کدام شورا؟
مستقل آنلاین، سیدعلی هاشمی روزنامه نگار/
نهم اردیبهشت روز ملی شوراهاست. ترجیح میدهم بیمقدمه طرح مسئله کنم. در کشور ما به وفور شورا یافت میشود؛ آنقدر که انگار برای تأسیس و راهاندازیِ شوراهایی با عناوین مختلف، رقابتی در کار است.
شوراهایی که در اساسنامه و شرح وظایف و اختیارات، امیدوارکننده و درخشاناند اما در عرصهٔ عمل متفاوت. از منظر حقوقی، شورا باید نهادی تصمیمگیر، تصمیمساز و ناظر بر حسن اجرای تصمیمهایش باشد. تصمیمگیری فرآیندی است که از طریق آن راهحلِ مسئلهٔ معینی انتخاب شده یا از بین راههای مختلف یک راه انتخاب میشود و تصمیمسازی به عنوان یکی از مراحلِ اتخاذ تصمیم، بیانگر فرآیند هدفمندی است که با طی مراحلی منطقی و نظاممند، به نتیجهای که همان «تصمیم» است منجر میشود؛ اما از میانِ انبوه شوراهای کشور، چند شورا با چنین ویژگیهایی سراغ داریم؟
اگر هم شورایی با چنین مختصاتی بیابیم، تو گویی «اکتشاف» کردهایم!
آمارِ ثبت و راهاندازی شوراهای متنوع و متعدد، شاید بتواند مسئولان و متولیانِ نهادهای مختلف را غره کند اما کمشماریِ شوراهایی با کارنامه و عملکردی (البته اگر کارنامه و عملکردی در کار باشد) منطبق یا حتی نزدیک به اساسنامه یا اهدافِ راهاندازی، نشان از ناکارآمدی این شوراهای متنوع و متعدد دارد. پس، وقتی میپرسیم «کدام شورا» لزوماً منظورمان شکل و اسمِ شورا نیست، بلکه در پی آنیم که بدانیم شورایی میخواهیم تصمیمگیر و تصمیمساز یا شورایی همچون دوصدهزارِ دیگر که هست و اگر نبود، جای خالیاش حس نمیشد. شورا، منطبق با نگرشِ حقوقیِ پیشگفته، با تکیه بر خرد و تجربۀ جمعی، در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها «کمخطاتر» عمل میکند. با این نگرش، شورا، لازم است. اما اگر ندانیم یا لازم ندانیم که با تکیه بر خردجمعی تصمیمگیری و تصمیمسازی کنیم، دیگر چه نیاز به شورایی با چنین ویژگیهایی؟
وقتی ندانیم یا لازم ندانیم که باید چنین شورایی داشته باشیم، صرفاً به شبحی از آن اکتفا میکنیم و نهادهایی متعدد و متنوع را با اساسنامهها و شرح وظایف و اختیاراتِ رنگبهرنگ در منظر همگان به رقص درمیآوریم که اَلا اهل عالم، ما شیفتگان و منادیانِ تکیه بر خردجمعی هستیم!
تدوین اساسنامه، خرید ساختمان، برگزاری انتخابات و در نهایت تأسیسِ شورا فینفسه ارزشمند نیست. چنین مجموعهای صرفاً باری به دوشِ سیستمِ بوروکرات، پر خرج و کندِ نظامِ اداری است که هزینههایی گزاف را بر مُلک و ملت تحمیل میکند. لذا باید در شورا و مفهوم و چرایی و ضرورتِ وجود آن تأمل کرد. در این که چه کسی و با چه هدفی دم از شورا میزند. آیا ما، فارغ از این که در چه نهادی هستیم، خواهان شوراییم یا شبح آن؟
آیا قائل به ایجاد ظرفیت و امکانِ تصمیمگیری و تصمیمسازی برای شورا هستیم؟ آیا حاضر به تمکین از خردجمعی هستیم؟ آیا در نهاد و سازمانِ ما تشکیل شورا ضرورتی دارد؟ پاسخهای ما به پرسشهای فوق، نشاندهندهٔ دغدغههای ماست. اگر خویش را دانای کل و مرجع امور را ارادهٔ خویش بدانیم، خواهان شبحی از شوراییم. اما اگر خواهان پیشرفت و تعالی و ثمرۀ پیشرفت و تعالی، یعنی کارآمدی باشیم، شورای تصمیمساز و تصمیمگیر، انتخاب ماست.
ارسال نظر