بحران در خاورمیانه ادامه دارد؛
آنچه گذشته و سناریوهای محتمل
مستقلآنلاین/ مجید مسعودی: پنجشنبه گذشته در حالی که نخستوزیر ژاپن در دیدار با رهبری پیام ترامپ را به ایشان میداد خبر آمد که دو نفتکش که محمولههایی برای ژاپن را حمل میکردند، در دریای عمان دچار انفجار شدهاند.
آن دیدار به پایان رسید و «آبه شینزو» پاسخ گرفت که «ترامپ را شایسته مبادله پیام نمیدانم». اما تازه شروع ماجرا بود. گمانهها در اینکه این حمله کار چه کسانی است بالا گرفت. در اولین اظهارنظر «محمدجواد ظریف» توئیت کرد: «حملات گزارش شده به تانکرهای مرتبط با ژاپن زمانی اتفاق افتاد که نخستوزیر آبه شینزو برای گفتوگوهایی گسترده و دوستانه در حال دیدار با آیتالله خامنهای بود. مشکوک بودن برای توصیف آنچه که احتمالا امروز صبح اتفاق افتاده، کفایت نمیکند. مجمع گفتوگوی منطقهای پیشنهادی ایران، ضروری است». اظهارنظر بعدی از آن «مایک پمپئو»، وزیر خارجه آمریکا بود که همان اول ایران را متهم به دستداشتن در این عملیات کرد؛ «تحلیل آمریکا این است که حمله امروز به نفتکشها کار ایران بوده و ایران قصد دارد جریان نفت را دچار مشکل کند». در تحولی دیگر فرماندهی مرکزی آمریکا، "سنتکام" نیز به کمک وزیر امور خارجه خود آمد و فیلمی منتشر کرد که در آن یک قایق به کشتی بزرگی نزدیک میشود و کارهایی روی بدنه کشتی انجام میدهد. سنتکام ادعا کرد که قایق، یک قایق سپاه پاسداران است که برای محو مین عمل نشده وارد میدان شده است تا سندی از اقدام ایران برجای نماند. این ادعا البته با روایت مالک ژاپنی یکی از کشتیها در تناقض است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از شرکت کشتیرانی ژاپنی مالک کشتی "کوکوکا کارجس"، یکی از دو کشتیای که در دریای عمان آتش گرفت خبر داد که ملوانان این نفتکش لحظاتی پیش از حمله، اجسامی را در هوا مشاهده کردند که این امر نشان میدهد نفتکش مزبور بر اثر برخورد به مین آسیب ندیده است. آسوشیتدپرس نوشت که این اظهارات با فیلم ارتش آمریکا که نیروهای ایرانی را متهم به جداسازی مینی منفجر نشده از یکی از دو کشتی کرده بود، در تناقض است. «یوتاکا کاتادا» رئیس شرکت کشتیرانی ژاپنی گفت که معتقد است اجسامی که ملوانان در هوا مشاهده کردهاند گلوله بود. او امکان دخالت اژدر و مین را رد کرد چرا که به گفته او خسارات وارد شده فراتر از خط تراز کشتی با سطح آب است. او گزارشهای حاکی از برخورد مین با این نفتکش را "نادرست" خواند. به گفته کاتادا، خدمه نفتکش مزبور شناور نیروی دریایی ایران را نیز در آن نزدیکی مشاهده کردند ولی مشخص نساخت که این اتفاق پیش از حادثه رخ داده و یا پس از آن.
علاوه بر این اظهارنظر مقام ژاپنی، بسیاری از این گفتند که کیفیت فیلم منتشر شده بهوسیله سنتکام پایین است و معلوم نیست که کشتی نشان داده شده همان کشتی مورد نظر باشد. دیگرانی هم گفتند که هیچ نشانهای وجود ندارد که بپذیریم اساسا فیلم منتشر شده مربوط به زمان حادثه باشد.
ورای اظهارات ناظران مستقل، بلندپایهترین مقام اروپایی که در صحت این فیلم تردید ایجاد کرد، «هایکو ماس» وزیر امور خارجه آلمان بود. ماس گفت: «این ویدئو کافی نیست. بله؛ ما میتوانیم بفهمیم که در این ویدئو چه اتفاقی میافتد، اما نمیتوان با آن به نتیجهگیری نهایی رسید. این ویدئو برای من کافی نیست». اما هرچقدر آلمانیها با دیده تردید به این ماجرا نگاه کردند، انگلیسیها سفت و محکم ادعای متحد سنتی خود، ایالات متحده را تایید کردند. «جرمی هانت»، وزیر خارجه بریتانیا گفت: «من با پمپئو در ارتباط بودهام. ما هوشیارانه و با دقت به ارزیابی این مساله خواهیم پرداخت اما تا آن زمان باید حرف شریک آمریکاییمان را باور کنیم».
از اینکه انفجارها کار چه دولت یا دولتهایی بوده است بگذریم، بالاخره این اقدام تاثیرش را در جریان صادرات نفت گذاشت و قیمت این ماده را قدری افزایش داد؛ گرچه این افزایش بها طولی نکشید و قیمت کاهش یافت.
سناریوی اول: کار تندروهای آمریکا
فعلا آن چیزی که میتوان گفت اینکه همه طرفهای قضیه در انجام این عملیات انگیزه دارند. در شرایطی که اطلاعات دقیقی در دسترس نیست، فعلا تنها میتوان در مورد انگیزه بازیگران از انجام چنین عملیاتی سخن راند. یکی از بازیگران "تیم بی"(جان بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و محمدبن زاید) است. شخص ترامپ چندان علاقهای به ایجاد درگیری در منطقه ندارد و سعی دارد با استفاده از قدرت عظیم اقتصادی آمریکا، خواستهای خود را به ایران دیکته کند. همچنین ترامپ آن چنان که گفته است علاقهای به براندازی جمهوری اسلامی ندارد؛ اما دو عضو موثر او، یعنی «جان بولتون» و «مایک پمپئو» چندان به راهبرد ترامپ نزدیک نیستند و خواستار جنگ با ایراناند. گروهی از ناظران بر این عقیدهاند که این دو عضو موثر دولت آمریکا، رئیسجمهوری را دور زدهاند و با انجام عملیات آن هم در روزی که نخستوزیر ژاپن به دیدار عالیترین مقام سیاسی ایران رفته است و بارقه امیدی برای شروع مذاکرات با ترامپ وجود دارد، سعی کردهاند مذاکره میان ایران و آمریکا را منتفی کنند. در این سناریو وظیفه اسرائیل، عربستان و امارات تمهید مقدمات چنین اقدامی است. در سناریوی مشابه دیگر، برخی از این میگویند که این انفجارها کار محور تلاویو-ریاض-ابوظبی است(بدون اینکه لزوما میان اینها و آمریکاییها هماهنگی وجود داشته باشد). انگیزهای که این دسته از ناظران مطرح میکنند، قانع کردن ترامپ به جنگ با ایران است.
سناریوی دوم: کار ایران است؟
دستهای دیگر بر این نظر هستند که این انفجارها کار ایران است. این گروه از ناظران استدلال میکنند که ترامپ اهل شروع جنگ با ایران نیست؛ پس اگر طی عملیاتی محدود قدرت ایران در ایجاد اختلال در روند صادرات نفت خلیج فارس به رخ آمریکا و سایر کشورهای متحدش کشیده شود(بدون اینکه مسئولیت رسمی اقدام خود را بپذیرد) چنین اقدامی میتواند توان چانهزنی ایران در مذاکرات احتمالی آینده را تقویت کند. چنین ادعایی بر دو فرض استوار است. اول آنکه برخلاف تبلیغات رسمی، ایران خواهان مذاکره با آمریکاست و دوم اینکه برای انجام چنین اقدامی هیات حاکمه ایران اجماع دارند(و مثلا تنها یک گروه خودسر داخل نیروهای نظامی دست به این کار نزده است). هر دو فرض به چالش کشیده است. یعنی نه فعلا نشانهای وجود دارد که ایران خواهان مذاکره با آمریکا باشد(همه نشانهها موید عکس این نظر است) و نه نشانهای وجود دارد که به عنوان مثال ظریف و روحانی موافق چنین خط و نشانهایی باشند.
چه چیزی الان مهمتر است؟
چیزی که مسلم است اینکه پاسخ به این پرسش که این کار "واقعا" بوسیله کدام بازیگر یا بازیگرانی ترتیب داده شده است، نیاز به شواهد میدانی و اطلاعات پشت پرده دارد. اما به قول «رحمان قهرمانپور»، تحلیلگر مسائل بینالملل آن چیزی که اکنون اهمیت دارد پاسخ به این پرسش است که «چنین اقدامی چه تبعاتی برای ایران و منطقه میتواند داشته باشد؟» و «چگونه باید از این تبعات جلوگیری کرد؟». قهرمانپور در گفتوگو با مستقلآنلاین در پاسخ به پرسش اول میگوید: «افزایش تنش در منطقه و احتمال بروز یک درگیری تصادفی؛ یعنی همان چیزی که شینزو آبه در دیدار با روحانی بر آن تاکید کرد». قهرمانپور در پاسخ به سوال دوم اقدامات ایران در کاهش تنش را مثبت ارزیابی میکند و میگوید: «در شرایط فعلی لازم است که این پیام به دنیا داده شود که ایران آغازگر هیچ جنگی نخواهد بود. این مهمترین کاری است که وزرات خارجه در حال انجام آن است.» قهرمانپور ادامه میدهد: «در این شرایط بحرانی لازم است نیروهای نظامی ایران در خلیج فارس تحت مدیریت واحدی قرار گیرند تا طرف مقابل نتواند بهانهگیری کند». رایزنیها، اعتمادسازی و رفتوآمدهای دیپلماتیک برای حفظ برجام و وادار کردن اروپا به انجام تعهدات خود دیگر اقداماتی است که قهرمانپور برای مدیریت تنش فعلی لازم میداند. این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال که «آیا سناریوی آغاز جنگ آمریکا با عراق در سال 2003، این بار با ایران در حال اجراست؟» میگوید «خیر» و اینگونه توضیح میدهد: «مساله عراق در سال 2003 وارد فاز عملیاتی شد. یعنی از مرحله تحلیل و ارزیابی گذشته بود. اما در مورد ایران اینگونه نیست. هنوز گزینه نظامی در دستور کار قرار نگرفته است. آمریکاییها همچنان در حال تحلیل و ارزیابی هستند. آن چیزی که در آمریکا فعلا روی میز است افزایش فشار حداکثری و دیپلماسی اجبار است. گرچه تندروها گزینه جنگ را مطرح میکنند، اما این گزینه هنوز وارد محافل تصمیمگیری آمریکا نشده است.»
ارسال نظر