انحصارها در اقتصاد لنینی

انحصارها در اقتصاد لنینی

علی علی پور فلاح پسند

 پژوهشگر اقتصاد

 

 

نوشتار پیش رو حاوی برخی از نکات کتاب ولادیمیر لنین با عنوان امپریالیسم، بالاترین قله سرمایه داری (۱۹۱۶) است که با تشریح جایگاه و نقش انحصارها، به نقد نظام سرمایه داری نوین می پردازد.

چارچوب فکری لنین در رابطه با انحصارهای سرمایه دار را می‌توان در چهار مفروض کلی خلاصه کرد:

اولاً، انحصارها در مرحله‌ای متعالی از تمرکز تولید شکل می‌گیرند.

دوماً، شکل گیری و موفقیت انحصارها در گروی تصرف منابع اصلی مواد اولیه اساسی است.

سوماً، بانک‌ها نقش پر رنگی در موفقیت انحصارها ایفا می‌کنند.

و نهایتاً، انحصارها ماحصل سیاست‌های استعمارگرایانه هستند.

 

تمرکز تولید و واحدهای انحصاری

 

رشد قابل توجه صنایع و فرآیند سریع تمرکز تولید در بزرگترین نهادهای اقتصادی موجود، یکی از ویژگی‌های نظام سرمایه‌داری است.

در سال ۱۹۰۹، حدود نیمی از محصولات تمامی واحدهای تولیدی کشور آمریکا توسط ۱ درصد از جمعیت ۳،۰۰۰ ابر بنگاه اقتصادی تولید شده است.

اطلاعات آماری سال ۱۹۰۷ آلمان نیز حاکی از آن است که حدود ۱ درصد از کارگران شاغل در واحدهای صنعت کل کشور در استخدام ۵۸۶ واحد تولیدی بوده و ۳۲ درصد انرژی‌های بخار و برق کشور بوسیله آن‌ها تولید شده است.

سرمایه داری در مرحله‌ای از تکامل نیازمند توزیع تولید میان ابَر واحدهای تولیدی است تا در مرحله بعدی که به تعبیر لنین امپریالیسم نام دارد، برخی از این ابرواحدهای تولیدی- برندگان رقابت‌های درون گروهی- زمینه تشکیل انحصار در بازار را پدید آورند.

رقابت آزاد از حالتی که در آن تولید کنندگان با یکدیگر در ارتباط بوده خارج شده و بازارهای هدف جدید تنها به بازارهای انحصاری در اختیار ابر بنگاه‌های اقتصادی محدود می‌شوند.

انحصار! آخرین واژه در فرایند توسعه سرمایه داری است. با وجود این، نباید از نقش و قدرت تأثیرگذار بانک‌ها در انحصارهای نوین غافل شد.

 

نقش جدید بانک‌ها

 

وظیفه اصلی و ذاتی بانک‌ها کمک به طبقه متوسط در عملیات‌های پرداخت است، تا از این طریق چرخ گردش سرمایه‌های پولی فعال شود.

بازده سرمایه حاصل شده از این فرایند جمع آوری شده و در اختیار طبقه سرمایه‌دار قرار می‌گیرد.

به همان میزانی که بانک‌ها گسترش می‌یابند و در موسسات متمرکز تجمیع می‌شوند، وابستگی آن‌ها از سرمایه‌های خرد طبقه متوسط به سرمایه‌های کلان انحصارهای قدرتمند نقل مکان می کند.

هرچند سیستم بانکداری حالتی از دفترداری و بیانگر توزیع مفاهیم تولید در سطح اجتماعی است. اما، این مفهوم تنها یک تصویر کلی از یک سیستم را توضیح می‌دهد و نه بیشتر.

افزایش تعداد شعب و دفاتر بانک‌های بزرگ موجب افزایش تعداد حساب‌های بانکی می‌شود. این فرآیند مثالی بر مفهوم دفترداری با محوریت تأمین نیاز جمعیت سرمایه دار است. نه تنها برای سرمایه‌دارها بلکه برای وصول کنندگان وجوه، کاسبان خرد، کارمندان اداری و قشر اقلیت کارگران سطح بالا نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

 

صادرات سرمایه

 

یکی از عوامل آزاد نبودن رقابت در نظام سرمایه داری سنتی صادرات کالاها است.

آخرین مرحله از سرمایه داری زمانی رخ می‌دهد که پس از شکل گیری انحصارها، سرمایه (پولی) صادر گردد.

سرمایه داری در آخرین مرحله از توسعه- زمانیکه نیروی کار خود به عنوان نوعی از کالا شناخته می‌شود– در فرآیند تولید کالا خلاصه می‌شود. رشد عام مبادله داخلی و خاص مبادله بین المللی ویژگی‌هایی است که ماهیت رفتاری متفاوت سرمایه داری را نمایان می‌کند. این نابرابری در توسعه ناهمگون و منقطع واحدهای تجاری در صنایع و کشورهای مختلف نیز محرز است.

 

اگر سرمایه داری پتانسیل رشد و توسعه داشت، صنعت کشاورزی نباید به طور دهشتناکی از سایر صنایع عقب‌تر می‌بود.

اگر این نظام توانایی لازم را در برقراری برابری اجتماعی داشت نباید با وجود پیشرفت‌های فنی و فراوانی سرمایه کماکان نیمی از جمعیت جهان نیمه گرسنه و فقر زده می‌بودند.

کشورهای صادر کننده سرمایه، جهان را از جنبه پولی میان خود تقسیم کرده‌اند. حال آنکه، سرمایه مالی نهایتاً منجر به تقسیم واقعی جهان خواهد شد.

 

تجزیه جهان میان اتحادیه‌های سرمایه دار

 

سرمایه داری انحصاری، اتحادیه‌ها، سندیکاها و توافقات را به نحوی میان اعضای خود تقسیم می‌کند که اولویت نخست با بازارهای داخلی بوده و کمابیش تصاحب کامل مالکیت صنعت کشور در اختیار اعضا قرار گیرد.

اما، در سرمایه داری نوین، بازار داخلی و خارجی در هم آمیخته‌اند.

به همین منظور، از سالیان سال سرمایه داری بازار جهانی را پدید آورده است. در این بازار، صادرات سرمایه افزایش یافته و هرچه روابط خارجی و استعماری و حوزه‌های نفوذ در جوانب مورد تمایل انحصارها گسترش می‌یابد امور طبیعتاً به انعقاد تفاهم نامه‌های بین المللی با نقش پررنگ انحصارهای بزرگ و متعاقباً اتحادیه‌های بین المللی ختم می‌شود. خصیصه اصلی سرمایه داری تکامل یافته، تسلط بر انحصارهای متعلق به سرمایه داران کلان است.

 

این انحصارها زمانی به بلوغ می‌رسند که مواد اولیه تماماً در اختیار یک گروه قرار گیرد. تعصب سرمایه دارهای بین المللی در بکارگیری تمامی توان خود برای ناتوان کردن رقبا مویدی بر این مدعاست. 

  

امپریالیسم، مرحله‌ای خاص از سرمایه داری

همانطور که بیان شد، سنگ بنای شکل گیری امپریالیسم بر توسعه پیوسته مبانی بنیادین سرمایه داری است.

اما سرمایه داری زمانی به سرمایه داری امپریالیستی تبدیل می‌شود که عصر انتقال اقتصادی و اجتماعی هم راستا با یکدیگر شکل گرفته باشند.

از منظر اقتصادی، این مهم با جایگزین کردن رقابت آزادِ تمامی اعضای جامعه با رقابت آزاد میان انحصارهای سرمایه دار صورت پذیرد.

رقابت آزاد خصیصه بنیادین نظام سرمایه داری است. در حالیکه نقش پررنگ انحصارها در تولید مواد اولیه در نقطه مقابل این نظریه قرار دارد. اما، اخیرا مشاهده شد که این انتقال در حال شکل گیری است. چگونه؟

با تمرکز تولید و سرمایه در خارج از انحصارها و سپس الحاق اتحادیه‌ها، سندیکاها و توافقات به انحصارها از طریق جریان بانکی. 

 

انگل زیستی و انحطاط

تمایز شرایط کنونی با حالت اقتصادی و سیاسی سرمایه داری نوین، آشتی ناپذیر بودن روابط میان نان به نرخ روز خورها و طبقه کارگری است.

در فرایند رشد امپریالیسم از جنینی تازه متولد شده به سیستمی غالب، انحصارهای سرمایه دار تسلط کامل بر سیاست و اقتصاد را در دست خواهند گرفت؛ تقسیم جهان تحقق خواهد یافت، و در مقابل، به جای تسلط یک قدرت متمرکز همچون بریتانیای بزرگ بر اقتصاد و سیاست جهان، تعداد محدودی از قدرت‌های امپریالیستی حق اعمال قدرت بر مجامع انحصاری را به دست می‌گیرند به طوریکه جهان این صحنه از رقابت بر سر سهم خواهی بیشتر را در اوایل سده بیستم مشاهده خواهد کرد.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها