ادامه راه شهید نمکی 

ادامه راه شهید نمکی 

هاشم موذن‌زاده

جراح و فعال رسانه‌ای

 

نگارنده نمی‌تواند شادی و شوق خود را از تحقق آرزویش در تسریع واکسیناسیون کرونا، پنهان کند. زیرا این کار به معنی مرگ‌هایی به مراتب کمتر است و می‌تواند کشور را از سیاه‌چالی که در آن فرورفته بیرون بکشد و این آرزوی هر وطن‌دوست و ایرانی شریف است. 

اما به دلایل زیر تصور می‌کنم که راه شهید سعید نمکی هنوز مجدانه پیگیری می‌شود.

اول: خطا در نگرش کلی 

سیاست بازی با کرونا همچنان ادامه دارد روزی نوبت قطار کردن صف واکسن‌های داخلی و پدیده شدن و اول شدن و نمونه شدن با آن‌ها بود تا سعید نمکی بتواند وظایف خاکساری خود به قدرت و ثروت را به خوبی اجرا کند و حال نوبت قطار کردن صف واردات واکسن و شکستن رکوردهای تزریق شده است. 

سیاست بازی با کرونا می‌تواند حکمران را ارضاء کند ولی هم او و هم ما را قربانی می‌کند. همه جناح‌های داخل حاکمیت و نیز منتقدان جدی حکومت چه در داخل و خارج همگی بر رفتار نامتناسب و نافرجام نمکی تاکید داشتند اما انگار دولتمردان جدید قصد عبرت‌گیری را ندارند و هنوز کرونا را اسب شطرنج سیاست می‌دانند که باید با سوار شدن بر آن حرکات محیرالعقول کنند. 

 

دوم: خطا در تصمیم‌گیری 

هنوز حکمران اقتصاد پیشگیرانه را نیاموخته است و سعی دارد که از هزینه‌های پیشگیری کم کند. تایید نمودن واکسن یک مرحله‌ای اسپوتنیک لایت وقتی واکسن دومرحله‌ای حتی از ترتیبات بررسی WHO هم خارج شده است نشان علاقه به کم کردن هزینه‌های داخلی و تزریق‌های دوگانه است. 

حکمران البته واکسن J& J را نیز به امید تهیه آن از تولید کننده بلژیکی‌اش تایید کرده است، اما همه ما می‌دانیم ‌که سخت‌پوستان عقیدتی ممکن است چه بلوایی بر سر برند مشهور آمریکایی جانسون و جانسون راه بیندازند و احتمالا این تایید بیشتر یک نمایش و یا آماده‌سازی است برای تایید نام‌های جنجالی دیگر نداشتن.   

 

این شیوه تصمیم‌سازی همان شیوه شهید نمکی است که نتیجه‌اش شهادت ما بود. 

 

 سوم: خطای اجرایی 

کارگزار هنوز در اجرا رفتارهایی از شیوه‌های بدوی، غیراقناعی و بدون در نظر گرفتن دیدگاه جامعه استفاده می‌کند. 

 

اجرای واکسیناسیون دانش آموزان با سینوفارم از جمله این موارد است که هیچ توجهی به دغدغه‌های والدین؛ معلمان و کارشناسان آموزشی و خود دانش آموزان نشده است. 

خانواده ایرانی ممکن است در مورد خود سخت‌گیری‌های جدی نکند اما می‌خواهد بداند واکسنی که برای نوجوانان خود می‌زند اطمینان جدی را در مجامع علمی کسب کرده است. واکسیناسیون افراد ۱۲ تا ۱۸ سال یک چالش بهداشتی صرف نیست بلکه یک چالش اجتماعی جدی است زیرا خانواده‌ها حاضر به رفتن شمشیر زیر گلوی خود هستند اما یک برگ خشک را بر کف پای فرزندانشان تحمل نمی‌کنند. 

مانند شهید نمکی، ایثارگر عین‌الهی فقط اعلام می‌کند و لشگر رسانه‌ای او (که حالا هاشمی نامی را به جای رفیق کیانوش جهانپور دارد) اصلا غمی ندارد که به جای راه افتادن به دنبال بازدیدهای وزیر، برنامه‌های اقناعی رادیو تلویزیونی برگزار نماید و به مردمان سوال کننده و وحشت زده پاسخ بگوید. 

 

کارگزار می‌گوید این تصمیم من است می‌خواهید بخواهید و اگر نمی‌خواهید مشکل مشکل شماست.

 اینکه عدم استقبال و یا مقاومت مردمان در مقابل زدن واکسن سینوفارم برای نوجوانان چقدر ممکن است جدی باشد و چه میزان در جلوگیری از عدم بروز موج ششم و موج‌های بعدی تاثیر منفی بگذارد برای کارگزار اهمیتی ندارد. 

او اینک مست آمارهای بزرگ است و می‌خواهد ثابت کند که هر کس را خواست می‌تواند واکسن بزند. این نگاه: آسیب‌زا، مصیبت‌آفرین و اعتمادبرانداز است یعنی دقیقا همان کارهایی که باید ترک می‌شد و رفتارهایی که باید تغییر می‌کرد بازافزینی می‌شود. 

 

مسیر نادرست هیچگاه هیچ مجموعه انسانی را به مقصد درست نمی‌رساند حتی اگر نیت درست باشد. 

 شهید نمکی نه راه درست می‌رفت و نه مقصد درست داشت و نه نیت درست. 

تکرار کردن آنچه او کرد مطلق بی‌خردی است.

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها