قتلی با هزاران راز سر به مهر

این خبر باعث شد بسیاری از شخصیت‌های سیاسی همچون «غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی و شهردار سابق تهران»، «سیدمصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات»، «احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و کنش‌گر سیاسی»، «علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت و فعال سیاسی اصلاح‌طلب» و ... ازجمله کسانی بودند که نسبت به ای حادثه تلخ و جیب واکنش نشان دادند.

البته، واکنش‌ها فقط به چهره‌های سیاسی ختم نشد بلکه عموم کاربران فضای مجازی هرکدام براساس توانایی درک و فهم خود به این خبر واکنش نشان دادند.

دختر نجفی پس از این واقعه تاسف بار گفته: یک نامه هشت صفحه ای از پدرم دارم که شاید بعدا منتشر کنیم. در این نامه حرف‌هایی درباره این‌که میترا استاد کیست و چه کرده، نوشته است.

محمد علی نجفی در جریان تحقیقات گفته: یک نهاد امنیتی حرف‌های مرا شنود می‌‌کرد و در اختیار همسرم می‌گذاشت.

او افزود:«بعد از این قتل به سر خاک پدر و پدربزرگم رفتم که خود را بکشم اما فکرکردم قانون راه بهتری است و تصمیم گرفتم که خود را معرفی کنم».

یک نهاد تماس‌های مرا شنود می‌کرد و در اختیار همسرم قرار می‌داده است که در این‌باره شکایت کردم، اما این موضوع انگیزه قتل نبوده.

این اواخر گفتم من حاضرم هر چه دارم بدهم تا مهریه‌ات را پرداخت کنم و طلاق بگیریم اما می‌گفت می‌خواهم کاری کنم که از زندگی بیزار شوی».

کسانی که «دوسال پیش این چاه ویل را حفر کردند».

حساب کاربری منتسب به غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران و دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در توییتی به ماجرای قتل میترا استاد همسر دوم محمدعلی نجفی، این‌گونه واکنش نشان داد:

«ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمی‌توان مسئولیت کسانی راکه دوسال قبل علیرغم اصرار و تذکْر برخی دلسوزان و مراکز مسئول ، این چاه ویل رابرای إصلاحات و نجفی حفرکردند، نادیده گرفت. #شهرداری #نجفی # اصلاحات».

جنایت جنایت است

«سیدمصطفی تاجزاده» هم در واکنش به صفحه یک روزنامه "وطن امروز" در توئیتر خود نوشت: «جنایت جنایت است و شخصیت و خدمات فرد ذره‌ای از قبح آن نمی‌کاهد. بررسی علل، عوامل و انگیزه‌ها بسیار مهم است و دادرسی عادلانه خواست همگانی. اما یک خیال خام در پس این صفحه/چهره‌پردازی/تیتر پرسه می‌زند؛ اصلاحات در یک تن تجسم یابد و با شلیک تیری به قلبش، برای همیشه به محاق رود».

راز سر به مهر

«احمد زیدآبادی»، روزنامه‌نگار و کنشگر سیاسی نیز در کانال تلگرامی خود نوشت:

بدتر از قتل که نبود!

چرا انسان با استعداد و درس‌خوانده و با وقاری مانند دکتر نجفی کارش به قتل رسید؟ در دام افتاد؟ عشق پیری‌اش جنبید؟ روح و روانش معیوب شد؟ یا ترکیبی از همۀ اینها؟ و یا هیچکدام؟

امیدوارم دادگاه او علنی برگزار شود تا این راز سر به مهر از پرده برون افتد.

گفته می‌شود نجفی تهدیدهای همسر مقتول‌اش را برای افشاگری تاب نیاورده است. مگر همسرش چه چیزی برای افشاگری داشته است؟ بدترین چیزهای قابل تصور برای افشاگری در این عالم دزدی و حیزی است! بالاتر از این که دیگر وجود ندارد! خب، اجازه می‌داد هر چه دل تنگ‌اش می‌خواهد افشا کند. جامعه هم جدی نمی‌گرفت؛ اگر هم می‌گرفت که دیگر از قتل بدتر نبود! قتل پدیدۀ وحشتناکی است؛ به‌خصوص هنگامی که توسط فردی مشهور و خوش‌سابقه رخ دهد زیرا دلِ جامعه می‌گیرد و غرق در سوگ و پریشانی می‌شود.

اعلام خطر پیش ازحادثه

حجت‌الاسلام «رحمت‌الله بیگدلی» نیز در حساب شخصی توئیترش نوشت:

«امروز تلفنی با آقای‌ «غ.ک‌« حرف‌ زدم.

گفت: از سوی «...» و «...» اعلام‌ کرده بودند که محمدعلی نجفی چنین پرونده‌ای دارد؛ او را به‌ شهرداری انتخاب نکنید، در صورت انتخاب‌ با او‌ برخورد‌ خواهد‌ شد.

چرا عده‌ای بی‌مسئولیت به این اعلام خطر‌ توجه نکردند و بسترساز فاجعه شدند؟!».

غرقابی که همه درآن گرفتاریم

علی شکوری‌راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت نیز در حساب شخصی خود در توئیتر نوشت: «سرنوشت محمدعلی نجفی وضعیت بیرون‌زده مجموعه تعارضات ایدئولوژیک، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، مدیریتی و امنیتی کشور و جامعه و غرقابی‌ست که همه در آن گرفتارند.اما عجیب فوران رذالت کسانی‌ست که در این تراژدی اسب خود را نعل کرده و بر نعش شرف خویش می‌تازند. به چه سرنوشتی برای خود دل‌خوشند!؟»