سلاح هستهای، هدیه ترامپ به سعودی
لوسیانو زاکارا-الجزیره: دولت ترامپ، در راستای سیاستهای سفیهانه خود در خلیج فارس، به سعودی اجازه داد تا به تکنولوژی هستهای دست یابد. با این اقدام، نه تنها رقابتی هستهای در منطقه برانگیخت، بلکه رژیم جهانی منع گسترش سلاحهای هستهای را نیز تضعیف کرد. ترامپ توافقی کارآمد را که حمایت جامعه جهانی را دارا بود از بین برد. سوءمدیریت واشنگتن در مسئله هستهای، کل رژیم منع گسترش را به خطر انداخته، اعتبار توافقهای چندجانبه را تضعیف کرده است و کاخ سفید مجبور است به تنهایی به موارد ذکر شده رسیدگی کند.
سرویس ترجمه: مستقل آنلاین/امیرحسین نظری: طی سه ماه گذشته، دولت ترامپ تحریمهای سنگینی علیه ایران وضع کرده است که صادرات نفت این کشور را با مشکل مواجه کرده است، مشکلات اقتصادی را افزایش داده است و بحران را در خلیج فارس تشدید کرده است. شاهرگهای تجاری ایران مورد حمله قرار گرفتهاند، نفتکشهایی توقیف شده و پهبادهایی سقوط کردهاند. علیرغم این جهشها، هر دو طرف عقب نشستهاند و حداقل در کوتاه مدت، رویارویی مستقیم نظامی بعید به نظر میرسد. اگرچه در بلندمدت، روش مشکلزایی که آمریکا در قبال مسئله هستهای در پیش گرفته است، احتمالا عواقب مشکلزایی خواهد داشت. دو نقطه بحرانی در این مسئله به وجود آمده است.
1- دولت ترامپ چراغ سبزی به کمپانیهای آمریکایی نشان داده است تا در پروژههای هستهای عربستان سعودی همکاری کنند. در گزارش کمیته اصلاح و نظارت مجلس آمریکا نوشته شده است: «با توجه به [پرونده] عربستان سعودی، دولت ترامپ، مجازا مرزی معمول میان سیاستگذاری دولتی و منافع و اشتراکات خارجی را از بین برده است».
گزارش همچنین بیان میکند: «شواهد به دستآمده و آنالیز شده، سوالاتی جدی ایجاد کرده است، از جمله اینکه کاخ سفید، سود احتمالی دوستان رئیس جمهور را بر امنیت ملی مردم آمریکا و وظیفه جهانی منع گسترش سلاحهای هستهای ترجیح میدهد».
کاخ سفید به نظر مصمم میرسد که تکنولوژی حساس هستهای را به ریاض بفرستد، بیآنکه سعودی مجبور شود به الزامات قانونی تن دهد و از نزدیک شدن به اقداماتی که منجر به گسترش جنگافزارهای هستهای میشود خودداری کند.
2- ایران، در پاسخ به فشار فزاینده آمریکا، اعلام کرده است که اگر جامعه جهانی اقدامی در جهت بهبود خسارات وارد شده از طرف آمریکا نکند، برخی از تعهدات خود در راستای برجام را لغو میکند. ایران هماکنون با استناد به بند 26 و 36 توافق، تعهد خود به محدودیتهای تولید اورانیوم غنی شده و آب سنگین را متوقف کرده است. این دو بند به ایران این اجازه را میدهند که در صورت بازگرداندن تحریمهای هستهای توسط سایر طرفین، چنین کاری انجام دهد.
درنتیجه، ناتوانی آمریکا در برخورد با پرونده ایران به روش منطقی و سیاستهای متغیر آنها دربرابر گسترش سلاحهای هستهای، در حال هل دادن منطقه به سوی رقابت هستهای هستند.
علائق هستهای هیچ یک از دو کشور، جدید نیست. در سال 1345، با تاسیس رآکتور 5 مگاواتی و مرکز تحقیقات هستهای تهران، اشتیاق ایران برای دستیابی به تکنولوژی هستهای آغاز شد. یک سال بعد ایران معاهده NPT را امضا کرد و سال 1353 سازمان انرژی اتمی ایران تاسیس شد. درنتیجه، اولین برنامه هستهای ایران آغاز شد و نیروگاه بوشهر تاسیس شد.
علاقه عربستان سعودی به تحقیقات هستهای در دهه 40 شمسی آغاز شد. اما تا اواخر دهه 50 اقبال زیادی نیافتند. آن زمان، بنیاد علم و تکنولوژی ملک عبدالعزیز در ریاض تاسیس شد و سعودی مشغول به بررسی احتمالات تاسیس نیروگاه شد. در نتیجه سعودی در سال 1366 عضو انپیتی شد. دو سال پیش، تحت حکومت بن سلمان، سعودی به طور جدی به دنبال تاسیس یک رآکتور هستهای افتاد و مناقصهای برگزار کرد که آمریکا به پیروزی در آن امیدوار است.
در گذشته، شایعهای وجود داشت که ایران و سعودی هردو به دنبال جذب تکنولوژی هستهای از پاکستان هستند. در ادامه ادعا شد که ایران پذیرفته دو دهه پیش، نقشه ساختها را از دانشمند پاکستانی، عبدالقادرخان خریده است. اما عربستان چنین چیزی را هنوز نپذیرفته است.
به دلیل حجم محدود برنامه هستهای سعودی، این رژیم تحت بازرسیها، تنها مجبور به پذیرش پروتکل کمیت اندک (SQP) شده است. در مقابل، ایالات متحده، طی دو دهه گذشته برنامه ایران تحت بازرسیهای بسیار شدید قرار داده است. با این وجود، جهت اعتمادسازی در راستای مذاکرات سعدآباد، ایران داوطلبانه پروتکل الحاقی را به اجرا گذاشته بود. تحت ریاست محمود احمدی نژاد، تحقیقات هستهای ایران مجددا آغاز شد و شورای امنیت سازمان ملل تحریمهای سنگینی علیه ایران وضع کند. با روی کار آمدن حسن روحانی، رویکرد ایران به مسئله هستهای به کلی تغییر کرد و ایران به طور جدی به مذاکره با آمریکا و اتحادیه اروپا بازگشت.
همزمان، دولت اوباما احتمال انتقال تکنولوژی هستهای به عربستان را در نظر گرفت اما در نهایت سعودی با ضمانت منع گسترش سلاحهای هستهای مخالفت کرد و توافق 123 آمریکا با ریاض نیز به جایی نرسید.
قرار بود برجام انگیزههای هستهای ایران (وغیر مستقیم، سعودی) را کاهش دهد و از طریق دیپلماسی چندجانبه، پاسخی مسالمتآمیز برای بحران هستهای فراهم کند. اگرچه پس از این توافق نیز، سعودی ادعا میکرد تهدید ایران باقی مانده است.
بسیاری از اعضای بلندمرتبه آل سعود، از جمله ترکی الفیصل توافق را نقد کردند و هشدار دادند که رقابت هستهای منطقهای درحال شکل گرفتن است. این ماجرا با تصمیمات تازهای که ترامپ برای سیاست خارجی آمریکا گرفته است تقویت شد. ترامپ به انگیزههای هستهای سعود مشروعیت بخشید و چراغ سبزی برای ارسال تکنولوژی حساس هستهای به سعودی نشان داد. اقداماتی که امکان دارد به تاسیس سلاح هستهای منتهی شود.
با وجود اینکه ایران همواره هرگونه علاقه خود به سلاح هستهای را انکار کرده است، علیرغم هرگونه تهدید مضاعف از کشورهای همسایه، یا آمریکا، بن سلمان و سایر مقامات سعودی ادعا کردهاند در صورتی که تهران به سلاح اتمی دست یابد، آنها نیز به دنبال سلاح اتمی خواهند رفت.
ایران درباره اهداف هستهای خود محتاط بوده است و سازمان ملی انرژی اتمی و نهادهای اطلاعاتی آمریکا تایید کردهاند که اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران جایی ندارد. اما فشار حداکثری آمریکا و ارسال تکنولوژی به سعودی، ممکن است در صورت تهاجم خارجی، ایران را ناچار کند ظرفیت نظامی هستهای را نیز به عنوان یک تکنولوژی بازدارنده در نظر بگیرد.
دولت ترامپ، در راستای سیاستهای سفیهانه خود در خلیج فارس، به سعودی اجازه داد تا به تکنولوژی هستهای دست یابد. با این اقدام، نه تنها رقابتی هستهای در منطقه برانگیخت، بلکه رژیم جهانی منع گسترش سلاحهای هستهای را نیز تضعیف کرد.
پس از اینکه قدرتهای هستهای جهان بر جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای توافق کردند، چند کشور قوانین بینالمللی اتمی را شکستند و با عواقب جدی مواجه نشدند. از جمله این کشورها، اسرائیل، هند و پاکستان هستند.
استانداردهای دوگانه ترامپ به پیمانهای منع گسترش بینالمللی آسیب زده است. ترامپ عادیسازی روابط با کره شمال را دنبال کرده است. حکومتی که به طور واضح، سلاحهای هستهای را آزمایش و منفجر کرده است. در حالی که توافق هستهای با ایران را به هم زده است. کشوری که قوانین را تمام و کمال اجرا میکرد به سلاح هستهای فکر نمیکرد.
ترامپ توافقی کارآمد را که حمایت جامعه جهانی را دارا بود از بین برد تا منافع افراد نزدیک کاخ سفید را تامین کند و به یک طرف رقابت منطقهای برتری دهد. این اقدامات جامعه جهانی را به سوی بینظمی سوق داده است. امروزه به نظر میرسد دیگر اجماعی وجود ندارد که کدام فعالیتهای هستهای تهدید محسوب میشوند. مقامات دولتی چه شواهدی را برای پایبندی حقیقی به منع گسترش ارائه دهند و چه وسایلی باید برای اجرای مقررات منع گسترش به کار گرفته شوند.
سوءمدیریت یکطرفه واشنگتن در مسئله هستهای، کل رژیم منع گسترش را به خطر انداخته، هر توافق چندجانبه را تضعیف کرده است و کاخ سفید مجبور است به تنهایی به موارد ذکر شده رسیدگی کند.
در شرایط فعلی خاورمیانه، با شدت گرفتن اختلافات قومی، مذهبی، منطقهای و ایدئولوژیکی، فقدان یک توافق استوار منع گسترش، رقابت هستهای در منطقه شکل میگیرد و احتمال حملات نظامی پیشگیرانه افزایش مییابد که ممکن است منجر به جنگی بزرگتر شود.
ارسال نظر