شال و کلاه انتخاباتی!

با نزدیک شدن به موسم انتخابات بسیاری شال و کلاه کرده‌اند که پای به میدان نهاده و بخت خویش‌ و رفتار شورای نگهبان را بیازمایند، ولی هنوز به درستی نمی‌دانند که در ذهن و نگاه مردم چه می‌گذرد!

شال و کلاه انتخاباتی!

یداله اسلامی

دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس 

 

رئیس دولت سیزدهم در سفری نیمه تمام دار هستی را واگذاشت و رخت از جهان کشید و بر آنچه شد و هست دیده فروبست. 

شرایط تازه‌ای رقم خورد و انتخابات زودهنگام، فرصت برنامه‌ریزی را از همه گروه‌های سیاسی و نخبگان ستاند. با نزدیک شدن به موسم انتخابات بسیاری شال و کلاه کرده‌اند که پای به میدان نهاده و بخت خویش‌ و رفتار شورای نگهبان را بیازمایند، ولی هنوز به درستی نمی‌دانند که در ذهن و نگاه مردم چه می‌گذرد!

یاران دیروز رئیسی جنان سرگرم ستایشگری هستند که گویی در این کشور همه خوابند و دستاوردهای این سه ساله را از یاد برده‌اند.

سخن نه از تورم و گرانی و ‌افزایش حجم نقدینگی و بی‌اعتباری پول ملی و کوچک شدن و شاید جمع شدن سفره مردم در میان است و نه از آنچه در بخش‌های اجتماعی زندگی را بر مردم تنگ کرده و نفس‌ها را بریده است.

 هر کس می‌شتابد که از دیگری عقب نماند و چنان سرگرم بازی با باورهای مردم شده‌اند که پیامدهای ویرانگر این اغراق گویی‌ها را نیز از یاد برده‌اند و گمان می‌کنند سود اندک دوروزه بهتر از حفظ اندک باور باقیمانده مردم این سرزمین است.

کارنامه اقای رئیسی همانند کارنامه همه دست‌اندرکاران اداره کشور در دوره جمهوری اسلامی باید به بوته نقد سپرده شده و کارآمدی‌ها و ناکارآمدی‌ها به درستی سنجیده و بررسی شود.

رخداد غمبار منجر به قربانی شدن رئیس دولت و همراهان ایشان نباید اسباب بی‌توجهی به کارنامه ایشان و دولت سیزدهم شود. 

اما داستان انتخابات همچنان داستان پرغصه‌ای است که بخش‌های نانوشته بسیار دارد. دراین سال‌ها که سهم مردم از مشارکت در تعیین سرنوشت کم و کمتر شده و میزان شرکت نیز رو به کاهش گذاشته و گسست بین مردم و حاکمیت بیشتر شده است، تهدیدی بزرگ علیه حاکمیت ملی شکل گرفته است.

منافع ملی ایجاب می‌کند که اراده حاکم بر کشور با استفاده از فرصت برای ترمیم این گسست، کاری بکند و گامی بردارد و برای آشتی ملی پیام همبستگی و اهمیت آن را به گوش همگان برساند که بودنِ همه و برای این سرزمین اساس و‌‌‌‌‌ پایه قدرت ملی است.

ترمیم این گسست و سایر گسست‌های ویرانگر با چشم پوشیدن بر واقعیت‌های میدانی ممکن نخواهد شد. اگر از بین همه سلیقه‌ها و نگرش‌ها، کسانی در میدان باشند قدرت انتخاب مردم به قدرت گرفتن انتخابات ‌و افزایش توان حاکمیت ملی منجر خواهد شد.

استفاده از توان همه‌ نیروهای این سرزمین به بهبود روندهای جاری کمک کرده و مدد می‌رساند و می‌تواند به افزایش اعتبار اجتماعی و رشد امید در میان همه نا‌امیدیها مدد رساند.

تجربه‌های تلخی که سبب رانده شدن بخش‌های بزرگی از توان مردمی از میدان خدمت به کشور شده، نیازمند بازنگری جدی است.  ‌هرچند در این بازه زمانی کوتاه نمی‌توان انتظار دگرگونی‌های بنیادین داشت ولی می‌توان زمینه‌های لازم برای یافتن راهی نو و سیاست تازه‌ای را تجربه کرد. هر کس که پای در میدان می‌گذارد بهتر آن است که بودن در رقابت با دیگران و تایید بر قدرت انتخاب مردم را دستمایه تلاش و کوشش و سازماندهی انتخاباتی خویش کند که در میدان بی‌رقیب،  پیروزی طعم خوش نخواهد داشت.

محافظه‌کاران که گمان می‌کنند کلیددار پاستور خواهند شد و از سد شورای نگهبان خواهند گذشت و یا شورای نگهبان سدی برای آن‌ها نیست دغدغه‌شان رقابت درونی است که از انتخابات تازه مجلس بیشتر بروز پیدا کرده.

اصلاح‌طلبان درجدال با خویش و اینکه چیزی دستخوش تغییر نشده که حضور ما را توجیه کند و در همان حال نیم نگاهی به حاکمیت که برای گذر از این شرایط سیاستی دیگر باید تا بتوان گام برداشت و در میدان حضور یافت.

دگرگونی‌های بنیادین و اصلاحات ساختاری از نیازهای اساسی کشور است که ارکان قدرت اگر پیشگام این دگرگونی‌ها شوند دامنه خطرات و تهدیدها محدودتر و زیان‌های وارد شده به کشور نیز کمتر خواهد شد، 

آیا این صدا این بار شنیده خواهد شد؟!

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها