مشارکت سیاسی لازمه جراحی اقتصادی
ایمان احمدوند
دانشجوی دکتری سیاست گذاری عمومی
این روزها فضای سیاسی و اجتماعی کشور در شُوک آزادسازی برخی اقلام پر مصرف مردم است که دولت از این اقدام تحت عنوان "جراحی اقتصادی" نام میبرد، ولی چرا این جراحی و دگرگونی در فضای فعلی خطرناک و هولناک است. سال گذشته در یک انتخابات کم فروغ با درصد مشارکت پایین دولت سیزدهم بر سرکار آمد و به قول برخی سیاسیون پروژه یکدستسازی نظام سیاسی کشور صورت گرفت و بخش قابل توجه مردم در این انتخابات سرنوشتساز شرکت نکردند. ولی آیا این عدم مشارکت میتواند در تاثیر و عواقب این جراحی موثر باشد؟
جراحی اقتصادی بخشی از پازل توسعه اقتصادی است. دستیابی به توسعه فرآیندی است پیچیده، دشوار، زمان بر که از یک طرف نیازمند تلاش و ممارست فراوان، ثبات قدم، عزم راسخ و بسیج تمام منابع یک نظام سیاسی در جهت دستیابی به آن است و از طرف دیگر نیازمند بستر سیاسی اجتماعی آرام و باثبات به عنوان شرط اولیه تحقق آن میباشد. توسعه به آرامشی نیازمند است تا افراد و مجموعههای انسانی به فکر ابداع و خلاقیت باشند. فراز و نشیبهای سیاسی و بلاتکلیفی در میدان مشروعیت سیاسی، تحقق توسعه را به تاخیر میاندازد و شاید نهایتا ناممکن سازد. ناآرامی سیاسی، اطمینان و امید به آینده را که زمینهساز توسعه است مختل میسازد و فضای تصمیمگیری و سیاست گذاری جامعه را آلوده میکند و در مجموع به کاهش کارآیی و مطلوبیت میانجامد.
تقویت جامعه مدنی و افزایش نقش مردم در تعیین سرنوشت خود، نه فقط در نظامهای مردمسالار که بحثی مهم در ادبیات توسعه به ویژه توسعه سیاسی است، به طوری که اندیشمندان و صاحب نظران بر این دیدگاه هستند که میزان موفقیت برنامههای توسعه در هر جامعهای به میزان مشارکت پذیری مردم آن بستگی دارد.
جامعه وقتی به بلوغ اقتصادی میرسد که تمام ملت نگران آینده اقتصادی خود باشند و تمام فعالیتهای سیاسی خود را تنها بر اساس منفعت ملی و اجتماعی شکل دهند. کل جامعه به حیث یک انسان اقتصادی واحد باید در نظر گرفته شود. اقتصاد کل و اقتصاد ملی و کلان جامعه نقطه مشترک تمام آحاد ملت باشد و دولت نیز تمام تلاش خود را معطوف شاخصهای کلان رشد و توسعه اقتصادی نماید. لذا هر برنامه سیاسی هم در کشور وجود دارد مانند انتخابات باید مهمترین و کلیدیترین سوال آن مقوله شاخصهای کلان اقتصادی باشد.
حضور گسترده و قابل قبول مردم در انتخابات و حمایت درخور از یک جریان سیاسی و فرد منتخب، موقعیت ملی و بینالمللی مناسبی را برای پیشرفت جامعه و دولت فراهم میکند. اگر این کنش سیاسی و هوشمندانه مردم در انتخابات، به مشارکت مردم در فرآیند توسعه و پیشرفت منتهی شود و دولت مستقر بسترهای مشارکت اقتصادی مردم را مهیا کند، نقش مشارکت و انتخابات بر توسعه به شکل واضح و مؤثر تجلی مییابد؛ چرا که هیچگونه توسعهای بدون مشارکت مردم صورت نمیگیرد.
درباره رابطه مشارکت سیاسی و مشروعیت سازی و توسعه اقتصادی نکته پایانی آن است که مردم باید آثار رأی دادن و کنش انتخاباتی خود را مشاهده کنند. درست است که نقش مردم با انتخاب یک تفکر و بازیگر سیاسی مقدمات توسعه و پیشرفت را معین میکند، اما از آن سو منتخبان مردم در بخش اجرایی و تقنینی نیز باید برنامههای خود برای حل چالشهای موجود و در پیش گرفتن توسعه را عملیاتی کنند. معنای این سخن آن است که این باور باید در مردم تعمیق شود که آثار و پیامدهای مشارکت سیاسی آنها در تحولات و رویدادهای سیاسی و خاصه انتخابات در زندگی و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی آنها به طور مستقیم اثر میگذارد. لذا جراحی اقتصادی مستلزم برگزاری انتخاباتی آزاد و رقابتی است آقای رئیس جمهور!
ارسال نظر