حمید آیتی در گفتگو با مستقل آنلاین:
دوران پسا کرونا، زمان حسابکشی از مدیریتهای ناکارآمد و ناتوان است
حمید آیتی میگوید: دوران پسا کرونا، زمان حسابکشی از مدیریتهای ناکارآمد و ناتوان است. مدیران امتحان پس داده در بحران، باید جای خود را به مدیران توانمند، به روز ، جامعنگر و برنامهریز بدهند. همچنین به نظر میرسد با پایان داستان کرونا، مطالبات مردم خاورمیانه بار دیگر از میانهی خاکسترها سر بر خواهد آورد.
"حمید آیتی" دکترای مدیریت دولتی از دانشگاه علامه طباطبایی دارد.
او سوابقی همچون مدیرکل برنامهریزی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی، معاونت پژوهشی و آموزشی پژوهشکده فرهنگ و هنر، استاد دانشکدههای حقوق و مدیریت دانشگاههای علامه طباطبایی و علم و فرهنگ در پیشینهی خود دارد. وی هماکنون ریاست پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی را به عهده دارد. از حمید آیتی ابعاد اجتماعی کرونا و تاثیرات عمده اپیدمی بر مشاغل و آینده اجتماع را پرسیدیم. پاسخهای این مدیر دولتی و استاد دانشگاه را بخوانید:
از یک نظر مسئله کرونا مسئله اجتماع است، آیا فکر میکنید از این پس همهی مناسبات اجتماعی تغییر میکند؟
بنظر میرسد مسئله ترس از ابتلای بیماری کرونا ارتباطات اجتماعی را کمرنگتر کرده و خواهد کرد. این کاهش مناسبات اجتماعی هم در سطح روابط بین مردم با یکدیگر در محیط جامعه، هم در محیط کار و هم در ارتباطات بین خویشاوندان و دوستان و آشنایان قابل مشاهده است که قطعا به لحاظ عاطفی و روانی پیامدهای خاص خود را خواهد داشت که در جای خود قابل تحلیل و مطالعه است. متاسفانه نوع نادر و بیسابقهی این بیماری و نامشخص بودن پایان بحران، نوعی سردرگمی و ابهام نسبت به آینده را در بسیاری زمینهها دامن زده که از اقتصاد و معیشت مردم تا روح و روان و اعصاب شهروندان را تحت تاثیر قرار داده است بنابراین تغییر مناسبات اجتماعی، نتیجهی محتوم آن خواهد بود.
اگر درمانی که برای کرونا معرفی خواهد شد، درمان مقطعی و تمدید شونده بوده و بیماری قابل بازگشت دورهای باشد، روابط و ساختارهای اجتماعی چه شکلی خواهد یافت؟
اگر تلاشهای محققان و پزشکان در خصوص کشف واکسن در زمانی کوتاه و معقول به نتیجه نرسد و این وضع شکننده ادامه یابد بدیهی است بر دامنهی سرگشتگی و ابهام موجود افزوده گردیده و همه امور زندگی و کار به حالت رکود و بلاتکلیفی و بیبرنامگی دچار خواهد شد. آنگاه به جای سیستمهایی قاعدهمند، شاهد نوعی هرج و مرج رفتاری در بسیاری عرصهها خواهیم بود.
برای کنترل و توقف عوارض بیکاری بجز دولت، کدام نهاد یا اشخاص میتوانند موثر باشند؟
در کنترل و توقف عوارض بیکاری، با توجه به اوجگیری تحریمها، توقف فروش نفت و تقلیل سطح روابط بین المللی، توان و امکانات دولت محدود است. بدیهی است در چنین شرایطی نهادهای بزرگ اقتصادی خارج از دولت باید به صحنه بیایند. به گفتهی آقای خاتمی وضعیت کنونی اقتصاد میطلبد که بخشی از ذخایر صندوقهای اضطراری و سرمایههای نهادهای اقتصادی بزرگ در جهت کمک به محرومان و نیازمندان به میدان بیاید. البته در سطحی پایینتر، تساهل و مدارای مردم با یکدیگر نیز نقش اساسی در تعدیل فشارهای اقتصادی وارد بر قشرهای فرودست دارد. چنانکه در مواردی شنیدیم موجران بر مستاجرانشان چند ماهی آسان گرفتند. به گمانم شاید در مقطع فعلی، شکلگیری و گسترش NGO های خیریه نیز دور از انتطار نباشد.
مشاغل بسیاری در معرض خطر نابودی قرار گرفته است، مانند مشاغل مرتبط با غذا یا مشاغل تحت عنوان زیبایی. آیا این رشتهها میتوانند به سطح و وسعت سابق خود بازگردند؟
در مورد حرفههای تامین کننده غذای مردم همچون رستورانها و اغذیه فروشیها، چون عملکرد آمادهسازی و تهیه غذا دور از چشم مردم است، طبعا بعید میدانم در کوتاه مدت بتوانند اعتماد مردم را جلب کنند، اما در مورد مراکز خدمات زیبایی یا مشاغل مشابه شاید بتوانند با رعایت پروتکلهای بهداشتی و احتیاطات لازم به تدریج تا حدودی به وضع گذشته بازگردند.
چه مشاغلی در آینده توسعه مییابد و کدام ویژگی باعث توسعه مشاغل خواهد شد؟
تاثیرات منفی کرونا بر روی مشاغل حوزه کشاورزی و تاحدودی صنعتی کمتر و عمدتا بر روی بخش خدمات (رستورانها،حمل و نقل، خرده فروشیها و....) بوده که بیش از ۵۵ درصد اقتصاد ایران را شامل میشود شاغلان بخش خدمات حدود ۴۰ درصد مشاغل کشور را تشکیل میدهند. بنابراین بیشترین آسیب متوجه همین بخش است و طبیعتا در آینده توسعه کمتری خواهد داشت. البته شاید با ادامه روند موجود، مشاغل جدیدی متفاوت با مشاغل خدماتی گذشته خلق گردد و توسعه پیدا کند، همچون تولید محافظهای بدنی از قبیل ماسک و دستکش و یا مواد ضدعفونی کننده و صنایع شوینده و نظایر آن. همچنین از آنجایی که کرونا تاثیر خود را بر ساختارهای اداری کشور نیز بهصورت محسوسی گذاشته و از این رهگذر، بسیاری از همایشها و نشستها و جلسات حضوری و حتی کلاسهای آموزشی دانشگاهها و موسسات خصوصی تعطیل شده است، احتمالا تولید فناوریها و صنایعی کارآمدتر، مجهزتر و جذابتر از ابزار موجود مربوط به ارتباطات مجازی و از راه دور در دستور کار تولیدگران خدمات دیداری - شنیداری قرار خواهد گرفت. ناگفته نماند که تقلیل وابستگی به حضور فیزیکی در موارد آموزشی و اداری و توجه به کارآمدی دورکاری و آموزشهای مجازی از پیامدهای مثبت کروناست که اشاعهی آن هم به لحاظ اقتصادی صرفهجویانه است و هم در تقلیل مشکلاتی همچون ترافیک شهری تاثیر مثبت دارد.
طی ایام قرنطینه آسیبهای اجتماعی هم شکلهای متفاوت و جدیدی از خود نشان داد، این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت کرونایی موجود (به تعبیر من)، موجد آسیبهای اجتماعی است که با تداوم آن تشدید هم خواهد شد. اوجگیری فقر و تعمیق فلاکت، نشاط روحی را در سالمندان به نوعی و در جوانان به نوعی زایل خواهد کرد. بر تعداد خودکشیها به ویژه در مناطق محروم خواهد افزود. پرخاشگریها هم در سطح خانواده و هم در سطح کوچه و بازار گسترش خواهد یافت. بنیانهای خانوادگی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. خرابی کسب و کار و فشل بودن معیشت، باب تولید و عرضهی اجناس و مواد تقلبی را در سطحی وسیعتر خواهد گشود. سرقت و فحشا ابعاد تازهای پیدا خواهد کرد. آسیبهایی از این دست را فراوان میتوان برشمرد. باید نهادهای سیاستگذار برای این بحران پردامنه، فراگیر و متنوع به طور جدی برنامهریزی کنند و تمهیدات فوری فرهنگی و به ویژه اقتصادی بیندیشند.
بزرگترین مشکل جوامع، پس از کرونا را چه میدانید؟
مسائل جوامع پساکرونا متعدد است. فقط به دو مورد مهمتر آن اشاره میکنم؛ به گمان من کرونا و پیامدهای آن، سطح کارآمدی دولتها و نهادهای مدیریتی جوامع را آشکار کرد. مثلا ببینید که در همین روزها در مطبوعات جهانی سخن از مدیریت کارآمدِ مرکل در آلمان و مدیریت ضعیف ترامپ در آمریکا مطرح است به گونهای که حتی برخی صاحبنظران، نحوه مواجههی سهلانگارانه و پراشتباه اولیه ترامپ را دلیلی بر شکست احتمالی انتخاباتی دور دوم او میدانند. دوران پسا کرونا، زمان حسابکشی از مدیریتهای ناکارآمد و ناتوان است و مدیران امتحان پس داده در بحران، باید جای خود را به مدیران توانمند، به روز ، جامعنگر و برنامهریز بدهند. همچنین به نظر میرسد با پایان داستان کرونا، مطالبات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع مختلف به ویژه در خاورمیانه که به دلیل بحرانی اضطراری به محاق رفته بود، بار دیگر از میانهی خاکسترها سر بر خواهد آورد و تشدید خواهد شد. عقل سلیم اقتضا میکند دولتها از فرصت استراحت موجود، نهایت استفاده را ببرند و با اقدامات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، پتانسیلهای نهفته و فشرده را تعدیل و بهسامان کنند تا احیانا در زمانی دور از انتظار، به گونهای قهرآمیز تجلی نیابد. به نظرم سخنان صادقانه، دلسوزانه و گرانسنگ آقای سید محمد خاتمی که در نشست بنیاد باران ایراد شده بود، در همین رابطه شنیدنی و قابل تامل است.
ارسال نظر