چالشهای پیشِ رو
مستقل آنلاین، قدیر گلکاریان استاد دانشگاه/
هر نظام سیاسی در طول زمان با فراز و نشیبهایی روبرو میشود. اداره بهینه امور و کارآمدی نظام در انجام وظایف، نمود کارکردهای متفاوت در رفع مشکلات و عبور از بحرانها، موجب مشروعیت و ثبات سیاسی و امنیتی کشور میشود. طبیعی است که هر نظام سیاسی به نوبه خود در مواجهه با بحرانها دارای چالشهایی خواهد شد که در صورت تعریف درست از آنها خواهد توانست از گردنه پیچیده بحرانها عبور کند و ضمن آنکه مشروعیت خود را به اثبات میرساند زمینه ثبات سیاسی، امنیتی و اعتماد ملی را فراهم میسازد. ایران به عنوان یکی از کشورهایی که دچار مشکلات زیادی اعم از اقتصادی، سیاسی و امنیتی بود؛ بعد از بروز مشکلات ناشی از ویروس کرونا با چالشی مهمتر از هر زمان دیگر روبرو شده که در این بحبوحه پنجهانداز مبارزه تنها، دولت حاکمه است. زیرا مدیریت بحران و عبور از آن و برخورد ماهرانه با چالشهای موجود تنها از دست دولت بر میآید و تدابیر بهینه آن. گرچه کشورمان در شرایط فعلی از نظر مبتلایان به بیماری در ردیف نهم جهانی ایستاده ولی از نظر قربانیان کرونایی در ردیف ۵ کشورهای جهان قرار داریم. در حالیکه تلاش تبلیغاتی خارجی مدعیِ عدم وجود آمارهای واقعی در کشور هستند، متأسفانه برخی در داخل نیز بر این طبل میکوبند. سعی بر این است که شرایط عدم اعتماد به دولت و ارائه مستندات آن به نحوی مهیا شود، ولی انگار کسی نیست که بگوید عدم ارائه آمار قریب به یقین در شرایط بحرانی خود یکی از عوامل دستخالی ماندن از آمار و ارقام درست در مقابله با بیماری است. این قضیه دیگر شباهت به ظاهرسازی و تبلیغات کارآمدی یک دولت در نظام اقتصادی- سیاسی ندارد که آمار و ارقام نادرستی ارائه دهد. در این شرایط اگر آماری واقعی منتشر نشود به همان اندازه که خود بیماری خطرساز است، عدم وجود آمار و اطلاعات درست هم به مراتب بیش از بیماری خطرآفرین می باشد. البته این بدان معنا نیست که همه چیز دقیق و متقن است. ولی آمار موجود قریب به یقین است و بیشتر کشورها هم همین شرایط را دارند. بیتردید در ورای چنین تبلیغات شیطنتواری هدفی جز ایجاد شرایط بیاعتمادی به دولت و در نهایت نامشروع دانستن نظام و اخلال در حفظ ثبات سیاسی کشور چیز دیگری نیست. از این رو دو چالش مهم و بسیار جدی در پیش روی نظام قرار دارد. ++ الف) در حالی که صندوق بین المللی پول تخمین میزند که اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۹ با 9.5% تحقق قراردادها توانسته بخشهای غیرنفتی کشور را در سه ماه آخر سال مذکور با 0.9% به شرایط بهبود سوق دهد، خبر از انعطاف پذیری ایران در صادرات غیرنفتی میدهد. بر اساس همین اعلام نظر به طور متوسط ماهانه 3.5 میلیارد دلار عاید ایران شده است. میدانیم که صادرات ماهانه ایران به عراق به طور متوسط در طی سال گذشته میلادی حدود 650 میلیون دلار بوده است در حالی که صادرات کشورمان به ترکیه که یکی از عمده مشتریان ماست، به طور متوسط حدود 400 میلیون دلار ذکر میشود. بر کسی پوشیده نیست و نمیتوانیم خودفریبی کنیم؛ زیرا در شرایط کرونایی ایران از نظر اقتصادی بیشتر از شرایط سیاسی منزوی شده است زیرا به مثابه تحریمهای نفتی، اکنون به دلیل شرایط کرونا در صادرات غیر نفتی نیز عاجز از دستیابی به بازارهای منطقهای شدهایم. همین شرایط باعث شده که نوسانات در بازار ارز رخ بدهد و ارزش پول ملی از ابتدای کرونا تا به امروز در حدود ۷ تا 8% کاهش یابد. تداوم شرایط قرنطینه و مسدود بودن درآمدهای خارجی در کنار رکود بسیار زیاد درآمدهای داخلی حاصل از بسته بودن واحدهای مختلف تولیدی- توزیعی- خدماتی موجب شده است که شرایط ناخواسته در روند نزولی اقتصاد کشورمان حادث شود. ماهیت ناشی از خسارت اقتصادی، در اوایل برای برخی از مسئولان چندان جدی جلوه نمیکرد ولی اکنون واکنشهای درون جامعه به مبادلات تجاری با چین، انتقادهای شدید از ناکارآمدی دولت در مدیریت بحران کرونا و افزایش تورم در کنار هنجارشکنی اجتماعی در برابر تدابیر لازم قرنطینه باعث شده است که دولت سر تسلیم و تعظیم در برابر برداشتن شرایط سخت قرنطینه فرود آورد و یقین است که با افزایش ترددها و نبود خودتوجیهی و خوداقناعی در بخشی از جامعه بستر لازم بازگشت بحران بار دیگر فراهم خواهد شد. بدانیم که چالش عمده و جدی هنوز در این مورد ادامه دارد. ++ب) کرونا ویروس همچنان که جهان را از نظر بهداشت و سلامتی آلوده کرده، دنیای سیاست را نیز به دور از آفات نگذاشته است. شرایط جنگی جدی در صحنه بین المللی در حال شکل گیری است. میدانیم که جنگ یک معامله پرریسک است و هزینه بالایی دارد. به قول جفری بلینی، مورخ کتاب "دلایل جنگ"، اکثر تنشها در ابتدا ویژگی مشترکی داشته و دولتمردان با خوش بینی معمولاً به موفقیت خود باور داشته و با اعتماد به نفس پیش میروند. در این راه حرفهای نخبگان هر اندازه هم رسا باشد، دولتمردان با غرور سیاسی- اقتداری خود در برابر هشدارها ناشنوا هستند. اما در شرایط ناخواسته بیماریهای اپیدمیک شرایط متفاوت است. تمام قدرتهای بزرگ اعم از آمریکا، چین، روسیه، اتحادیه اروپا و حتی قدرتهای متوسط در منطقه ما و کشورمان با واهمه از شرایط ناتوانی اقتصادی حاصل از کرونا حس میکنند که قدرت هژمونی و برتری خود را از دست میدهند. برخی از رهبران هم از ساقط شدن در هراس هستند. همه آنها از دلایل کافی برای تواناییهای نظامی و آمادگی لازم برای جنگ سخن به میان میآورند. ادعای ترامپ در رابطه با گشتیهای دریایی ایران در خلیج فارس نیز از این روست و جنبه تبلیغات داخلی دارد. اما بررسیهای دقیق از ادبیات علمی پیرامون جنگ در شرایط پاندمی نشان میدهد مشاهدات جفری بلینی درست بوده است و کرونا شانس جنگ را بین کشورها پایین میآورد. به طوری که مشاهدات سالهای 1919-1921 با وقوع آنفلوانزا صحنه نزاع بین المللی را تغییر داد. چالش دوم نظام در این است که در شرایط فعلی که کرونا مانع از بروز جنگ اقتصادی است و همه قدرتهای منطقهای و بین المللی نسبت به چشمانداز نظامی بدبین هستند و تنها بقای خود را در کنترل سرعت کاهش درآمد میدانند، باید آستینهای لازم را برای ایجاد فضای اطمینان سیاسی مبتنی بر تعامل بالا برند تا ضمن اینکه تنشهای چندین ساله را پشت سر میگذاریم، نسبت به نجات کشتی اقتصادی خود در دریای مواج بحران اجتناب ناپذیر به ساحل ایمن برسیم. چراکه هر عدم کارآیی در برآورده ساختن خواستههای جامعه دلیلی بر افزایش شبهه مشروعیت میشود. هر کس قدرت تحلیل سیاسی از شرایط را ندارد. این را فراموش نکنیم!
ارسال نظر