واکنش‌های دو جریان اصلاح‌طلب در خصوص «نجفی‌گیت»؛

دوئل «اتحاد» و «کارگزاران»

مستقل آنلاین/گروه سیاسی ــ موضوع قتل «میترا استاد» که طبق اعتراف همسرش، «محمدعلی نجفی» شهردار پیشین تهران و از چهره‌های برجسته‌ی جناح اصلاح‌طلبان به قتل او، علاوه‌بر تشکیل پرونده قضایی، واکنش‌های بسیاری هم در محافل سیاسی داشت.

دوئل «اتحاد» و «کارگزاران»

پیش از همه مخالفان جریان اصلاحات بودند که با ذوق زدگی، "پیراهن عثمانی" برای رقبای خود بر سر چوب زدند و کل جریان اصلاحات را به چالش کشیدند. فارغ از ذوق‌زدگی آنان، دو جریان اصلی اصلاحات یعنی "حزب کارگزاران سازندگی" و "حزب اتحاد ملت" نیز در برابر این موضوع، مواضعی سخت در مقابل هم گرفتند.

در زمان انتخاب شهردار تهران هم مشخص بود که گرایش "اتحادی‌ها" به «نجفی» و گرایش "کارگزاران" به «محسن هاشمی‌رفسنجانی» بود. محسن هاشمی شاید بیش از سایر خواهران و برادرانش در رفتار سیاسی به پدرش شباهت دارد ــ چه ارتباط او با سطوح بالای قدرت؛ میانه‌روتر و دور از تنش‌های معمول سیاسی است و ارتباط خوب و نزدیکی نیز با رهبر انقلاب دارد.

حالا پس از وقوع «نجفی‌گیت» نقل قول‌هایی بین این دو جریان سیاسی اصلاح‌طلب و از سوی اعضای ارشدش رسانه‌ای می‌شود که نه‌تنها به شفاف‌سازی موضوع کمک نمی‌کند بلکه ابهامات آن‌ را نیز افزایش می‌دهد.

در همان زمانی که «نجفی» نامزد اصلی "اتحاد ملت" برای تصدی پست کلیدی شهرداری تهران بود زمزمه‌هایی مبنی‌بر مخالفت نهادهای قدرت و موازی با دولت به گوش می‌رسید که آنان مخالف سرسخت حضور روی صندلی ریاست ساختمان خیابان بهشت بودند.

با این‌همه برخی تصمیم گرفتند که با وجود همه این مخالفت‌ها، نجفی شهردار شود و برخی دیگر و به دلیل شدت مخالفت‌هایی که از سوی نهادهای قدرت بود ترجیح می‌دادند که چهره‌ی معتدل‌تر و "کمتر حساسیت برانگیزی" بر صندلی شهرداری تهران بنشیند که دسته اول اعضای "حزب اتحاد ملت" و دسته دوم "حزب کارگزاران سازندگی" بودند.

این شایعه نیز وجود داشت که کارگزاران با تمایل شدید به شهردار شدن محسن هاشمی، از "بهشت" سکوی پرتابی برای پریدن به "پاستور" برای او فراهم کنند تا در سال 1400 "یک هاشمی‌رفسنجانی دیگر" بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی تکیه زند اما در عمل محسن هاشمی نه شهردار شد و نه تمایلی به آن نشان داد تا معلوم شود این گمانه‌زنی خیلی دقیق نبوده است.

به هرحال نجفی شهردار تهران شد و با طرح گزارشی 500 صفحه‌ای در صحن علنی شورای شهر از تخلفات پر تعداد شهرداری در دوره «محمدباقر قالیباف»، شهردار پرهزینه تهران، پرونده جدیدی از ریخت‌وپاش‌های این سازمان عریض و طویل در دوره "سردار ــ دکتر" را برملا کند.

بسیاری بر این باورند که شفاف‌سازی نجفی در مورد این پرونده موجب کلید خوردن اتفاقات اخیر در زندگی شخصی و سیاسی او شد تا تاوان سنگینی بابت آن پرداخت کند؛ تاوانی که اکنون، جان او را در دست دارد.

اما کارگزاران چنین باوری نداشتند و برای نمونه، «غلامحسین کرباسچی» شهردار پیشین تهران و شاید بتوان گفت "نخستین قربانی اصلاحات" که همزمان با روی کار آمدن دولت اصلاحات و به خاطر پرونده پر سرو صدای شهرداران تهران در دهه 70 دادگاهی شد و به زندان رفت، در توئیتی نوشت: «ماهیت تأسفبار حادثه قتل میترا استاد هرچه باشد نمی‌توان مسئولیت کسانی را که دوسال قبل علیرغم اصرار و تذکّر برخی دلسوزان و مراکز مسئول، این چاه ویل رابرای إصلاحات و نجفی حفرکردند ، نادیده گرفت».

برخی دیگر اما از این فراتر رفتند و ابعاد تازه‌ای به موضوع قتل مرحومه «میترا استاد» بخشیدند و آن اینکه «سید محمد خاتمی» با وجود اطلاع از ارتباط «میترا استاد» با «محمد علی نجفی»، همچنان بر شهردار شدن نجفی اصرار داشته است.

 

چنانکه از توئیت کرباسچی هم چنین بر می‌آید که "مراکز مسئول برای شهردار شدن نجفی، اصرار و تذکر دلسوزانه را ندیده و نشنیده گرفتند".

photo_2019-06-13_13-05-33

پس از این اظهار نظرها بود که «جواد امام»، مدیر عامل بنیاد باران و از حلقه نزدیکان سیدمحمد خاتمی در توئیتی ضمن حمله به کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران  نوشت: «متاسفانه اظهارات آقای کرباسچی دبیر کل محترم حزب کارگزاران سازندگی درخصوص اطلاع آقای سیدمحمد خاتمی در خصوص ارتباط آقای نجفی با مرحومه استاد در زمان انتخاب ایشان به‌عنوان شهردارتهران، کذب محض است. قـالَ عـَلِىٌّ(ع) بِالصِّدْقِ تَکْمُلُ الْمُرُوَّةُ "مردانگى باراستگویى کامل مى‌شود".

این توئیت باعث شد تا کرباسچی نیز در زیر آن این پرسش را مطرح کند که: «آقای امام من کجا چنین حرفی زده‌ام؟» هرچند که جواد امام پاسخی به این توئیت کرباسچی نداد اما کرباسچی نیز در جایی نگفته و ننوشته بود که سیدمحمد خاتمی از این جریان مطلع بوده است.

آنچه مسلم است در انتخاب نجفی به شهرداری تهران دو رویکرد وجود داشته یکی رویکرد ایستادگی در مقابل نهادهای قدرت و دیگری تعامل و استفاده حداقلی از منصب شهرداری تهران در برابر این نهادها! با توجه به عدم شفافیت در خبرها و برون‌دادهای ناقص از آن‌ها، نمی‌توان به درستی گفت که کدامیک از این دو رویکرد درست و کدام نادرست است اما می‌توان دریافت که شکافی جدید در اردوگاه اصلاح‌طلبان شکل گرفته است.

این شکاف می‌تواند در دو انتخابات بسیار حساس و کلیدی مجلس شورای اسلامی در اسفندماه امسال و ریاست جمهوری سال 1400، منشااثر بسیاری از تحولات سیاسی، اجتماعی در ایران باشد.

اما با وجود این شکاف، ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه حزب اتحاد ملت و کارگزاران سازندگی از جریان‌های اصلی جریان و جبهه اصلاحات در ایران هستند و هنوز امتیازی به نام "گفتمان غالب برای جامعه ایران" را در دست دارند و شکاف بین این دو جریان باعث می‌شود این آخرین و بزرگترین امتیاز، به‌دست خودِ جریانِ اصلاحات و اصلاح‌طلبان از بین برود.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها