عزت نفس در کودکان چگونه شکل می گیرد
مستقل آنلاین/ گروه اجتماعی- کودک از اولین روزهایی که خویشتن را در می یابد،مجموعه ای از ارزیابی ها را از خود می کند. نتیجه این ارزیابی ها عزت نفس کودک را شکل می دهند.
بازی ها چگونه موجب پرورش و ایجاد عزت نفس در کودکان می شوند؟
عزت نفس اصطلاحی در روانشناسی است که بازتابی از برآورد یا ارزیابی یک فرد از ازرش های خود است .به عبارت دیگر،عزت نفس باور یک فرد از ارزش و اهمیت خود قلمداد می شود .این باور همزمان با شناخت هویت خویشتن به وسیله ی کودک در وی ایجاد شده و کودک از اولین روزهایی که خویشتن را در می یابد،مجموعه ای از ارزیابی ها را از خود می کند. نتیجه این ارزیابی ها عزت نفس کودک را شکل می دهند.چنین دیدگاهی به صورت همیشگی همراه وی بوده و حتی می تواند بر سرنوشت و آینده ی وی تاثیر بگذارد (بیابانگرد،1378).
ایجاد و پرورش عزت نفس در کودکان راه های زیادی دارد ولی یکی از موثر ترین و در عین حال هیجان انگیز ترین روش های ایجاد عزت نفس در کودکان، استفاده از ابزار بازی است. در واقع، با استفاده صحیح از بازی های مناسب می توان دیدگاه و باور کودک نسبت به خود و ارزش خود در محیط را تغییر داده و به وی کمک کرد که درک بهتری از خود داشته و دیدی واقع بینانه از عزت نفس را در خود پرورش دهد. کارشناسان آموزش و پرورش مانند پیتر گونی ادعا کرده اند که عزت نفس یکی از پایه های مهم یادگیری بوده و از این رو باید جزو اهداف اولیه آموزش به حساب آید(گورنی،1988).
در این مقاله ما در زمینه ی پرورش و ایجاد عزت نفس در کودکان با استفاده از بازی ها صحبت خواهیم کرد.
به منظور درک مفهوم عزت نفس نیازمند درک نحوه ی تعریف روانشناسان از خود پنداره هستیم. بعنوان مثال آر.بی.برنز خودپنداره را به صورت یک « تصویر مرکب از آنچه فکر می کنیم هستیم،آنچه که فکر می کنیم می توانیم به دست بیاوریم،آنچه که فکر می کنیم دیگران در مورد ما فکر می کنند و آنچه که دوست داریم باشیم» تعریف می کند(هارتر،1999).
در حقیقت خودپنداره، «کلمه» و «تصویر» درونی است که ما از خودمان در هر لحظه داریم. خودپنداره ی ما شدیدا بر رفتارمان تاثیر می گذارد و ما آنگونه عمل می کنیم که سازگار با تصاویر درونی خودمان باشد. در سالهای ابتدایی کودکی خودپنداره ی ما بسیار قابل انعطاف بوده و شدیدا وابسته به نحوه ی تفسیر ما از واکنش ها یا بازخوردهای سایر افراد تلقی می شود. (نحوه ی دریافت واکنش های آنها توسط ما و آنچه که ما می گوییم و انجام می دهیم). بدون شک بخش عمده ای از ما تا حدودی تحت تاثیر ارزشیابی های واقعی یا شهودی دیگران در طی زندگی مان است بطوری که همزمان با بزرگتر شدنمان به مرور این توانایی را توسعه می دهیم که ارزشیابی های واقعی از خود به دست بیاوریم و هرچه کمتر بر این قضاوت های بیرونی شهودی تکیه کنیم. چنین قضاوت های درونی و بیرونی بر تصویری که ما از خود ایده آلمان داریم، تاثیر گذاشته و تفاوت بین خود شهودی(خودپنداره) و خود ایده آل، شاخصی از سطح عزت نفس ما را مشخص می کند. بنابراین عزت نفس مرتبط با ارزشیابی ما از خودپنداره مان است. (گورنی،1988).
وقتی که کودکان دارای تجربیات اولیه ای در زندگی خود هستند که موجب تقویت تصاویر منفی می شوند،تغییر داستان جاری ممکن است یک فرآیند کند و طولانی مدت باشد. همچنین ممکن است یک دوره ی کندی قبل از اینکه آنها بتوانند با دیگران تعامل داشته و با این نسخه جدید از داستان قدیمی کنار بیایند وجود داشته باشد.در برخی نمونه ها برعکس این قضیه صادق است یعنی یک کودک ممکن است یاد بگیرد به روش هایی رفتار کند که حس واقعی اش از عزت نفس پایین را پوشش داده و این همان احساساتی است که با رفتارش همراه می شود. این بدان معنی است که همیشه نمی توانیم بر مشاهده رفتار به تنهایی بعنوان شاخصی از عزت نفس تکیه کنیم. همچنین این مسئله به این حقیقت اشاره می کند که بزرگسالان باید از نقش حیاتی خود در کمک به کودکان، نه تنها به منظور توسعه عزت نفس بلکه برای حفظ عزت نفس سالم در کشاکش چالش ها و ناسازگاری های زندگی آگاه باشند. عزت نفس چیزی نیست که ما با آن متولد شویم بلکه به مرور زمان به وجود آمده و بزرگسالان می توانند نقش زیادی در تقویت و گسترش این رشد داشته باشند. همچنین آنها می توانند نقش مهمی در کمک به کودکان به منظور بازسازی عزت نفس تخریب شده ایفا کنند. برای داشتن کودکان دارای عزت نفس، اول باید اختلال عزت نفس خودمان را درمان کنیم، چرا که اگر ما خودمان را ارزشمند بدانیم، کودکانمان این واقعیت را در رفتارهای ما مشاهده کنند، آنها نیز از ما الگوبرداری می کنند(هارتر،1999).
بازی از ضروریات زندگی کودکان است.کودکان از طریق بازی افکارشان را بازگو می کنند و به همان راحتی که بزرگسالان احساساتشان را با کلمات بیان می کنند، آنان نیز همین کار را به وسیله بازی انجام می دهند. کودک در طول بازی توانایی حل مشکلات خود را پیدا می کند و به وسیله آن می تواند اعتماد به نفس و روحیه استقلا ل طلبی را در خود پرورش دهد.آنان احساساتی چون ترس، اندوه، شادی و عصبانیت خود را از طریق بازی بیان و به این ترتیب احساس امنیت و ارزشمند بودن می کنند. بازی ابزاری است که ما در اولین مراحل رشد خود به کمک آن، خودمان و دنیا را می شناسیم: بازی از طریق دستکاری بدن خودمان(مثل مکیدن شست یا انگشتان)؛ بازی با صداها(مثل غان و غون کردن)؛ بازی با یک شی (مثل یک ملحفه)؛ بازی با یک فرد مهم(مثل تقلید حالات چهره و حرکت های بدن که اغلب به صورت طبیعی بین والدین و کودک رخ میدهد؛ بازی دالی بازی و بای بای کردن). به این طریق ما به تدریج آنچه که خودمان هستیم یا آنچه که نیستیم را یاد می گیریم و همچنین اطلاعات اولیه ای در رابطه با علت و معلول و نوبت گیری به دست می آوریم. حتی یاد می گیریم که با احساسات جدایی موقتی و باخت از طریق بازی هایی مثل قایم باشک کنار بیایم(برادن،2010).
بازی درمانی به دو روش فعال و غیر فعال انجام می شود؛ در روش فعال در این روش به کودک تعدادی اسباب بازی محدود داده می شود و درمانگر همزمان بازی با کودک او را به سمت یک سناریو خاص سوق می دهد برای مثال کودکی که برادر یا خواهر تازه متولد شده دارد و با او دچار مشکلی است بازی مار پله یا فوتبال مناسب او نیست، بهتر است او با کودک خیالی خود بازی کند و در آن بازی کنش و واکنش های کودک سنجیده می شود و در روش غیر فعال در این بازی درمانی هیچ سناریو از پیش تعیین شده ای نیست. بازی درمانگر با مشخص کردن حیطه محدودی سعی می کند خود را در اختیار کودک قرار داده تا کودک درباره سناریوی این بازی نظر بدهد از این طریق کودک می تواند به تخیل خود جامع عمل بپوشاند و آن را بهبود بدهد. با توجه به اینکه اسم این روش بازی درمانی غیرفعال است اما کودک و تخیل او حضور فعالی در این سناریو دارند. حس مفید بودن یکی از مهم ترین احساساتی است که کودک می تواند از بازی درمانگر خود در این وضعیت دریافت کند.کودک در بازی درمانی احساسات خود را بیش از پیش می شناسد احساساتی که خیلی از افراد شاید تا سنین میانسالی شناخت درستی از آن ها نداشته باشند. در حال حاضر ناآگاهی های والدین برخی کودکان سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان مانند ترس، خشم، دروغگویی، حسد، شب ادراری، وسواس، ناخن جویدن و ... شیوع بیشتری پیدا کند.بازی با خردسالان برای احساس ارتباط، امنیت و دلبستگی اساسی است.(گیل،2003).
در زیر به چند نمونه بازی که برای افزایش عزت نفس کودک مفید هستند اشاره مینماییم:
1)چرخیدن بطری
این بازی هر کودک را تشویق میکند که بر خصوصیات مثبت خویش تمرکز کند. هر کودک باید یک خصوصیت مثبت خود را که معمولاً گفتن آن برایش مشکل است، در جمع مطرح کند. اهمیت این بازی به این خاطر است که عزت نفس را بالا میبرد. زیرا موجب میشود کودکان ویژگیهای مثبت خود را تشخیص داده و آن را به دیگران اطلاع دهند.
وسایل لازم: یک بطری پلاستیکی خالی
چگونگی انجام بازی
بچهها به صورت دایره مینشینند و شما بطری را در مرکز دایره میگردانید. سر یا گردن بطری به طرف هر بچهای که ایستاد، او باید جملهای مثبت و تأیید آمیز در مورد خودش بگوید و در مورد آن برای گروه حرف بزند.
2)خواب صد ساله
در این بازی لازم است که کودکان از تجربیاتشان برای پیش بینی کردن استفاده کنند.
وسایل لازم: وسیله ای نیاز ندارد.
چگونگی انجام بازی
بچه ها را به گروه های کوچکتر تقسیم کنید. باید تصور کنند هم اکنون از یک خواب صد ساله بیدار شده اند. از آنها بخواهید در مورد تغییراتی که در دنیای بیرون، از زمانی که به خواب رفته اند تاکنون رخ داده، بحث کنند. از چه چیزهایی تعجب خواهند کرد یا شاد خواهند شد و از چه چیزهایی احساس خطر خواهند کرد.
از بچه ها بخواهید هر کس در گروهش در مورد چیزی که بیشترین اهمیت را برایش دارد و بیشترین تاثیر را بر رویش خواهد گذاشت، حرف بزند و بعد رای گیری کنند. سپس همۀ گروه ها دور هم جمع شوند و آن چیزی که در گروه خودشان راجع به آن صحبت کرده اند را به صورت پانتومیم اجرا کنند تا گروه های دیگر موضوع مورد بحث آن ها را حدس بزنند.
پیشنهاد
شما می توانید این بازی را به نوع دیگری نیز انجام دهید. از کودکان بخواهید تصور کنند که هم اکنون برای صد سال به خواب خواهند رفت. از آنها بخواهید دنیایی را مورد بحث قرار دهند که تصور می کنند بعد از صد سال در آن بیدار خواهند شد.
3) داستانهای بلند
این بازی روش خوبی برای توسعۀ مهارتهای ارتباطی و تمرکز یافتن در کودکان است.
وسایل لازم: وسیلهای لازم ندارد.
چگونگی انجام بازی
از کودکان بخواهید که هرکدام بهطور جفتجفت به یک داستان یا قصۀ معروف فکر کنند. سپس هرکدام بهطور همزمان آن داستان را برای طرف مقابل بگویند. هرکسی باید سعی کند که داستانش را آنقدر جذاب و با آبوتاب تعریف کند که طرف مقابلش جذب شود تا داستان او را گوش کند.
کودکی که موفق شود، جفت خود را ساکت کند، امتیاز آن بازی را میگیرد. بعد جایشان عوضشده و بازی از اول شروع میشود. در پایان، ببینید چه کسی در مسابقۀ قصهگویی بیشترین امتیاز را گرفته است.
پیشنهاد
قبل از شروع بازی، این آگاهی را به کودکان بدهید که اصلاً نباید با صدای بلند صحبت کنند. آنها باید برای جذب کردن طرف مقابل، شیوههای بهتری را بهغیراز بلند صحبت کردن پیدا کنند. در این مورد که چه چیزهایی میتواند کمک کند تا قصهگویی طرف مقابل را متوقف کنند، آنها را راهنمایی کنید.
4) آدم آهنی
این بازی روحیه مشارکت و میزان اعتماد به یکدیگر را تقویت میکند. در این بازی بچهها باید قدرت تجسم و تمرکز داشته باشند.
وسایل لازم: وسیلۀ خاصی لازم ندارد. جز فضای بزرگی که اتاقهای کافی داشته باشد تا بچهها بتوانند در آن بازی کنند.
چگونگی انجام بازی
یکی از بچهها آدمآهنی میشود. به کودک دیگر بگویید که به چه صورت باید آدمآهنی را هدایت کند. برای راهنمایی آنها مثالهایی بزنید: سه قدم برو جلو، بپیچ به چپ، نشان بده که داری از پلهها بالا میروی، بایست و بشین روی زمین و پاهات را خم کن.
پیشنهاد:
میتوانید از کودکان بخواهید کاری را که مایلاند آن ربات برایشان انجام بدهد، بهصورت یک برنامه بنویسند. بهطور مثال: از این اتاق به اتاق دیگر برو و این کار را انجام بده. آنها میتوانند این بازی را با خود شما انجام دهند.
نازنین حسینی
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی
ارسال نظر