آرایشگری، شغلی که دیگر توصیه نمیشود
یک آرایشگر: مشتریان وقتی از نتیجه کار یکی از همکاران، راضی نباشند اعتراض میکنند. کمتر روزی هست که جروبحث نداشته باشیم.
مغازه بهنام نزدیک پارک خیام (محدوده امام حسین است). وقتی از او درباره وضعیت کسبوکارش سوال میکنم, میگوید: « از اینجا تا میدان امام حسین شاید بیشتر از دو ابزارفروشی نبینید چون چند صد میلیون سرمایه لازم دارد اما در نزدیکی مغازه من پنج آرایشگری دیگر هم هستند. این شغل سرمایه لازم ندارد و این باعث شده, دست زیاد باشد. اولین گزینهای که به ذهن جوانان بیکار میرسد آرایشگری است». به شوخی می گوید قبلا آرایشگران خوش نداشتند که محل کارشان پاتوق دوستان و آشنایان بیکار شود ولی الان طوری شده که به وجودشان نیاز است.
میگوید حدود نه ماه است که اینجا را اجاره کرده و اگر وضعیت همینطور پیش برود دنبال شغل دیگری خواهد گشت. برایم توضیح میدهد که: «بیکاری بیداد میکند. همه میخواهند آرایشگر شوند. بهزحمت اجاره مغازه را درمیآورم. دوستانی که با من دوره آرایشگری دیده بودند هم تقریباً همین شرایط را دارند. چند روز قبل یکی از آنها با من تماس گرفت و گفت که در یک شرکت مشغول به کار شده. بنده خدا واقعاً به این شغل علاقه داشت. او هم مثل من بعدازآنکه مدرک گرفت چند سالی شاگردی کرد. آشناها از من درباره درآمد آرایشگری سوال میکنند. به هیچکس توصیه نمیکنم وارد این شغل شود. شرایط مثل ده یا بیست سال قبل نیست. زمانی همه آرایشگران مشتری داشتند ولی الان فقط روی درآمد پنجشنبه و جمعه میتوانم فکر کنم. امروز جمعه بود و ۲۰۰ تومن کاسب شدم ولی از شنبه بازار کساد میشود».
حق با بهنام است؛ ۱۰۰ متر بالاتر با یکی از همکاران او همکلام میشوم. آقا ابراهیم هم نظر مشابهی دارد: «تا چند سال قبل جمعهها به مغازه نمیآمدم. آنقدر درآمد داشتیم که جمعهها, کار را به شاگردم بسپارم. میگویند اوضاع اقتصاد هرقدر هم که بد باشد اوضاع آرایشگرها بد نمیشود چون بههرحال مردم مجبورند مو و ریش خود را اصلاح کنند. واقعاً اینطور نیست. مشتری که قبلاً ماهی یکبار برای اصلاح میآمد را حالا دیربهدیر میبینیم. مشتری از ما میخواهد که با نمره بالاتر کوتاه کنیم. خیلیها ترجیح میدهند خودشان صورتشان را اصلاح کنند. وضعیت بازار باعث شده تعداد آرایشگاه های ۱۰ هزار تومانی زیاد شود. مردم دیگر چندان وسواس به خرج نمی دهند. من تازهکار نیستم، ۲۵ سال است که کار میکنم, ولی حتی بازار قدیمیها هم تعریفی ندارد. مردم میشنوند یا میبینند که فلان آرایشگر کارش گرفته و پول پارو میکند ولی به نظرم از هر ۱۰ آرایشگر یک نفر درآمد آنچنانی دارد».
قبل از خداحافظی با بهنام شماره یکی از همکارانش را گرفته بودم. توصیه کرد حتماً با او هم صحبت کنم. محمد سیوپنجساله گفت: «ماهانه حداقل چهار میلیون درآمد دارم. مغازه ندارم و در آرایشگری تعاونیای که نزدیک فروشگاه شهروند (محدوده جمهوری) است کار میکنم. روزانه سی تا چهل اصلاح انجام میدهم. البته درآمدم در برابر حجم کاری که انجام میدهیم زیاد نیست. از نه صبح تا ده شب سرپا هستیم. نرخ اصلاح سروصورت در آرایشگاههای تعاونی فقط هفت هزار تومان است. نصف هر اصلاح هم به صاحب مغازه میرسد».
در ادامه میگوید: « آرایشگاههای تعاونی مزایدهای هستند و ادامه میدهد: وقتی نرخ اینقدر پایین است دیگر نمیتوانیم بیشتر از ده دقیقه برای هر اصلاح وقت بگذاریم. همه ما تندزن هستیم و مدل نمیزنیم. بیشتر مشتریان ما انتظار خاصی ندارند اما بههرحال بعضی انتظار دارند که نیم ساعت وقت بگذاریم. وقتی از نتیجه کار یکی از همکاران راضی نباشند اعتراض میکنند. کمتر روزی هست که جروبحث نداشته باشیم. مشتری عکس فلان بازیگر یا بازیکن فوتبال را می آورد و می خواهد آن مدل را پیاده کنیم! از طرف دیگر بالا بردن قیمتها هم دردی را دوا نمیکند چون مشتریان ما دقیقه به خاطر ارزان بودن به اینجا میآیند. از همه بدتر بیشتر آرایشگرها بیمه و تعطیلی ندارند. دستمزد ما روزانه پرداخت میشود پس مرخصی رفتن, صرف نمیکند».
ارسال نظر