عجایب و رنجهای محیط زیست
بابک ابراهیمی
استاد دانشگاه
دلی گر فراکاخ شد کوخ نیست
ز شه کاله را شاخ دان شوخ نیست
سزد نسخ تعلیق از ناسخی
نگار از طربخانه منسوخ نیست
در میان عجایب تصمیمگیریها و سوءمدیریتها این طبیعت و محیط زیست کشور است که رنجهای پرشماری را متحمل میشود. ساخت صنایع پتروشیمی در میانکاله یک نمونه است که دستور توقفش صادر شد و اگر برخی گزارشها در خصوص تمرد پیمانکاران از دستور دولت درست باشد، شاید حکم توقیف هم صادر شود. چند سال پیش هم در یک تصمیم نابخردانه و عجولانه از سوی دولت احمدینژاد هکتارها جنگل بکر در لاکان برای تأسیس صنایع پتروشیمی پاکتراشی شد که با مقاومتهای مدنی و برخی مدیران ریشهدار موضوع منتفی شد اما زخمی بر دل طبیعت ماند تا کی مرهم و ترمیم یابد. طبیعت، امانت و نعمتی الهی و متعلق به تمام نسلهاست و این نکته را گویا هنوز برخی نفهمیدهاند.
در خصوص حل مسأله گرد و غبار و ریزگردها Sand and Dust Storm (SDS) سالهاست که مدیران عاجز ماندهاند. هر از چند گاهی مسؤولی با هیأتی از کارشناسان که گاه ممکن است چند کارشناس حرّاف و بیعمل چون زنبور بیعسل در هیأت یافت شوند، معمولأ به عراق سفر میکنند و یا میزبان همتای عراقی میگردند و از این جلسات گزارشی کلیشهای و معمولأ نه چندان قابل قبول بیرون میدهند ولی به هر روی نتیجه در پایان کار باقی ماندن مشکل است. اگرچه ممکن است جیغ اعتراض اعضای حراف هیأت درآید که ما کانونهای بحرانی Hotspots گرد و غبار را شناسایی کردهایم، ولی فارغ ار اینکه کارشناسان سازمانهای بینالمللی یا کارشناسان مدعی اینکانونها را شناسایی کرده باشند، عملأ مشکل گرد و غبار پا برجاست. جایزه بینالمللی محیط زیست برای خانم ابتکار و مسوولان دیگر زمانی ارزش مییابد که بتوانند مشکل را حل کنند و یا مجوزهای اشتباه صادر نکنند. تمام موارد اعم ار مجوزهای صادره، عزل و نصبها و سایر الزامات مدیریتی در طی سالهای گذشته قابل بررسی مجدد است و به حکم عقل و وجدان و مدیریت درست کشور حتی شاید لازم آید. مسائل علمی و کارشناسی نباید تحتالشعاع مصلحتهای سیاسی قرار گیرد و به نظر میآید که در این میان، نقش قوه قضائیه برای برقراری عدالت و دفاع از حق عمومی، حیاتی و کلیدی است.
در یکی از جلسات فنی که به مناسبت تدارک سفر مقاماتی به عراق برگزار شده بود، پیشنهاد تأسیس سازمان بینالمللی منطقهای همکاریهای زیستمحیطی برای تثبیت و توسعه اکوسیستم منطقه همانند سازمان همکاریهای اقتصادی منطقهای (اکو) ECO Economic Cooperation Organization را دادم که اعضای مؤسس آن کشورهای منطقه شامل ایران، عراق، ترکیه، آذربایجان و ارمنستان باشد و به تدریج سایر دولتهای قفقاز و آسیای میانه و حتی دیگر کشورهای عربی منطقه بدان افزوده شوند. این سازمان طبعأ دبیرخانه، اساسنامه، مجمع عمومی، شوراهای متنوع و سایر ارکان ضروری و لازم را خواهد داشت و بهصورت مستمر جلسات را برگزار خواهد کرد و تعهدات را پی خواهد گرفت. چنین سازمانی میتواند محیط زیست منطقه را مدیریت و حفظ نماید و حتی با متحول کردن مدیریت محیط زیست و منابع طبیعی منطقه، آن را توسعه دهد. دوره نمایندگیهای موقت به سر آمده و عصر نمایندگیهای دائمی و سازمانهای بینالمللی است. دقت در تاریخ یک قرن گذشته بیشتر تأسیس سازمانهایی بینالمللی با رویکرد امنیتی و اقتصادی را نشان میدهد و رویکرد حفظ طبیعت و محیط زیست تأخیر و نسبتأ تازگی دارد. حفظ محیط زیست بنیاد توسعه پایدار است.
در ایران بهعنوان یک کشور واقع در خاورمیانه متمدن و باشکوه راهحلهایی در فضای مجازی از ذهنهای خام و غیرمدرن قهرمانان ملی مجازی برمیآید؛ همانند ورود به جنگ با کشورهایی چون افغانستان و ترکیه برای گرفتن حقابه. البته برای مثال در زمان جنگ شوروی با افغانستان، یا ایران با عراق مرسوم نبود که جهت شروع یا تداوم جنگ به جهت احترام به حقوق محیط زیست کشورهای همسایه از آنان اجازه بگیرند یا هماهنگی به عمل آورند. جنگ بر اقلیم و محیط زیست همسایگان نیز تأثیرات منفی مینهد. بدیهی است گرچه در عصر مدرن هم قدرت نظامی بازدارنده لازم است ولی این موارد با توافق و وضع مقررات بینالمللی حلشدنیست و نه طریق دیگر. عجیب است برای دفاع از حق محیط زیست پیشنهاد جنگ مخرب میدهند. در سرزمین عجایب نمیتوان با تصمیمات عجیب محیط زیست را به درستی مدیریت کرد.
در دنیای واقعی، زمانی یکی از مسؤولان محلی با عصبانیت از دولت وقت افغانستان به خاطر مشکلات بر سر هیرمند به سبک ژنرالهای شاهنشاهی میگفت: اگر مقامات اجازه دهند صبحانه را در زابل میخوریم و ناهار را در کابل. من هم در تکمیل این پیشنهاد کارشناسی گفتم: شام را هم در بابل.
برخی سوءاستفادهها هم در سطحی نازل در حال رخ دادن است از جمله نام پروژهها و شرکتها را اقتصادی و تولیدی دانشبنیان گذاشتن برای اخذ مجوزهای لازم از سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور (که اخیرأ سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری نامیده میشود و طرح ادغام این دو سازمان در حال بررسی است). به هر حال، این ترفندها نباید مسؤولان را بفریبد یا در تنگنا قرار دهد چون به هیچ روی نمیتوان به پروژه مخرب طبیعت و محیط زیست مجوز داد.
همچنانکه بارها گفتهام و نوشتهام شرط بنیادین حفظ محیط زیست و دفاع از طبیعت و حقوق همه موجودات ذیحق، ارتقای فرهنگ است. عامل بیش از نود درصد حریقها در طبیعت، انسانیست. همین فرهنگ است که میتواند منظومهای شامل سیاست علمی، تصمیمگیری درست عاقلانه، مدیریت خردمندانه و چنین جهان آرمانی را شکل دهد. باید هم وجدان بیدار داشت و هم عقل تا از هر چیزی درس گرفت و درست به کار برد.
ماند سی مرغی ز عطار و من آن هر سی برم
منطقالطیرش بخوانم در رهش درسی برم
ملکِ ری رازی به دل قافی به سر ترسی برم
رازِ سرحدِّ سبا دانم بدان کرسی برم
ارسال نظر