظاهرا یک توافق دو ساله مورد پذیرش طرفین قرار گرفته است. صداهای مخالفی که از داخل کشور بلند می‌شود بیش از آنکه نشانه شکاف در ارکان سیاست‌ خارجی حاکمیت باشد می‌تواند علامتی برای ارعاب طرف مقابل و تسریع روند گفتگوها باشد. 

از همین حالا می‌توان اثرات خبرهای مثبت را در بازارهای مالی مشاهده کرد و تاثیر امید به بهبود شرایط اقتصادی را با معیارهای تخصصی روی نمودار نشان داد. طبعا برای دولت رئیسی این مسیر، کوتاهتر و روشنتر خواهد بود و بعید بنظر می‌رسد که دولت اصولگرای کنونی زیر میز توافق بزند. 

به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با مهدی نوربخش، استاد دانشگاه هریسبرگ، تحلیلگر سیاسی و عضو نهضت آزادی که مشروح آن را می‌خوانیم:

 

 همانطور که مطلع هستید مذاکرات برای چند روز متوقف شده است تا دیپلمات‌ها با پایتخت ‌ها مشورت کنند، این توقف و مشورت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

مذاکرات به طور موقت متوقف شده برای اینکه به طور مشخص نمایندگان ایران به درون کشور برگردند و سر مذاکرات مشورت کنند.

کشور های اروپایی نیز شکایت می‌کنند که پروسه‌ی مذاکرات به کندی جلو می‌رود و بحث دومی هم که می‌کنند این است که فرصت زیادی نیست.

بحثی که کشورهای اروپایی می‌کنند این است که مذاکرات به یک تصمیم سیاسی بستگی دارد تصمیم سیاسی هم به این تعبیر که ایران می‌خواهد تصمیم بگیرد که وارد برجام ۲۰۱۵ شود یا خیر، و آن برجام نیز چارچوب‌هایی دارد که باید مراعات شود. ما باید راجع به اورانیوم‌های غنی‌سازی شده خودمان فکر کنیم و اینکه اصولا چگونه می‌خواهیم درون یک توافق بمانیم.

این بحثی است که الان مطرح است. وقتی نمایندگان ایران وارد مذاکرات وین شدند اول اینکه مطالباتی داشتند که آرام آرام فهمیدند این مطالبات حداقل برای گروهی که با آن‌ها مذاکره می‌کنند قابل قبول نیست در برخی موارد حتی روس‌ها سعی کردند هشدار دهند که این مطالبات در مذاکرات نمی‌تواند به عرصه عمل بیاید.

به عنوان مثال ایران به دنبال لغو تمامی تحریم‌ها بود که چنین چیزی نشد، به دنبال تضمین از دولت آمریکا بود، که دولت آمریکا هم قبول نکرد چون در کشور‌های دموکراتیک چنین چیزی امکان پذیر نیست.

حتی معاهدات بین المللی را هم چنین کشوری می‌تواند از آن خارج شود و در دوران ترامپ بارها این اتفاق افتاد. کار بعدی که ایران کوشش می‌کرد انجام دهد این بود که در ابتدا کوشش کردند که آمریکا را دور بزنند و با اروپایی‌ها وارد مذاکره شوند که آن هم بی‌فایده بود در نهایت کوشش کردند که بگویند ۶ دوره‌ای که عراقچی مذاکره کرده را قبول ندارند و می‌خواهند از نقطه صفر شروع کنند. این مسئله برای روسیه قابل قبول نبود و اروپا نیز جواب داد که اگر بنا باشد دولتی در کشوری عوض شود و ما مجبور شویم مجددا مذاکرات را از صفر شروع کنیم، به هیچ شکل قابل قبول نیست. 

متاسفانه ما در گذشته فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم و بهتر است ارزیابی کنیم که بیش از این نمی‌توانیم فرصت از دست دهیم.

ما یک فرصت بسیار طلایی را در دوران کلینتون از دست دادیم زمانیکه هنوز تحریم‌ها به این شدت نبود. در دوران احمدی نژاد نیز فرصت را از دست دادیم و بعد از آن اگر از ابتدا با دولت اوباما وارد مذاکرات می‌شدیم ۷ سال فرصت راستی‌آزمایی داشتیم.

چهارمین فرصت دوران ترامپ بود که تیلرسون وزیر امور خارجه بود. به خاطر همین هم دولت ترامپ بر خلاف شعارهایی که داده بود در دوران کمپین‌ها نتوانست از برجام خارج شود، تا زمانی که تیلرسون از دولت بیرون رفت و پامپئو روی کار آمد، ما باید از آن فرصت استفاده می کردیم تا ببینیم چگونه می‌توانیم با تیلرسون مذاکره کنیم. 

ایشان با آقای ظریف نیز ملاقات کرده بود و تیلرسون این بحث را مطرح کرده بود که می‌توانیم به توافق برسیم. عرصه سیاست آمریکا امروز به شدت دو قطبی شده است و همه سعی می‌کنند امتیازی از بایدن بگیرند و اما بایدن نه تنها دولت خودش بلکه با کشورهای اروپایی به این جمع بندی رسیده‌اند که به دموکراسی باید یک شانس داده شود.

حرکات چند روز اخیر بایدن نیز نشانه این است که ظاهرا بایدن دیپلماسی را به همه چیز ارجح می‌داند. الان که کشورهای عربی منطقه برجام سال ۲۰۱۵ را قبول کرده‌اند بخش عظیمی از آن به متقاعد کردن بایدن برمی‌گردد.

در ایران از این تصمیم تصورات دیگری وجود دارد برخی فکر می‌کنند کشورهای منطقه به دلایل دیگری این تصمیم را گرفته‌اند اما در اشتباه هستند. بایدن پیشنهاد کرد که کشورهای عربی را تشویق به مذاکره با ایران می‌کنیم و این فضا یک فرصت دارد که باید از آن استفاده کرد و نباید نگران توافق با بایدن بود. به طور مشخص عرض می‌کنم که بیشتر از برجام سال ۲۰۱۵ نمی‌توانیم از آمریکا و اروپا امتیازی بدست بیاوریم و بهتر است این عرصه را تنگ نکنیم و مذاکرات را فعال کنیم.

 

 در این دو ماهی که مذاکرات در دولت جدید آغاز شده چه دستاورد و پیشرفتی حاصل شده است؟

 

می‌شود گفت در این دو ماهی که مذاکرات آغاز شده اگرچه از سوی دولت رئیسی نیز دیر شروع شد و باعث تعجب نیز بود و به هر حال وضعیت اقتصاد کشور مشخص بود اما اینکه بخواهیم روشن کنیم چه اتفاقی افتاده در طول این چند ماه کشور و تیم مذاکره کننده واقعگرا شده‌اند.

یعنی دیگر با دید ایده‌آلیستی به مذاکرات نگاه  نمی‌کنند و واقعیت یک مذاکره سیاسی را دیده و از این پروسه درس گرفته‌اند که بنظر من جالب است و طرف مقابل خود را شناخته‌اند.

 

در هر مذاکره اگر بخواهید موفقیتی داشته باشید اول ببینید طرف مقابل شما چقدر برای توافق جدی است و پس از آن طرف مقابل و مطالبات او را بشناسید و بفهمید که خط قرمزهای طرف مقابل شما کجاست. در این رابطه تیم مذاکره کننده ما که از خود نشان می‌داد که عرصه توافق را خوب نمی‌شناخت، الان می‌توان گفت در این راه به نتیجه‌ای رسیده و مطالبات خود را متوازن کرده و بنظر من دستاوردی است که می‌توان روی آن تکیه کرد.

 

مسئله‌ای که بنظر من بیش از هر چیز دیگری خود را نشان داد این است که دولت ایران به خوبی فهمید که در مقابل ایران دو راه بیشتر نیست یا مذاکرات را در چارچوب یک توافق سامان دهند یا اینکه کشور ما راه دیگری دارد که از برجام خارج شود. راه حل دوم راه حل درستی نبود که ایران آن را انتخاب کند.

 

در این رابطه اگر ایران تصمیم می‌گرفت که از برجام خارج شود نهایتا آنجا نمی‌توانست بایستد. ایران باید به دنبال غنی‌سازی بیشتری می‌بود که خود را به مرحله جهش برساند و اگر به آنجا می‌رسیدیم حمایت چین و روسیه را نیز از دست می‌دادیم و یکی از کشورهای اروپایی مکانیزم ماشه را عملی می‌کرد.

 

سناریوی خطرناکی بود و اگر الان هم به فکر این باشیم که نباید مذاکره‌ای صورت بگیرد یا ایران می‌تواند از ابزارهای دیگر استفاده کند، تجربه این مذاکره نشان داد که ایران باید به دنبال توافق باشد و ابزار دیگری نیز برای ما وجود ندارد. اگر ایران از برجام خارج شود و خود را به مرحله جهش نزدیک کند تحریم‌های برجامی سازمان ملل با عملی کردن پروسه ماشه برمی‌گردد.

 

الان تنها کشوری که روی تحریم‌های سازمان ملل مانده است آمریکاست. اگر تحریم‌های سازمان ملل برگردد دیگر تمامی کشورهای عضو مجبورند این تحریم‌ها را اجرا کنند و این راه خطرناکی است.

اگرچه این مذاکرات همانطور که خبرها حاکی از آن است، به کندی پیش می‌رود اما نهایتا به جایی رسیده است که بتوان به یک توافق دست پیدا کند. من خوشبین هستم چون راهی را به جز توافق پیش روی کشورم نمی‌بینم.

 

 یکی از مهم‌ترین موانع توافق، تضمین آمریکا به ایران است. از نظر شما واشنگتن چگونه می‌تواند عدم خروج رئیس جمهور بعدی را تضمین کند؟

 

کشور آمریکا هیچگونه تضمینی به دولت ایران نمی‌تواند بدهد. بخاطر چینش نظم سیاسی داخل آمریکا به نحوی است که عموما توافق‌هایی را که در دولت‌های قبلی صورت گرفته اگرچه این توافق‌ها حمایت نهادهای بین المللی را نیز پشت سر خود داشته رئیس جمهور جدید می‌تواند از این توافق‌ها خارج شود.

 

سنای آمریکا نیز می‌تواند برخی توافقات را به تفاهم برساند که در گذشته نیز این طرح موفق نبوده است. این شاید بزرگترین چیزیست که ما باید متوجه شویم در گذشته کشورهای عربی مخالف برجام بودند که الان این سد برداشته شده است.

شما دولتی را در آمریکا می‌بینید که حامی روابط ما با کشورهای عربی منطقه است، دولت ترامپ به دنبال فروپاشی برجام بود و نهایت کوشش خود را کرد که ایران را به شکلی ناچار کند که از برجام خارج شود تا راه را برای دولت آمریکا باز کند که مکانیسم ماشه فعال شود.

اما همه‌ی این سدها برداشته شده است. من بر این باور هستم تا زمانی که ما نتوانیم مشکلات خود با آمریکا را حل کنیم، نمی‌توانیم مشکلات خود را با کشورهای همسایه هم حل کنیم مگر اینکه با آمریکا به توافق برسیم و سپس چگونه بتوانیم با اروپا کنار بیایم.

طرح ثبات امنیتی در دوران روحانی مطرح شد اما الان دولت ایران برای ادامه می‌تواند این پروسه را شروع کند و می‌تواند به جامعه بین الملل بگوید که ما درون خاورمیانه وارد چنین طرحی شده‌ایم.

البته نباید بگذاریم در شرایط فعلی منطقه اسراییل سلاح‌های بیشتری به کشورها بفروشد تا درون آن‌ها رسوخ کند ما باید جلوی این تلاش‌ها را بگیریم. کشور بحرین در گذشته هم نشان داده است که می‌تواند پایگاه به اسراییل دهد و این روابط برای ما پُرخطر است ما وقتی توانستیم بحث ارتباط با منطقه را برقرار کنیم بعد از یکسال اعتمادسازی باید وارد مرحله دومی شویم و طرح اقتصاد منطقه‌ای را ایجاد کنیم. اگر چنین کاری کردیم جلوی مقاصد اقتصادی اسراییل را نیز می‌گیریم و این اتفاق می‌تواند ابزار خوبی برای رشد اقتصادمان باشد. کمپانی‌های خارجی نیز در این شرایط می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند و بنظر من این تضمین بزرگی است که ایران می‌تواند بدهد و این سوژه را از اروپا می‌توانیم بگیریم و وارد این طرح امنیتی بشویم و نباید اجازه دهیم گروه‌های نیابتی با هزینه‌ی ما اوضاع منطقه را به سمت تنش پیش ببرند.

 

آیا ایران می‌تواند خسارت خروج ترامپ از برجام را از بایدن طلب کند؟

 

در زمینه‌ی این سوال و اینکه آیا ایران می‌تواند خسارت خروج ترامپ از برجام را طلب کند یا خیر، اروپایی‌ها به شکل‌های مختلفی گفته‌اند این تحریم‌ها خسارت بالایی به ایران وارد کرده است.

اما سوالی که طرح شده این است که علیرغم خسارت تحریم‌ها، چرا دولت آقای رئیسی باید بیش از پنج ماه پس از تشکیل دولت وارد مذاکرات شود؟

این بنظر من یک امتیاز منفی بر ضد ایران است که نشان می‌دهد کسانی که در ایران هستند که تاکیدی هم بر مذاکرات نداشتند. این مسئله را دنیای خارج بسیار هوشمند نگاه می‌کند.

 

مسئله ی بعدی این است که این توافق یک توافق بین المللی بود و این یک معاهده با دولت آمریکا نبود. گرچه دولت بایدن نیز در کمپین‌های انتخاباتی اعلام کرده بود که خروج ترامپ از برجام اشتباه بوده و پذیرفت که ترامپ و نتانیاهو مشکلات جدی به وجود آوردند لذا دولت بایدن پوزیشن خود را از پیش روشن کرده بود که مخالف خروج ترامپ از برجام است. دموکرات‌ها البته بر این عقیده بودند که این (اعلام) کار بسیار اشتباهی است. اما در این زمینه دولت ایران کاری نمی‌تواند بکند و باید توجه داشت که صحنه‌ی سیاست آمریکا صحنه‌ای نیست که ایران در حال حاضر بتواند (از دولت حاضر که موافق برجام است) چنین مطالبه‌ای داشته باشد.

دولت بایدن سعی می‌کند مذاکرات به سرانجامی برسد و اگر دولت آمریکا حاضر شود که خسارت به دولت ایران دهد در این رابطه این یک ارزیابی بسیار منفی درون آمریکا برای بایدن ایجاد می‌کند و جمهوری خواهان به عنوان یک سوژه منفی از آن استفاده می‌کنند.

دولت بایدن در شرایطی روی کار آمده که از هر لحاظ عادی نیست و می‌دانید بخاطر اینکه هنوز جامعه آمریکا اقتصاد رو به رشد دارد و چیزی شامل ۴۶۷ هزار شغل جدیدی که ایجاد شده هنوز برای بخشی از جامعه آمریکا ملموس نیست و میزان محبوبیت بایدن پایین آمده، اما به این مفهوم نیست که در دو سال آینده خصوصا با وعده‌هایی که داده می شود وضع به روال طبیعی خود برگردد و پیش بینی این است که ویروس کرونا در درون کشور شکست داده می‌شود. از تابستان اگر محبوبیت بایدن بالا برود اثرات خود را نشان می‌دهد و دولت بایدن می‌تواند در این عرصه دست بالا را داشته باشد. اما در حال حاضر چنین چیزی امکان‌پذیر نیست و دولت بایدن می‌خواهد در چارچوب‌های برجام سال ۲۰۱۵ بماند و در این راه هم نهایت کوشش خود را کرده که کشورهای اروپایی و عربی را با خود همراه کند.

 

دیپلمات‌های اروپایی مکررا هشدار داده‌اند که احتمالا تا اواسط فوریه مهلت اجرای برجام تمام شود، در صورت شکست تلاش‌ها و پایان این مهلت ایران چه انتخابی دارد؟ و برای فائق شدن بر تحریم‌ها چه اقداماتی باید انجام دهد؟

 

هم دیپلمات‌های اروپایی هم آمریکایی مرتب این صحبت را کرده‌اند که تا اواسط این ماه زمان در نظر گرفته‌اند ما باید در چارچوب این فرصت قرار بگیریم. همانطور که عرض کردم دولت آمریکا خصوصا الان هم که کشورهای اروپایی و آمریکا سر اوکراین مشکلات زیادی دارند می‌خواهند مشکلشان با ایران به زودی به پایان برسد. آمریکا نیز نیاز دارد که در عرصه‌ی روابط بین الملل این توافق را زنده کند که برای دولت بایدن یک دستاورد باشد.

 

اگر چنین چیزی نشود و نهایتا ایران تصمیم بگیرد از برجام خارج شود تحریم‌های سازمان ملل برمی‌گردد. ادعایی که در این باره گفته می‌شود که ایران می‌خواهد تحریم ها را دور بزند دیگر اینگونه نخواهد بود.

چین و روسیه بارها اعلام کردند که دنبال برجام ۲۰۱۵ هستند اگر کشور ما فکر می‌کند که راه حل دیگری را انتخاب کند یک ارزیابی غلط است. باید توجه کنیم که چینی‌ها دنبال دو کار درون منطقه هستند؛ اول اینکه به هیچ وجه نمی‌خواهند که کشور ما به اسلحه اتمی دست پیدا کند چون اگر این اتفاق بیفتد برخی کشورها دنبال تلاش‌هایی خواهند رفت که این کار را به شکل دیگری بکنند. 

مقابله با اسلحه‌های کشتار دسته جمعی یکی از پنج سیاستی است که آمریکا درون کشور دارد. اول ثبات دوم آزادی کشتی‌رانی سوم مبارزه با گروه‌های تروریستی چهارم اسلحه‌های کشتار جمعی و پنجم اینکه خارج از تنش بتواند درون خاورمیانه با چین رقابت کند و اجازه ندهد که رقابت تسلیحاتی شکل بگیرد.

چینی‌ها هم مثل آمریکایی‌ها بدنبال ثبات منطقه هستند و درون این شرایط اگر طرحی برای ثبات پیشنهاد شود چینی‌ها نیز از آن حمایت می‌کنند. دولت ایران به راحتی می‌تواند با کشورهای منطقه پای میز مذاکره بنشیند و مشکلات یمن و سوریه را مطرح کند و طرح ثبات منطقه چیزی است که دولت چین هم از آن حمایت می‌کند در غیر این صورت اگر ایران تصمیمی به غیر از این بگیرد برای ایران بسیار خطرناک است. 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها