مجلس، بودن یا نبودن
فرهاد قنبری
فعال حوزه رسانه
ایران پس از جوامع غربی از اولین کشورهایی بود که به سلطنت مشروطه و داشتن پارلمان نائل آمد. ایرانیان از صد و پانزده سال پیش تا امروز صاحب مجلس شوراء بودهاند و همین مسئله ایران را به کشوری دارای قدمت در زمینه داشتن مجلس تبدیل کرده است.
اما در این سالهای طولانی آنچه در عمل رخ داده، صرفا تاسیس ساختمانی به نام مجلس بوده وگرنه نهادی به نام مجلس و شورا در اذهان مردم و حاکمان هیچگاه نهادینه نشده است.
اینکه در جامعه مدام از پارلمان و اهمیت انتخابات سخن گفته شود اما در عمل نمایندگان منتخب مردم قدرت هیچگونه تصمیمگیری نداشته باشند، نشانگر آن است که آن جامعه شناختی از پارلمان و دموکراسی ندارد و تمام این نهادها کاریکاتور و تزیینی است و بود و نبودشان تفاوت چندانی در حال و روز مردم و کشور نخواهد داشت. با این اوصاف انتخابات نهادی مانند مجلس در کشور ما چیزی جز ضرر و زیان و تحمیل هزینههای اضافی بر کشور ندارد.
حال برخی از این هزینهها و آسیبهای برپایی مجلس در کشور ما:
۱-هزینه سنگینی که خود انتخابات به کشور تحمیل میکند. با هزینه برگزاری انتخابات مجلس میشد ششصد مدرسه یک میلیارد تومانی در مناطق محروم کشور تاسیس کرد.
۲-هزینه سنگینی که برگزاری جلسات بیهوده مجلس به کشور تحمیل میکند. (برآورد شده است هزینه برگزاری یک جلسه علنی مجلس بیش از یک میلیارد تومان آب میخورد) تصور کنیم اگر سالی فقط صد جلسه برگزار شود، طی چهارسال چهارصد جلسه برگزار میشود که هزینهای بالغ بر چهارصد میلیارد برای مردم میتراشد.
۳- هزینه سنگینی که صرف حقوق، اجاره دفتر و منزل در تهران و شهرستان، راننده خصوصی و محافظ نمایندگان میشود. مبلغی حدود سی میلیون تومان به ازاء هر نماینده در ماه است.
۴- ورود هر نماینده به مجلس یعنی گستردهتر شدن دایره آقازادگی. (اگر هر نماینده فقط دو فرزند داشته باشد یعنی در هر مجلس چیزی حدود ششصد آقازاده جدید به مملکت اضافه میشود که خود نیاز به بودجههای کلان برای راضی کردن این ژنهای برتر دارد)
۵- بسیاری از نمایندگان به علت عدم آشنایی با مبانی علم سیاست و عدم کفایت سیاسی در تبلیغات (و یا گاهی پشت تریبون مجلس) سخنان و رفتارهایی را انجام میدهند که باعث ایجاد بحرانهای امنیتی و تهدیدات سرزمینی میشود. در این مورد کافیست سخنان برخی نمایندگان قبیلهگرا در مجلس را از نظر بگذرانیم که چگونه با سوءاستفاده از احساسات اقلیتهای قومی و مذهبی به دنبال تبرئه خویش و دامن زدن به شکافهای مذهبی و قومی بودهاند.
۶- ناکارآمدی نهادی به نام قانونگذاری. مدام در اخبار میشنویم و میخوانیم که دولتها اهمیت چندانی به قوانین مصوب مجلس نمیدهند و همان مسیری را میروند که خود از ابتدا تصمیم به اجرای آن داشتهاند. (احمدی نژاد اصلا اعتقادی به ارائه بودجه نداشت یا دولت روحانی در مسئله پرداخت حقوق و دستمزدها و گرانی بنزین بدون توجه به مصوبه مجلس در نهایت همان راهی را رفت که خود از ابتدا اعلام کرده بود)
۷- آزار روانی مردم. بسیاری از نمایندگان با سخنان و توییتها و مواضع عجیب، باعث آزار بسیاری از مردم شده و در این شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی فشار مضاعفی را بر ملت وارد مینمایند.
۸- ناکارآمدی مجلس باعث ناامیدی مردم از مجلس و رای و مشارکت سیاسی شده و در طولانی مدت باعث عقبگرد بیشتر جامعه و محبوبیت نظامهای سیاسی غیردموکراتیک در میان آنها خواهد شد.
۹- ناکارآمدی مجلس، باعث بیاعتبار و کمارزش شدن واژههایی مانند «آراء مردم»، «مشروطه»، «مجلس»، «خانه ملت» و امثالهم شده است. واژههایی که زمانی نه چندان دور از چنان اعتباری برخوردار بودند، که بسیاری از مجاهدین تبریزی و یارمحمدخان کرمانشاهیها و بختیاریها و.. را تحریک میکرد تا با خون خود به دفاع از آن بپردازند.
ارسال نظر