برای رشد و توسعه اقتصادی کنار گذاشتن اینترنت به معنای شکست مطلق است
اینترنت به عنوان یک اسلحه قدرتمند
امروزه راهکار چین کمونیست برای تمام دشمنان چرخش آزاد اطلاعات یک الگو به حساب می آید. آنها به تدریج دشمنی با اینترنت را کنار گذاشته و ترجیح داده اند آن را ببلعند. اینترنت به عنوان یک اسلحه قدرتمند در دست چین استفاده میشود. نکته ای که شوروی ها اولا از آن غفلت کردند و دوما آنقدر دوام نیاوردند که تاثیر اینترنت بر تمام جنبه های زندگی مدرن را ببینند.
دسامبر سال ۲۰۱۰ فنگ بینچینگ رییس دانشکده ارتباطات دانشگاه پکن و معمار سیستم #فیلترینگ_چین در اپلیکیشن سینا و ایبو که یک میکروبلاگینگ چینی معادل توییتر و فیسبوک است، اکانتی با نام خودش ایجاد کرد. در ۳ ساعت آنقدر کامنت و پستهای نفرتآمیز دریافت کرد که مجبور به بستن اکانت خود شد.
در مه ۲۰۱۱ هم وقتی برای سخنرانی وارد دانشگاه ووهان شد دانشجویان با لنگهکفش و تخممرغ از او استقبال کردند. بعد از این دو استقبال تلخ، دولت چین نام او را در سیستم جستجوی سینا و ایبو فیلتر کرد. این اولین بار نبود که سیستم فیلترینگ چین وارد عمل میشد. بزرگترین نظام کنترل اطلاعات در جهان آنقدر قدرتمند است که حتی میتواند در داده های موتورهای جستجوگر شهروندانش برای عبارت میدان تیان آمن پاسخ هایی موهوم را نمایش بدهد. اما بد نیست بدانید که طراحان این سیستم های کنترلی سفت و سخت، فقط از بدنه نیروهای دولت، ارتش یا ارگان های اطلاعاتی چین نیستند. بلکه پیمانکارانی بسیار محترم، مجرب و در سطح جهانی شناخته شده هستند.
شاید اکثر شما ویدئوهای بانمک اپلیکیشن Tik tok را در اینستاگرام دیده باشید. یکی از توسعه دهندگان این اپلیکیشن چینی، شرکت بایت دنس، از بزرگترین پیمانکاران اینترنتی دولت چین است.
مالکیت تیک تاک موضوع اختلاف جدی پکن و واشنگتن شد. ترامپ قصد داشت تا تیک تاک را به مالکیت شرکت های آمریکایی نظیر اوراکل دراورد تا از انتقال اطلاعات کاربران آمریکایی به چین جلوگیری کند. سنا خواهان تحقیقات در مورد تیک تاک شد. موضوع زمانی بالا گرفت که کاخ سفید مدعی شد این اپلیکیشن با ایجاد اختلال در فروش بلیط تجمع انتخاباتی ترامپ در تولسا، باعث خالی ماندن صندلی ها شده. چینی ها مقاومت کردند و اختلاف تا حد جنگ سخنگویان وزارت خارجه دو کشور بالا رفت. تیک تاک با ۱۰۰ میلیون کاربر آمریکایی هنوز در دست بایت دنس است.
شرت تنسنت از دیگر توسعه دهندگان تیک تاک است که اکنون چهارمین غول حوزه فناوری و بزرگترین سرمایه گذار و ناشر بازی های ویدئویی در جهان است. اپلیکیشن we chat نیز توسط تنسنت توسعه یافت. تنسنت و بایت دنس بر اساس فرمان اجرایی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۹ به دلیل کمک به سرکوب ازادی بیان و نشر پروپاگاندای حزب کمونیست چین از طریق تیک تاک مورد تحریم دولت آمریکا قرار گرفتند.
مورد دیگر موتور جستجوی بایدو است که اکنون ۵۵ درصد کاربران چینی را به خود جلب کرده. در رده دوم دیگر موتور جستجوگر چینی به نام Qihoo 360 با ۲۸ درصد قرار دارد. گوگل در این جدول پنجم است. رابین لی بنیانگذار بایدو، کارمند سابق کمپانی سابق اینفوسک بود که پس از بازگشت به چین با تجاربی که در زمینه طراحی به دست آورد شروع به کار کرد. این ابرکمپانی های چینی همزمان با توسعه شبکه های اجتماعی، پلتفرم های پرداخت آنلاین، بازی های ویدئویی و خدمات تجارت الکترونیک در خارج از چین، به کار دیگری نیز مشغولند. نظارت بر اینترنت در داخل چین و ترویج پروپاگاندای حزب در رسانه های جهانی!
حزب کمونیست به جای اعمال فیلترینگ دولتی با صرف هزینه و استفاده از نیروهای زیاد کار راحت تری را انتخاب کرده. انها ایجاد سامانه های مسدود کننده و جمع آوری اطلاعات را همچون یک مزایده به شرکت های خصوصی واگذار میکنند و این کمپانی ها مانند یک پیمانکار به شرایط کارفرما در قرارداد عمل میکنند.
برخی ادعا میکنند این اقدام در جهت امنیت ملی چین توجیه پذیر است. ماجرا زمانی روشن میشود که بدانید این اطلاعات مبنای امتیازبندی اجتماعی شهروندان چینی قرار میگیرد و نوع گرایش آنها به نظام حاکم رصد و بر اساس آن از حقوق اجتماعی برخوردار میگردند. شهروندان عاقل مجبورند به صورت خودکار دست به خودسانسوری بزنند.
در تابستان ۲۰۱۹ نتیجه تحقیقات اوراکل درباره الگوی اینترنت چین نشان از یک برنامه هدفمند ملی داشت.
دیو آلن کارشناس ارشد اوراکل در گزارشی نوشت:
دولت چین اجازه فعالیت شرکت های مخابراتی خارجی را نمی دهد و به جای آن ها شرکت های مخابراتی چینی وظیفه گسترش امور مخابراتی چین به فراتر از مرزهای این کشور را بر دوش می کشند. با این کار سرویس دهنده های چینی درون یک شبکه میان یکدیگر به تبادل ترافیک می پردازند.
تمامی کانکشن ها باید از فایروال ملی این کشور (Great Firewall) عبور کنند، سیستم فیلترینگ قدرتمندی که توسط دکتر بینگ چینگ طراحی شده. کانکشن ها سپس از طریق یکی از شرکت های مخابراتی چینی چون China Telecom, China Unicorn, China Mobile به نقاط تبادل اینترنت رسیده تا نهایتاً کاربر به اینترنت متصل شود. این ساختار محدودکننده که شباهت زیادی به اینترانت دارد برای کاربران دردسرساز ولی دارای مزایای متعدد برای دولت هاست.
اول اینکه چین هر وقت که بخواهد می تواند برنامه های فیلترینگ خود را به علت عدم حضور شرکت های مخابراتی خارجی و قوانین حمایت از مشتری حساس آن ها اجرا کند. دوم اینکه هر زمان حمله ای به زیرساخت های این کشور انجام شود دولت می تواند دسترسی به اینترنت را قطع کرده و با تکیه بر شرکت های مخابراتی و دیتاسنترهای محلی دسترسی محدود به اینترنت را برقرار کند.
تمام موارد بالا به این معنا نیست که چین از توسعه اینترنت جلوگیری میکند. بلکه بر عکس اکنون چین بزرگترین جمعیت کاربر در جهان را دارد. آنها با ایجاد دیتاسنترهای داخلی بزرگ قابلیت ایجاد یک شبه اینترنت با توان ذخیره داده ها را به دست آورده اند. در برابر موتورهای جستجوگر آمریکایی نسخه هایی نظیر بایدو را ارائه کرده اند و در برابر پدیده پلتفرم های آمریکایی از نمونه های داخلی نظیر Tik tok استفاده کرده و حتی متولی توسعه 5G شدند.
اما نکته اینجاست که آنها برای چنین زیرساخت گسترده ای از سیستم های دولتی استفاده نکردند. شرکت هایی خصوصی نظیر تنسنت، بایت دنس یا بایدو که در ابتدای کار خود با تزریق تکنولوژی سوی شرکت هایی نظیر مایکروسافت پا گرفتند امروزه پیمانکاران دولت چین هستند. ما اینجا شاهد بازتعریف دوباره ای از توسعه شبکه هستیم. الگوی توسعه آمریکایی چرخش اطلاعات که بر پایه انفجار داده ها شکل گرفته بود میتواند جای خود را به مدیریت ایزوله اطلاعات بدهد، اگر تنسنت و بایت دنس به جای مایکروسافت و اپل بنشینند این تمرکززدایی از دولت به بخش خصوصی به شکوفایی ابرکمپانی های اینترنتی چینی انجامیده که اول از هر چیز مکلف به اجرای شبکه سانسور و فیلترینگ هستند.
در نتیجه پلیس اینترنتی چین بدون صرف هزینه و فقط با رهگیری اطلاعات کاربران میتواند بدون بستن دائمی اینترنت ان را در سطح جهانی به دست بگیرد. فقط کمپانی های چینی نیستند که با این شرایط سازگار شده اند. شرکت های آمریکایی با کمال میل شرایط پکن را می پذیرند. شرکت اپل در سال ۲۰۱۷ برای رعایت قوانین امنیت سایبری چین متعهد شد که تمامی دادههای ابری مشتریان این کشور در یک شرکت متعلق به دولت ذخیره شوند. اپل یک مرکز را در چین برای خدمات آیکلود تاسیس کرده که شامل تصاویر، مستندات، پیغامها، اپلیکیشنها و ویدیوهایی است که کاربران اپل از داخل چین ذخیره میکنند. شرکت های Citigroup و BlackRock از جمله شرکتهای دیگر آمریکایی هستند که تا الان با این قانون موافق کرده و مجوز فعالیت کاملا خصوصی در چین را دریافت کردهاند.
این رفتار چین با این کمپانی ها دولت های کوچک تر را نیز به تکاپو انداخته تا به این شکل از توییتر و فیسبوک امتیاز بگیرند. البته آنها به این نکته توجه ندارند که نه جایگاه رفیع چین را دارند و نه بازار جذابش را. چین بر خلاف سایر توتالیترها با درک اهمیت بسط کاربردی اینترنت و ایجاد زیرساخت شهروند الکترونیک با تغییر رویکرد از اقتصاد دولتی به بازار ازاد حتی در بحث اینترنت نیز فشار توسعه و کنترل را از دوش خود برداشته و به پیمانکاران داخلی واگذار کرده. ارزش مالی شرکتی نظیر تنسنت قریب به ۵۰۰ میلیارد دلار است. پس پروژه در سطح جهانی پیش خواهد رفت.
نگرش نظام های توتالیتر به اینترنت در ابتدای قرن ۲۰ نگاهی سرشار از ترس بود. ایجاد رسانه ای که قابلیت کنترل حکومت را نداشته باشد و چرخش سیگنال هایی مستقل از نظام در داخل قلمرویی که با سانسور و پروپاگاندا مدیریت میشود به آگاهی شهروندان واحتمال تضعیف بنیان های حاکمیت می انجامد.
امروزه راهکار چین کمونیست برای تمام دشمنان چرخش آزاد اطلاعات یک الگو به حساب می آید. آنها به تدریج دشمنی با اینترنت را کنار گذاشته و ترجیح داده اند آن را ببلعند. اینترنت به عنوان یک اسلحه قدرتمند در دست چین استفاده میشود. نکته ای که شوروی ها اولا از آن غفلت کردند و دوما آنقدر دوام نیاوردند که تاثیر اینترنت بر تمام جنبه های زندگی مدرن را ببینند. با همه گیری social media و business network در قرن ۲۱ این تمایل به در اختیار گرفتن اینترنت در چین بیشتر نیز شد. چرا که برای رشد و توسعه اقتصادی کنار گذاشتن اینترنت به معنای شکست مطلق بود. در ابتدای قرن ۲۱ آمریکا از توسعه اینترنت در چین حمایت میکرد. تئوری استارباکس چنین بیان میداشت که توسعه نمادهای تکنولوژی غربی در چین سیستم سیاسی را به سوی استحاله درونی و کشش ناخواسته به سمت لیبرالیسم خواهد برد. حزب با آگاهی از چنین فرآیندی سیاست شکارچی نهنگ را در مورد اینترنت اجرا کرد. تئوری استارباکس اما تا حدودی ذائقه جامعه چین را تغییر داده و کشش زندگی به سبک لیبرال را در بین چینی ها دوچندان کرده. تنفر بیش از حد شهروندان چینی از این سیستم به شکل تخم مرغ گندیده بر صورت دکتر بینچینگ نشست یا در قالب کامنت زیر پست هایش جا خوش کرد. اما حزب سریعا دست به کار شد تا از استحاله درونی نجات پیدا کند.
این روش در سالهای بعد به الگوی سایر دشمنان چرخش آزاد اطلاعات نیز تبدیل شد. استفاده از کمپانی ها برای قبضه اطلاعات و توسعه اینترنت به شکلی جدید که در آن سانسور گزینشی به پدیده ای کاملا عادی بدل شود و سایر خدمات کم خطر به شکل صوت و تصویر و سرگرمی به سهولت در دسترس شهروندان قرار گیرد.
طنز آمیزترین سمبل این سیستم سانسور نیز زمانی بود که دکتر بینگ چینگ منفور سال ۲۰۱۶ در یک سخنرانی در انستیتو هاربین زمانی که قصد داشت یک وبسایت کره ای را به حضار نشان دهد با سد فیلتری مواجه شد که خودش طراحی کرده بود و در برابر چشمان حیرت زده حاضران با لبخندی به پهنای لب کوشید تا با روشن کردن یک VPN از فیلترینگ خودش عبور کند. حضار دست به اعتراض زدند و مدیران دانشگاه با مشاهده فضای متشنج جلسه به ناچار میزگرد بعد از سخنرانی را لغو کردند.
ارسال نظر