چای با طعم نفت

چای با طعم نفت

صلاح‌الدین خدیو 

روزنامه‌نگار

 

نام نفت در ایران معاصر با عناوین و اسامی بسیاری عجین شده است: "خون و نفت" که کتاب خاطرات یکی از مردان نفتی عهد پهلوی است و آب و نفت که ترکیب مورد علاقه برخی پژوهشگران برای گرفتن رد دولت‌های اقتدارگرای رانتیر در پویه تاریخ و رساندن تبارشان به دولت‌های "میرآب" و "قنات ساز" عهد باستان و سده‌های میانه است.

 از این منظر بدبینانه، نفت نه نعمت بلکه نقمت و استبداد نفتی صورت مدرن و تداوم شیوه تولید آسیایی و روبنای سیاسی مستبدانه آن در ازمنه گذشته است. با این اوصاف با واژه نفت می‌توان دوگانه‌های بیشتری ساخت: نفت و دولت، نفت و سیاست، نفت و مذهب، نفت و جامعه و ...

حکایت چای و نفت اما از جنس دیگری است، هر چند از جنبه تداوم و دیرپایی وابستگی اقتصاد ایران به صادرات انرژی و مواد خام، ارتباطی تنگاتنگ با سویه‌های اقتصاد سیاسی مساله‌ای دارد که در بالا به آن اشاره شد.

 چه اگر اقتصاد ایران آنقدر پیشرفته بود که بجای ماده خام و ثروت‌های زیرزمینی، به صادرات کالا و محصول می‌پرداخت، به این سادگی قابل تحریم نبود.

قضیه این است که دولت سریلانکا قرار است طلب ۲۵۰ میلیون دلاری نفتی ایران را با تهاتر چای تسویه نماید. رئیس اطاق بازرگانی ایران و سوئیس در انتقاد از این اقدام گفته اساسا تهاتر عملی مربوط به اقتصاد پیشامدرن است و چای هم محصولی غیراستراتژیک و در برآیند کلی نیز، تهاتری شدن مبادلات تجاری ایران باعث رکود علمی و اقتصادی و جدا شدن از پیشرفت‌های دیگران و انتقال فن آوری می‌شود.

در واقع آنچه این مقام اقتصادی ایران بیان کرده، چکیده همان چیزی است که جوی گوردن در کتاب جنگ پنهان گفته است. این کتاب که به بحث درباره تحریم‌های آمریکا علیه عراق می‌پردازد، کیفرخواستی مستند است که روشن می‌سازد چگونه این تحریم‌های ظالمانه و سپس برنامه نفت در برابر غذا، عراق را به عصر حجر بازگرداندند.

نویسنده با واکاوی برنامه موسوم به نفت در برابر غذا، سویه‌های مفسده آمیز آن را برملا می‌کند و بیان می‌دارد چگونه تجارت پایاپای فرصت‌های تحول و پیشرفت را از اقتصاد عراق گرفت و عملا مانع تعمیر، نگهداری و توسعه زیرساخت‌های حیاتی آن گردید. به گونه‌ای که هنوز هم میزان تولید برق عراق به سطح قبل از سال ۱۹۹۱ نرسیده است.

در عین اینکه ناتوانی در تهیه ملزومات اولیه تغذیه و بهداشت و درمان، حیات و سلامت صدها هزار نفر را به خطر انداخت. 

این در حالی بود که مقامات ایالات متحده بدون توجه به سویه‌های کارکردی و مضاعف تحریم‌ها، همواره می‌گفتند، دارو و غذا تحریم نیست و تنها چیزی که ورود آن به عراق ممنوع است، سلاح و کالاها و فن‌آوری‌های دارای کاربرد دوگانه است.

در عالم واقعیت این ادعا صرفا به منظور لاپوشانی یکی از بزرگترین کارزارهای تحریم تاریخ بشری بود که بعضا کالاهایی مانند شیر خشک را هم به ظن کاربردهای غیرمرتبط آن در بر می‌گرفت.

می‌توان گفت که تحریم‌های ایران برخلاف عراق با مجوز شورای امنیت نیست و راسا از سوی دولت آمریکا اتخاذ شده است. همچنین تهاتر نفت با کالاهای مصرفی لزوما همان برنامه بدنام نفت در برابر غذای تحمیل شده به عراق نیست و با اراده مستقل ایران انجام می‌شود.

همه اینها بجای خود، ولی واقعیت این است که به لحاظ پیامدهای عملی و آثار درازمدت بر اقتصاد و روند توسعه کشور، تفاوت چندانی ندارند و به همان اندازه مخربند.

از این رو لغو یا بی‌اثر کردن هر چه زودتر تحریم‌ها مبرم‌ترین وظیفه‌ای است که در برابر دولت کنونی قرار دارد. تمکین در برابر نسخه‌های تعدیل یافته برنامه نفت در برابر غذا نه تنها کارساز نیست، بلکه اساسا نقض غرض هم محسوب می‌شود.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها