مسلمان زیستن را تحمیل نکنید!

مسلمان زیستن را تحمیل نکنید!

امید فراغت

روزنامه‌نگار

 

اولویت‌بندی چیست و چرا اهمیت دارد؟ تعیین اولویت‌ها برای تکمیل هر کاری که باید انجام شود، ضروری‌ است. بر همین اساس اولویت‌بندی مهم است چرا که به مسئولان اجازه می‌دهد تا به وظایف مهم و متناسب با خواست و مطالبات جامعه امروز ایران توجه کنند. متاسفانه موضوع حجاب در جامعه امروز ایران به دلیل اقدامات خودسرانه و تحریک‌آمیز تبدیل به نوعی گسل اجتماعی و ایجاد فضای دو قطبی شده است. بر همین اساس اگر اقدام و عمل مسئولان مملکت متناسب با اولویت‌های جامعه نباشد در فرآیند زمان دچار چالش‌های جدی خواهند شد. اجازه بدهید در این مقال از صحبت‌های زنده یاد شهید بهشتی وام بگیرم. شهید بهشتی بیان می‌کند "اگر بخواهید مسلمان زیستن را بر مردم تحمیل کنید، آن‌ها علیه این تحمیل‌تان طغیان خواهند کرد. انسان بالفطره خواهان آزادی‌ست، می‌خواهد خود‌سازی داشته باشد، اما خودش، خودش را بسازد. مبادا برخلاف دستور قرآن، مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید". جامعه امروز ایران به واسطه فناوری و تکنولوژی و دسترسی آسان به داده‌های تاریخی، آگاه‌تر شده بر همین اساس در صدد است از قدرت اختیار و انتخابش بیش از گذشته استفاده کند. پس لازم است مسئولان مملکت در خصوص نحوه مواجهه با چنین جامعه‌ای که از قد و قواره و مختصات بلندتری نسبت به گذشته برخوردار شده است، حرفه‌ای‌تر، هوشمندانه‌تر و دقت بیشتری داشته باشند. چرا که جامعه امروز ایران تحمیل‌پذیر نیست! در فضایی که مردم با پوست، گوشت و استخوان‌شان مشکلات ریز و درشت را لمس و درک می‌کنند و به تعبیری در بطن جامعه حضور دارند اگر مسئولان متناسب با مشکلات و ذائقه جامعه گفتار و اقدام و عمل نداشته باشند ناخودآگاه از مدار باور‌پذیری و اعتماد جامعه خارج می‌شوند. مسئولان باید متوجه باشند اگر متناسب با خرد‌عمومی جامعه امروز ایران عملکرد نداشته باشند باعث و بانی"بحران نهادی" می‌شوند چرا که در علوم اجتماعی، نهادها برای پاسخ‌گویی به یک نیاز اجتماعی به وجود می‌آیند. بر همین اساس به نظر می‌رسد نهادهای حوزه فرهنگی دارای کارکرد‌های مناسب نیستند. پژوهشگران بر این نظر هستند برای ارزیابی دقیق هر تِز، دکترین، راهبرد و ایده‌ای باید دید نتایج این دید‌گاه‌ها در جامعه هدف به چه صورتی ظهور و بروز پیدا می‌کند. اهمیت این ارزیابی‌ها‌ی دقیق و تحلیلی در آن است که مسیر پیش‌رو را مشخص و به تعبیری نقشه راه را برای تداوم یا توقف آن تِز و ایده مشخص می‌کند. بنابراین باید دستاورد آن دسته از افراد و جریاناتی که از ابتدای انقلاب تلاش کرده‌اند از طریق روش‌های سلبی، خشن و تند اقشار مختلف جامعه را به سمت و سوی حجاب و پوشش اجباری سوق دهند، چه بوده است؟ آیا این فشارهای زاید‌الوصف منجر به افزایش اقبال عمومی به حجاب شده است؟ آیا دختران ایرانی به نسبت نسل‌های پیش ارتباط نزدیک‌تری با حجاب برقرار کرده‌اند؟ پاسخ صادقانه به این پرسش‌ها کمک می‌کند تا بپذیریم تا چه اندازه‌ای این روش‌های سلبی و خشن، مخرب بوده‌اند و چگونه باعث دوری دختران ایرانی از فرهنگ حجاب شده‌اند. متاسفانه مسئولان مملکت هنوز متوجه درک این موضوع ساده نیستند که استفاده از زبان زور، خشونت، بگیر و ببند در مواجهه با موضوعات فرهنگی و اجتماعی، نه تنها منجر به نتیجه نخواهد بود بلکه باعث بحرانی‌تر شدن اوضاع و شکل‌گیری مبارزه منفی خواهد شد.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها