در هجدهمین جلسه از سلسله جلسات «نقد و اندیشه» مطرح شد:

دشمنی با فضای مجازی ناشی از جهل است

«تأثیر فضای مجازی بر لبه‌های گسست اجتماعی» موضوعی بود که در هجدهمین جلسه از سلسله جلسات «نقد و اندیشه» مورد بررسی قرار گرفت. حاضران در این جلسه بی‌عدالتی، آزاد نبودن رسانه‌ها و فیلتر بودن رسانه‌های رسمی به‌ویژه رادیو و تلویزیون را عامل اصلی اقبال مردم به فضای مجازی دانستند به همین دلیل هم معتقد بودند در چنین جامعه‌ای فضای مجازی تبدیل به مسئله و حتی تهدید می‌شود.

دشمنی با فضای مجازی ناشی از جهل است

هجدهمین جلسه از سلسله نشست‌های نقد و اندیشه به همت روابط عمومی وزارت ارتباطات برگزار شد و موضوع «تأثیر فضای مجازی بر لبه‌های گسست اجتماعی» با حضور عباس عبدی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر اجتماعی، محمد فاضلی، جامعه‌شناس و عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی، ابراهیم فیاض، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تهران و با اجرای احسان محمدی، روزنامه نگار مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

رسانه آزاد مانع از دو قطبی شدن جامعه می‌شود

عباس عبدی در ابتدای این جلسه در پاسخ به این سوال که هنگام سخن گفتن از «گسست اجتماعی» دقیقاً از چه سخن می‌گوییم، گفت: جوامع به دو بخش سنتی و مدرن تقسیم می‌شوند. ماهیت این دو جوامع با یکدیگر متفاوت است. روش تحقیق در جوامع سنتی مردم‌شناسی است یعنی وقتی شما فرهنگ و رفتار یک نفر را بشناسید به معنای آن است که همه افراد در آن جوامع را می‌شناسید چرا که رفتار و گفتار مردم یک جامعه سنتی تقریباً مشابه است. اگر دورکیمی به مسئله نگاه کنید همبستگی این جوامع مکانیکی است. به این معنا که همه شبیه به هم هستند و وحدت آنان به دلیل تشابه آنان است.

وی افزود: اما در جامعه مدرن قضیه کاملاً متفاوت می‌شود، در جامعه مدرن آدم‌های شبیه به هم ندارید. همبستگی افراد در این جوامع ارگانیک است. در این جوامع همه متفاوت از هم هستند. وحدت آنان ناشی از تفاوت‌های آنان است چرا که در عین تفاوت افراد به یکدیگر نیاز دارند.

این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه توزیع تفاوت‌ها در جوامع مدرن به‌صورت یک متغیر با «توزیع نرمال» است گفت: در جوامع مدرن این‌گونه نیست که همه یک‌جور فکر کنند. تقریباً و تحقیقاً همه متفاوت فکر می‌کنند و اصولاً تفاوت نه‌تنها در این جوامع ارزش محسوب می‌شود بلکه ضرورت هم هست. ولی توزیع آن‌ها در قالب منحنی «توزیع نرمال» است. اکثریتی در میانه، یک اقلیتی در چپ و راست منحنی قرار می‌گیرند.

وی افزود: اگر این منحنی توزیع نرمال به یک دلیلی دو کوهانه شد؛ یعنی دو منحنی ایجاد شد و نیروهای میانه به اقلیت برسند، نیروهای گریز از مرکز چه از چپ و چه از راست اکثریت پیدا می‌کنند و در این شرایط با یک جامعه دو قطبی شده مواجه هستیم.

عبدی با بیان اینکه در چنین جامعه‌ای انسجام و همبستگی لازم وجود ندارد و نیروهایی که افراد جامعه را به سمت وحدت و مرکز منحنی نزدیک کنند، گفت: ما باید در جامعه خودمان بررسی کنیم که چه عناصری باعث می‌شود که آن انسجام اجتماعی در آن «توزیع نرمال» تبدیل به «توزیع دو قطبی» می‌شود.

وی افزود: بر اساس تحقیقی که بیش از دو دهه پیش انجام داده‌ام، در ایران دو عنصر برای دو قطبی شدن جامعه مستعدتر بودند؛ یکی «دین» و دیگری «دولت». جامعه از طریق این دو عنصر به سمت دو قطبی شدن سوق می‌یابد و رسانه این فرآیند را تشدید می‌کند. این رسانه است که در نظام مدرن ارتباط بین افراد را برقرار می‌کند. هر چه قدر رسانه آزادتر باشد ارتباطات بیشتر و سالم‌تر شده و آحاد جامعه به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شود و مانع از دو قطبی شدن جامعه می‌شود.

فضای مجازی در جامعه بدون وجود رسانه آزاد، تهدید می‌شود

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: بنابراین با وجود رسانه‌های مدرن در جامعی که رسانه رسمی آزاد وجود نداشته باشد فضای مجازی می‌تواند تبدیل به تهدید شود و به دو قطبی شدن جامعه دامن می‌زند و شکاف جامعه را تعمیق می‌بخشد. درعین‌حال همین فضای مجازی می‌تواند یک فرصت باشد چرا که کمک می‌کند که رسانه‌های رسمی هم آزاد باشند آن موقع قضیه متفاوت خواهد شد و متغیرهای اصلی جامعه به سمت توزیع نرمال و وحدت و انسجام بیشتر حرکت می‌کند.

رزم درونی؛ ریشه نارضایتی و ناخرسندی در جامعه ایران است

در ادامه این جلسه محمد فاضلی در تشریح اصطلاحی که چندی پیش در ارتباط با جامعه ایرانی با عنوان «جامعه رزمنده» به کار برده - جامعه‌ای که شهروندانش دائم احساس می‌کنند حقوقشان تضییع می‌شود و دائماً در رزمی درونی با کسانی هستند - و اینکه آیا رسانه‌ها و فضای مجازی به افزایش این «رزم» کمک کرده‌اند یا می‌کنند، گفت: واژه «جامعه رزمنده» را برای وضعیت ایران امروز به کار بردم که مبتنی بود بر وضعیتی که قبلاً آن را «جامعه چیز باختگان» خوانده بودم.

وی افزود: در هر جامعه‌ای به‌هرحال بر اثر سیاست‌ها یک عده‌ای می‌بازند و یک عده‌ای می‌برند. محور تئوریزه کردن این برنده و بازنده هم می‌شود «عدالت». در برخی جوامع تعداد برنده‌ها بیش از بازنده‌هاست؛ اما اگر جامعه‌ای به وضعیتی برسد که هر گروهی چیزی برای باختن داشته باشند و برندگان اقلیتی باشند درنهایت اکثریت احساس یک رزم درونی می‌کند، یعنی دائم در این گفت‌وگو و کشمکش درونی است که عده‌ای حق بقیه را ضایع کرده و افراد به حقوقی که شایسته‌اش هستند نمی‌رسند.

این جامعه‌شناس ادامه داد: در چنین وضعیتی جامعه، جامعه رزمنده می‌شود؛ یعنی هر کسی با یک موجودیت واقعی یا موهوم می‌جنگد. من برداشتم این است که ریشه نارضایتی و ناخرسندی در جامعه ایران ناشی از رزم درونی است. وقتی در این وضعیت قرار می‌گیریم جامعه مستعد شکاف می‌شود. چون هر کسی نسبت به آن نیروی که در حال تحمیل باخت بر اوست موضع می‌گیرد؛ یعنی جامعه تبدیل می‌شود به مجموعه‌ای از گروه‌هایی که موضوعی برای رزم و موضعی برای دو قطبی شدن دارد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: به‌این‌ترتیب به‌جای اینکه جامعه‌ای داشته باشیم که به‌واسطه مکانیسم‌های همبستگی ارگانیک به هم پیوند بخورند و رسانه در اصل کانال و مسیر ارتباطی همه این نیازمندی‌های ارگانیک باشد، رسانه تبدیل به‌جایی می‌شود تا این چیز باختگی‌ها و رزم‌ها را در عرصه عمومی بازنمایی می‌کند.

وی ادامه داد: علت روئیدن گندم چیست؟ ممکن است شما بگویید خاک، آب یا هوای مناسب است؛ اما فلسفه رئالیسم می‌گوید علت روئیدن گندم قابلیت درونی خودش است؛ یعنی وقتی گندم را در خاک و آب مناسب قرار می‌دهیم آن ظرفیت بالفعل می‌شود. جامعه ایران ظرفیت بالقوه شکاف خوردن بر محوریت «چیز باختگی» و «رزم درونی» دارد.

فاضلی تأکید کرد: اگر این جامعه دارای ظرفیت شکاف خوردگی را در معرض رسانه قرار دهیم، رسانه هم می‌تواند بارورش کند و هم می‌تواند تعامل دو سویه‌ای با چیز باختگان برقرار کند؛ اما واقعیت این است که مسئله بالفعل از رسانه شروع نمی‌شود. رسانه در اصل یک نوع تشدیدکننده است.

این جامعه‌شناس ادامه داد: درعین‌حال رسانه می‌تواند نقش خیلی مهمی داشته باشد در اینکه جلوی فزاینده شدن شکاف‌های اجتماعی را بگیرد. یکی از دلایلی که جامعه ما دوقطبی می‌شود این است که رسانه‌های ما قادر نیستند به ایجاد همبستگی ارگانیک کمک کنند و گاهی حتی خودشان عامل انشقاق می‌شوند.

وقتی آگاهی وجود نداشته باشد رسانه اجتماعی یا فضای مجازی را تهدید قلمداد می‌کنیم

درادامه این جلسه ابراهیم فیاض در پاسخ به اینکه رسانه‌ها چقدر می‌توانند گسست در جامعه را تعمیق ببخشند و آیا رسانه‌های مجازی در زمینه پیوست‌کار می‌کند یا در زمینه گسست‌ها گفت: ما در مردم‌شناسی یک فرمولی داریم مبنی بر اینکه غریزه اصل است و این غریزه تبدیل به زندگی می‌شود و وقتی زندگی پدید آمد فرهنگ به وجود می‌آید و به‌واسطه قدرت محرکه غریزه فرهنگ هم پویا می‌شود. فرهنگ پویا هم منجر به گسترش ارتباطات می‌شود.

وی افزود: بنابراین ارتباطات می‌شود مکانیسم پویایی فرهنگ. این ارتباطات را هم رسانه ایجاد می‌کند. هر چقدر تکنولوژی در جوامع بیشتر شود ارتباطات هم بیشتر و به‌روزتر می‌شود و درنتیجه زندگی هم پویاتر می‌شود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: اگرچه از ارتباطات رسانه‌ای مجازی به‌عنوان آسیب یاد می‌شود اما در اصل بنده معتقدم که این نه آسیب بلکه بحران است. فضای مجازی در اصل رسانه اجتماعی است. وقتی سواد رسانه‌ای وجود نداشته باشد و وقتی اساساً آگاهی وجود نداشته باشد باعث می‌شود که از رسانه اجتماعی یا فضای مجازی را تهدید قلمداد می‌کنیم.

فیاض تصریح کرد: مردم در حال زندگی با فضای مجازی هستند و به‌شدت هم در آن در حال رشد کردن هستند؛ بنابراین ایجاد نگرانی و ترس از فضای مجازی یک موضوع بیهوده و بی‌فایده‌ای است. وقتی سو گیری نسبت به این فضا هم ایجاد می‌شود به معنای دشمنی با تکنولوژی است که این دشمنی درنهایت محکوم به شکست است.

وی ادامه داد: بنابراین اگر دشمنی با فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی وجود دارد ناشی از جهل است. وقتی‌که نسبت به مسئله‌ای جهل وجود داشته باشد و آن را درک نکنیم نسبت به آن ترس ایجاد می‌شود و درنتیجه با آن دشمنی می‌کنیم.

این کارشناس تصریح کرد: گرفتاری ما در مواجهه با فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی این است که درد را نمی‌شناسیم. اگر درد را بشناسیم می‌توانیم برای آن درمان داشته باشیم. هرچند من معتقدم که اساساً فضای مجازی بیماری نیست که نیاز به درمان داشته باشد. مسئله فضای مجازی در اصل بحران است، مثل بحران بلوغ. جوانی که بالغ می‌شود پرخاش می‌کند و دائم کلافه است مثل جامعه کنونی ما؛ اما اگر مادر و پدری آگاهی نداشته باشد در دوران بلوغ با فرزند در حال بلوغ برخورد خشن می‌کند و این بدترین نوع برخورد است چرا که آن جوان را فراری می‌دهد.

فیاض در ادامه گفت: باید مسئولان بفهمند که مردم در حال رشد هستند و منتظر امر و نهی کسی هم نمی‌مانند. به خاطر همین رسانه‌ها هم جامعه به‌شدت از حکومت جلو افتاده است و این جامعه در مقایسه با قبل هم باشعورتر شده است.

ریشه بحران اجتماعی ما به رسمیت نشناختن آزادی رسانه‌هاست

در ادامه این نشست عبدی در ارتباط با اینکه آیا دوقطبی‌ها و گسست‌های اجتماعی ممکن است به جنبش‌های اجتماعی تبدیل شود گفت: حدی از قطبی بودن در همه جوامع کمابیش وجود دارد اما این دو قطبی زمانی خطرناک می‌شود که فراوانی افراد بخش میانی به حداقل برسد؛ یعنی فراوانی‌ها در قطب‌ها متمرکز شوند. آن عاملی که دو قطبی را در ایران تشدید می‌کند که به این مرحله خطرناک برسد شکاف بین رسانه‌های رسمی و غیررسمی است. رسانه رسمی یک‌طرف قطب و رسانه غیررسمی طرف دیگر را حمایت و نمایندگی می‌کند.

وی افزود: ما یک رسانه رسمی داریم یک رسانه غیررسمی. رسانه رسمی رادیو و تلویزیون و تا حدی مطبوعات هستند. این‌ها واقعیت را به یک‌شکل خاص می‌بینند و برای یک عده‌ای مطلوبیت دارند. درحالی‌که رسانه غیررسمی که فضای مجازی باشد دارد مسیر دیگری را می‌رود. این دو نوع رسانه دو گرایش متفاوت ایجاد می‌کنند و همین مسئله جامعه را قطبی‌تر می‌کند.

رفع فیلتر رادیو و تلویزیون به جای فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی

عبدی با تأکید بر اینکه «بحران رسانه‌ای در ایران باید حل شود و حل آن‌هم با کم شدن فاصله بین شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های رسمی ممکن می‌شود» گفت: این مسئله را عده‌ای می‌خواهند از طریق سانسور شبکه‌های اجتماعی از بین ببرند که این روش بدون تردید شکست‌خورده است. تنها راه این است که رادیو و تلویزیون آزاد شود و فیلتر رادیو و تلویزیون برداشته شود نه اینکه شبکه‌های اجتماعی فیلتر شود.

وی افزود: اگر رادیو و تلویزیون و رسانه رسمی آزاد باشند کار به اینجا نمی‌رسید که یک شبکه و کانال تلگرامی تعیین‌کننده خط دهی رسانه‌ای بخش مهمی از جامعه شود. رادیو و تلویزیونی که آزاد نباشد این حق را به شبکه‌های اجتماعی می‌دهد که هر کاری انجام دهند. در این شبکه‌های اجتماعی هم آن‌هایی برنده هستند که متمایزتر از فضای رسمی حرف بزنند.

صداوسیمای ما بزرگ شبکه‌داران است

در ادامه این جلسه فاضلی درباره اینکه فضای مجازی تا چه اندازه تهدید است و تا چه اندازه فرصت گفت: ما وقتی شکاف‌های جامعه و ظرفیت‌های ذاتی جامعه را نادیده می‌گیریم به یک نوع اراده‌گرایی در قبال رسانه می‌رسیم. من احساس می‌کنم که در نظام جمهوری اسلامی به‌طورکلی این اراده‌گرایی در باب رسانه وجود دارد. سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران ما به‌گونه‌ای تصور می‌کنند که اپوزیسیون، براندازان یا خارجی‌ها این ظرفیت را دارند که مردم را به‌واسطه رسانه به نارضایتی و رفتارهای ضد نظام برسانند و به‌این‌ترتیب اساساً به رسانه‌های مخالف بیش‌ازحد بها داده می‌شود.

وی ادامه می‌دهد که مسئولان با همان نگاه اراده‌گرایانه که ظرفیت رسانه‌های خارجی و مخالف را زیاد برآورد می‌کنند، به همان میزان نیز از رسانه‌های داخلی انتظار دارند که با نیروی رسانه‌ای در مقابل نیروی رسانه‌ای خارجی ایستادگی کنند.

وی افزود: تقریباً اطمینان را دارم هیچ نظام سیاسی به‌اندازه ما شبکه دولتی ندارد. قبل از انقلاب ما بزرگ ارتش‌داران داشتیم الان صداوسیمای ما بزرگ شبکه‌داران است. ولی چرا هرچقدر شبکه و خبرگزاری وابسته به‌نظام سیاسی و دولت ایجاد می‌شود این اراده‌گرایی رسانه‌ای نمی‌تواند مشکل را حل کند؟

فاضلی ادامه داد: گندم ظرفیت روئیدن دارد، اما اگر در خاک تیله شیشه‌ای بکارید از این تیله درخت گردو رشد نمی‌کند. برخی انتظار دارند تیله‌های کشته‌شده با کمک رسانه به گردو تبدیل شوند. حتی باورشان شده است که برخی کاشته‌ها که درواقع تیلههستند، گردو شده‌اند.

این جامعه‌شناس تأکید کرد: فوبیای تکنولوژی از همین‌جا برمی‌آید. اگر اطمینان داشته باشید که گردو کاشتید اصلاً نگران نیستند که هرروز یک عده‌ای بپرسند که حال تیله‌هایتان چه طور است. می‌دانید یک روزی این گردوها ثمر می‌دهد؛ اما وقتی تیلهکاشته‌اید و می‌دانید که نمی‌روید روز و شبتان را با ترس بر ملأ شدن تیله بودن گردوها به سر می‌برید؛ و از رسانه انتظار دارید دائماً درگیر گردونمایی تیله‌ها باشد. این فرایند تدریجاً به بی‌اعتبار شدن رسانه و همان ظرفیت‌های معقول و واقعی آن‌هم منجر می‌شود.

کشوری که اقتصادش درست باشد درج قیمت در سایت دیوار را عامل نابسامانی معرفی نمی‌کند

این استاد دانشگاه تصریح کرد: وقتی اقتصادی بنا می‌کنید که در آن رانت توزیع می‌شود و بعد دائم فشار می‌آورید از دل این اقتصاد شکوفایی اقتصادی به وجود بیاید، آن‌وقت است که از درج قیمت در سایت‌های اینترنتی می‌هراسید. کشوری که اقتصادش درست باشد هیچ‌وقت درج قیمت در سایت دیوار را به‌عنوان عامل نابسامانی در اقتصادش معرفی نمی‌کند.

وی ادامه داد: تصورشان این است قیمت‌ها در عرصه رسانه بالا و پایین می‌شود و بعد عامل افزایش نقدینگی، عامل پایه پولی در حال افزایش، عامل کسری بودجه و دیگر عوامل را حذف می‌کنند و یقه رسانه را می‌گیرند و فشار می‌آورند که مثلاً سایت دیوار قیمت‌ها کالاهایش را حذف کند. اساساً اراده‌گرایی رسانه‌ای دارد این کشور را بدبخت می‌کند. علت‌ها و فرایندهای واقعی پای توان بیش‌ازاندازه قائل شدن برای رسانه – خودی یا معاند و غیرخودی – قربانی می‌شوند. تصور برخی بر این است که رسانه می‌تواند از هیچ، چیزی خلق کند و این اراده‌گرایی رسانه‌ای است.

اگر سواد رسانه‌ای داشتیم شاهد چنین دعواهایی بر سر فضای مجازی نبودیم

در ادامه فیاض درباره اینکه آیا مردم ابزاردست رسانه‌های اجتماعی شده‌اند یا خیر، گفت: کل قصه این است که وقتی تکنولوژی جدید می‌آید همه شوکه می‌شوند و یک نوع شوک فرهنگی ایجاد می‌کنند. ما اگر ارتباطات را می‌شناختیم و سواد رسانه‌ای داشتیم با آمدن تکنولوژی جدید که ابزار ارتباطات جدید را هم با خود به همراه آورده است شاهد چنین دعواهایی بر سر فضای مجازی نبودیم.

راه جلوگیری از شکاف اجتماعی آزاد شدن صداوسیما است

سپس عباس عبدی در پاسخ به این سوال که گسست اجتماعی از سطح کلان به سمت خرد درحالی‌که حرکت است یا خیر، گفت: واقعیت این است که جامعه در بلندمدت در حال تجزیه است و رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی این فرآیند را شکل می‌دهند و این خیلی خطرناک است. شرط لازم مقابله با آن‌هم آزاد شدن رسانه‌های رسمی به‌ویژه صداوسیماست.

وی با بیان اینکه سیستم موجود در کشور مسئله‌اش به رسمیت شناختن واقعیت است گفت: مثلاً در مسئله حجاب خیلی صریح می‌گویند که در خانه هر کاری که خواستید بکنید اما در خیابان حجاب را رعایت کنید. درحالی‌که معنای دین این نیست که در خانه به یک‌شکل و در بیرون از خانه به شکل دیگری حجاب را رعایت کنید در شرع هم‌چنین مطلبی نداریم. می‌خواهند فقط نوع متفاوت از پوششی را که واقعیت دارد به رسمیت نشناسند اما واقعیت مسیر خود را طی می‌کند. اگر امروز و فردا واقعیت‌ها را به رسمیت نشناسیم، چند وقت دیگر آنچه را به رسمیت نشناخته‌ایم، حتی از آن چیزی که رسمی است، قوی‌تر و بزرگ‌تر می‌شود.

مشکل ما این است که نمی‌خواهیم تن به واقعیت‌ها بدهیم

عبدی افزود: اساساً سیستم ما شجاعت برخورد با واقعیت را ندارد. مثلاً با نظرسنجی به خاطر برملا شدن واقعیت‌ها و رسمیت بخشیدن به آن مخالفت می‌شود. به نظر من مشکل ما این است که نمی‌خواهیم تن به واقعیت‌ها بدهیم. تنها راه درمان این سیستم هم آزاد شدن رسانه‌ها است که در این صورت مشکلات قابل توجهی از جامعه‌اش حل می‌شود و هم از خطراتی که فضای مجازی می‌تواند ایجاد کند مصون بماند.

در ادامه فاضلی با تأکید بر اینکه بحث به رسمیت نشناختن خیلی جدی است، گفت: گاهی در به رسمیت نشناختن منافعی وجود دارد. من هر هفته هم در روزنامه‌ها مطالبی را می‌نویسم و هم در کانال تگرامی‌ام. من اغلب مطالبی را در کانال تگرامی‌ام منتشر می‌کنم که روزنامه رسمی معمولاً آن را چاپ نمی‌کند.

وی افزود: به‌این‌ترتیب کانال تلگرامی من محصول عدم انتشار آن در روزنامه رسمی است. وقتی فضای رسانه، رسمی شود دیگر ضرورتی ندارد که در فضای غیررسمی حضور داشته باشیم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه کشورهایی پیشرفت کرده‌اند که بخش غیررسمی خود را رسمی کرده‌اند، گفت: همه آدم‌ها باید اجازه داشته باشند که در یک فضای آزاد و درعین‌حال رسمی در محدوده قانونی که با سازوکار دموکراتیک بنا نهاده شده باشد زندگی کنند. باید امکان زیست رسمی را برای مردم فراهم کنیم. در اصل تلگرام و اینستاگرام در ایران زیر پله رسانه‌های رسمی هستند. همین امر هم باعث می‌شود که مرجعیت رسانه‌های رسمی از بین برود.

حصارها و بستن‌ها تولید منفعت کرده است

فاضلی افزود: ما با جامعه‌ای مواجهیم که واقعیت‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد، دائماً فرآیندهای غیررسمی شدن را تقویت می‌کند، یک عده‌ای از این غیررسمی شدن منفعت می‌برند. به‌طور مثال شما به عادل فردوسی‌پور اجازه دهید که یک شبکه راه بیندازد و در آن، برنامه ۹۰ را اجرا کند. بعد این امکان برای او فراهم کنید که برنامه فوتبال ۱۲۰ هم در همین شبکه اجرا کند و بعد بتواند در یک تجارت آزاد حق پخش فوتبال‌های خارجی را بخرد و پخش کند در این شرایط صداوسیما باید شبکه ۳ و شبکه ورزش را برای همیشه ببندد یا وارد رقابتی شود که کیفیت کارش را بالا ببرد؛ بنابراین حصارها و بستن‌ها تولید منفعت کرده است.

شفافیت و اقتصاد دو کلیدواژه اصلی برای گذر از گسست اجتماعی است

در ادامه فیاض با بیان اینکه سیستم رسانه‌ای تغییر کرده است، گفت: سیستم رسانه‌ای به این شکل است که مغزش می‌شود کتاب، دو دستش می‌شود مطبوعات و سینما و دو پایش می‌شود رادیو و تلویزیون. قبلاً این سیستم به این شکل حرکت می‌کرد اما الان رسانه‌ای آمده است به اسم رسانه مجازی که سر و دست و پا را به هم وصل کرده است. این تغییر تمام معادلات ذهنی مسئولان را به‌هم ریخته است.

وی افزود: بهترین راهکار حل مشکلات در کشور ایجاد شفافیت و اقتصادی کردن - نه تجاری کردن- موضوعات است. صداوسیمای جمهوری اسلامی الان به‌هیچ‌وجه اقتصادی نیست؛ یعنی نه‌تنها ارزش افزوده ندارد بلکه ضد ارزش‌افزوده و ضد منافع ملی و ضد امنیت ملی است و نبودش بهتر از بودنش است. شفافیت و اقتصاد دو کلیدواژه مهم و اصلی برای گذر از گسست اجتماعی است. اگر جامعه را اقتصادی کنیم آن جامعه اخلاقی هم می‌شود.

نیازمند جامعه‌ای هستیم که همه در آن احساس برنده بودن کنند

فاضلی در خاتمه و در جمع‌بندی سخنانش گفت: ما نباید رسانه را غول کنیم. نباید ترس از رسانه و فناوری رسانه‌ای درست کنیم واراده‌گرایانه به رسانه بیندیشیم. رسمی شدن واقعیت هم مهم است اگر رسانه آزاد وجود داشته باشد تلگرام هرگز به این شدت رشد نخواهد کرد. همچنین نیازمند کاستن بازنده‌ها هستیم، جامعه‌ای که همه در آن احساس برنده بودن کنند.

عبدی هم در خاتمه گفت: حکومت در جاهایی نقش هدایت‌گری برای خود قائل است درحالی‌که خودش بیشتر از مردمش نیازمند هدایت است. این نقش را اگر کنار بگذارد نگاهش به رسانه عوض می‌شود؛ رسانه‌ای که الان برای حکومت تبدیل به یک بوق شده است. صداوسیما اکنون به معنی واقعی کلمه از کارکرد یک رسانه دور و تبدیل به یک بوق شده است و این ناشی از نقش هدایت‌گری است که برای آن تعریف‌شده است.

منبع: ایرنا

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها