خیلی دور؛ خیلی نزدیک!
سیدقائم موسوی
تحلیلگر سیاسی
کشاکش هستهای در راند هشتم مذاکرات، همچنان مشحون از بیم و امید است. طرفین در یک وضعیت سهل و ممتنع به سر میبرند. هر کدام بدون توجه به شرایط خودشان، تصور میکنند قادرند حداکثر منافع را از مذاکرات درو کنند.
یعنی هر کدام تصور میکنند که دیگری بهشدت محتاج فرجام این مذاکرات است و بر همین اساس آمادگی واگذاری امتیازات بیشتری را خواهد داشت. آنچه مذاکرات را کِشدار و فرسایشی کرده، دقیقا همین مطالباتی است که از هر دو سوی، حداکثری تلقی میشوند و ارتباطی با کیفیت فنی مذاکرات نیز ندارند.
مانند اظهارات آقای جلیلی و تشابه پوزیشنهای آمریکا و جمهوری اسلامی به شرایط آلمان نازی و متفقین در انتهای جنگ جهانی دوم [فارغ از قرابت این سخنان با حاق واقعیت، افسوس مضاعف مربوط به سالهایی است که به عنوان نماینده ایران، مسؤول مذاکرات و به قهقرا بردن مملکت بود].
آمریکا یا حداقل بخشی از دستاندرکاران آن فکر میکنند که جمهوری اسلامی؛ حداقل از نقطه نظر اقتصادی در شکنندهترین وضعیت ممکن قرار دارد. بر همین مبنا و لحاظ کردن مؤلفههای دیگری، برای برونرفت از فلاکت اقتصادی، گریزی جز اعادهٔ برجام در یکدستترین منظومهٔ قدرت سیاسی نخواهد داشت.
آنچه تعیین کننده است، ارادههای سیاسی برای توافق نهایی است. به نظر آنچه آمریکا را از برداشتن قدم نهایی باز میدارد، به غیر از فشارهای اسرائیل؛ خودداری جمهوری اسلامی از مذاکرات مستقیم است. این امر ضمن اینکه میتواند اهرمی برای نادیده گرفتن هیمنهٔ آمریکا [آنچه در داخل به تحقیر و تنبیه تعبیر میشود و سوخت موشکهای آمریکاستیزی میباشد] برآورد شود، این کشور را از منافع اقتصادی احیاء احتمالی برجام نیز کنار خواهد گذاشت. چیزی که بدون تردید یکی از مهمترین عوامل اصلی ناکامی نسخهٔ اصلی برجام بود.
اظهارات هر روزه مذاکره کنندگان کورسویی از نزدیکی به مذاکرات ارائه میدهد و پایان موفقیت آمیز آن را به اذهان متبادر میکند اما در عمل بسیار دور به نظر میرسند. این مسئله حداقل برای کنشگران داخلی و سمت و سوی بازارهای داخلی، موج کشندهای از بلاتکلیفی ایجاد کرده است.
ورای این بلاتکلیفی فرسایشی، چندجانبهگرایی مذاکرات و تداخل- تعارض کشورهای رابط و گره خوردن آن به مناقشاتی مانند بحران اوکراین، نیز مذاکرات برجام را از هدف اصلی به ابزار و اهرم حل و فصل اختلافات فراتر از آن تبدیل کرده است. نشانهاش اظهارات وزیر امور خارجه روسیه در دور بودن امکان موفقیت مذاکرات وین در بحبوحهٔ خوشبینی تمام طرفین مذاکره بوده است.
گذشته از نیاز مبرم، جهت پیشه کردن عقلانیت سیاسی برای برون رفت از چاه ویل هستهای، اندکی آیندهنگری، فهمِ بینالمللی، جوهر استقلال سیاسی و ملکه شدن منافع ملی ایجاب میکند که از ریسمانِ اوکراین، حداکثر استفاده سیاسی- اقتصادی را بُرد.
ارسال نظر