شوق ادامه‌دار بینندگان یوسف(ع)

محمود پاک‌نیت بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، این روزها ۲ سریال تلویزیونی به‌نام‌های به‌رنگ خاک و حکایت‌های کمال را از شبکه‌های یک و ۲ سیما روی آنتن دارد به همین بهانه گفت‌وگویی با این بازیگر سرشناس انجام شده که در زیر می‌خوانید.

شوق ادامه‌دار بینندگان یوسف(ع)

«محمود پاک‌نیت» بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، این روزها 2 سریال تلویزیونی به نام‌های «به رنگ خاک» و «حکایت‌های کمال» را از شبکه‌های یک و 2سیما روی آنتن دارد و از سوی دیگر بتازگی بازپخش چندباره سریال یوسف پیامبر(ص) به کارگردانی مرحوم سلحشور که پاک‌نیت در آن به ایفای نقش پرداخته، با استقبال مخاطبان در تلویزیون به پایان رسید به همین بهانه در گفت‌وگویی با این بازیگر سرشناس پیرامون فعالیت‌های اخیر او و استقبال از سریال قدیمی یوسف پیامبر و وضعیت فعلی سینما و تلویزیون گفت‌وگو کرد.

جناب پاک‌نیت! شما این روزها 2 سریال جدید روی آنتن تلویزیون دارید که یکی از مجموعه‌ها با عنوان «حکایت‌ کمال» داستان‌های قدیمی دهه 40 را برای نوجوانان روایت می‌کند و از قضا مورد استقبال خانواده‌ها نیز قرار گرفته است؛ درباره این سریال توضیح می‌دهید و اینکه چطور شد حضور در این مجموعه را که محور اصلی آن یک نوجوان است پذیرفتید؟

روز نخستی که فیلمنامه را خواندم، بخوبی متوجه شدم خاطرات نوستالژیک مردم در دهه‌های 40 و 50 با هنرمندی خاصی نوشته شده است. همان‌طور که اطلاع دارید فیلمنامه این سریال از یک کتاب نفیس که جایزه هم گرفته اقتباس شده و نویسنده توانسته بخوبی داستان‌های کتاب را در قالب فیلمنامه روایت کند که مخاطبان را جذب خود کند به طوری که مخاطبان با تماشای این سریال، زندگی لذت‌بخش خانوادگی آن دوران را که مبتنی بر عشق ورزیدن اعضای خانواده با دورهمی‌های ساده بود از نمای نزدیک لمس می‌کنند.

سریال‌های زیادی بر اساس خاطرات قدیمی تاکنون ساخته شده، به نظر شما وجه تمایز «حکایت‌های کمال» با سریال‌های مشابه خود (به لحاظ روایت قصه) چیست؟

مهم‌ترین ویژگی سریال «حکایت‌های کمال» در فیلمنامه آن نهفته است که در عین سادگی داستان، جذابیت‌هایی را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد و از آنجا که این روزها با گسترش زندگی ماشینی، اعضای خانواده در دورهمی‌های خود با تلفن‌های همراه‌شان سرگرم هستند، دغدغه تمام عوامل این مجموعه بوده که نشان دهیم همچنان می‌توان در دورهمی‌های خود بدون نیاز به وسایل امروزی، شاد و سرگرم بود و در نتیجه کانون گرم خانواده حفظ شود.

سریال «به رنگ خاک» را هم این روزها روی آنتن شبکه یک سیما دارید؛ درباره این سریال هم توضیح می‌دهید؟

سریال «به رنگ خاک» به کارگردانی حسن لفافیان که این روها از شبکه یک پخش می‌شود راوی قصه زندگی مردم خونگرم جنوب کشور است. این مجموعه هم سعی کرده با روایت قصه‌های جذاب از نگاه جامعه امروزی به اهمیت کانون گرم خانواده بپردازد که امیدوارم این اتفاق هم در نتیجه سریال رخ دهد.

سریال محبوب «یوسف پیامبر» به کارگردانی زنده‌یاد سلحشور هم بتازگی تکرار چندین‌باره‌اش از تلویزیون پخش شد و همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود این بار هم با استقبال بالای مخاطبان مواجه شد به‌طوری که تعداد مخاطبان آن از برخی سریال‌های جدید شبکه‌های مختلف هم بیشتر بود؛ به نظرشما راز ماندگاری و محبوبیت این سریال پس از بارها پخش شدنش چیست؟

اول اینکه مردم ما همیشه به سریال‌های تاریخی علاقه دارند، دوم اینکه قصه‌ای که قرآن هم بسیار روی زیبا بودنش تاکید دارد وقتی توسط یک هنرمند متعهد(فرج‌الله سلحشور) به زیبایی روایت می‌شود به تماشایی‌تر شدن اثر کمک می‌کند و برای چندمین بار ارزش دیدن دارد. در یک کلام اگر بخواهم حق مطلب را ادا کنم باید به قول مرحوم سلحشور بگویم «ساخت این سریال‌ برای همه عوامل یک کار دلی بود که خود خدا قدرتش را نیز به بازیگر و فیلمساز می‌دهد».

درباره دلیل استقبال بالای مردم از این اثر پس از گذشت 10 سال از ساختنش توضیح می‌دهید؟ آیا بتازگی در این‌باره اتفاق جالبی برای‌تان افتاده که انتظارش را نداشته باشید؟

طی سال‌های اخیر از مخاطبان این سریال‌ شاهد ابراز محبت به بازیگران سریال بوده‌ام که این محبت مردم همچنان به بازیگران آن ادامه دارد. بتازگی در فروشگاهی مشغول خرید بودم که یک مرد میانسالی با یک شوق عجیبی به سمتم آمد و در حین اینکه شانه‌هایم را می‌بوسید، گریه می‌کرد و می‌گفت من پس از آنکه 8 بار این سریال را تماشا کردم، همچنان با بغض و شوق این سریال را پیگیری می‌کنم.

جناب پاک‌نیت! شاید پس از گذشت 10 سال از ساخت این مجموعه راحت‌تر بتوانید بگویید تاثیرگذارترین و محبوب‌ترین سکانسی که برای شما خاطره‌ساز شد، کدام است؟

تمام سکانس‌های سریال برایم لذت‌بخش و خاطره‌ساز است اما سکانس سخت و فوق‌احساسی دیدار حضرت یعقوب(ع) و حضرت یوسف(ع) نه‌تنها برای من، بلکه برای تمام مخاطبان مهم‌ترین و جذاب‌ترین صحنه سریال بود؛ این سکانس سختی‌های خاص خود را داشت و عوامل 2 روز کامل درگیر ضبطش بودند تا این صحنه را به بهترین شکل روایت کنند که خدا را شکر این سختی‌ها مثمرثمر واقع شد. این سکانس توانست جای خودش را در دل مخاطبان پیدا کند. در مجموع می‌توانم بگویم شخصا هر گاه به این سکانس فکر می‌کنم، احوالاتم دگرگون می‌شود و شاید هنوز هم تحمل تماشای سکانس دیدار حضرت یعقوب با یوسف را نداشته باشم.

انگار علاقه شخصی شما به سریال‌های تاریخی موجب شده اغلب کارگردانان شما را برای حضور در مجموعه‌های تاریخی انتخاب کنند که شاید این مسأله دلیل حضورتان در سریال تاریخی «جشن سربرون» به کارگردانی مجتبی راعی است!

البته من به عنوان بازیگر به حضور در تمام آثار با انواع و اقسام ژانرها علاقه‌مندم اما برخی موارد شرایط طوری پیش می‌رود که حضورم در برخی سریال‌ها با ژانری خاص پررنگ تر می‌شود که این مسأله از نظر حرفه‌ای چندان بد هم نیست اما سعی می‌کنم خود را به‌عنوان بازیگر محصور به یک گونه خاص نکنم.

درباره نقش خـــود در ســریال «جشن سربرون» توضیح می‌دهید؟

این سریال که مدتی است فیلمبرداری‌اش آغاز شده، به دوران مظفرالدین‌شاه و پیروزی مشروطه‌خواهان می‌پردازد که داستان اصلی در میان عشایر روایت می‌شود و من هم نقش «فتح‌الله خان» را که یک فرد جاه‌طلبی است به عهده دارم که فتح‌الله خان در داستان سریال همراه با حاکم فارس مسیر قصه را پیش می‌برد و البته در بخشی از قصه، مخاطب شاهد رخ دادن اتفاق‌های تاثیرگذار از سوی این شخصیت خواهد بود که جزئیات بیشتر را بهتر است از قاب تلویزیون تماشا کنید.

حالا که صحبت از سریال‌های تلویزیون شده است، می‌خواهم بدانم تاکنون پیش آمده از ایفای نقش در سریالی پشیمان شده باشید؟

در این‌باره چیز خاصی به ذهنم نمی‌رسد اما همیشه این حسرت را می‌خورم که 2 سریال از مجموعه‌هایی که در آنها بازی کرده‌ام، آنطور که حقش بوده است دیده نشده‌اند و واقعا دلم برای‌شان می‌سوزد. یکی از سریال‌ها سریال «پشت کوه‌های بلند» به کارگردانی امرالله احمدجو، سازنده اثر تحسین شده «روزی روزگاری» است؛ سریالی که آنقدر به لحاظ داستانی جذاب بود که همان موقع به امرالله گفتم این مجموعه با استقبال بیشتری نسبت به «روزی روزگاری» روبه‌رو خواهد بود اما متاسفانه به خاطر بی‌تدبیری رخ داده در زمان پخش، این مجموعه به‌خاطر همزمانی پخش با ایام مسابقات جام ملت‌های اروپا حیف و میل شد که موجب دلسردی سازنده اثر و تمام عواملی شد که چندین ماه در شهرهای مختلف زحمت تولیدش را کشیده بودند.

مجموعه دیگری که هم می‌توانست بهتر از اینها دیده شود، سریال «روشن‌تر از خاموشی» است؛ سریالی در وصف بزرگی چون «ملاصدرای شیرای» عارف بزرگ ایرانی که می‌توانست مخاطب بیشتری را جذب خود کند. این سریال با ترکیبی از بازیگران سرشناس و پیشکسوتی چون علی نصیریان، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز و... اثری باکیفیت از آب در آمد اما متاسفانه این اثر هم فدای زمان پخش نامناسب شد.

صحبت‌های‌مان درباره سریال‌های تلویزیونی را با سریال حضرت موسی(ع) که مرحوم سلحشور قصد ساختنش را داشته و اکنون به جمال شورجه سپرده شده به پایان ببریم؛ آیا تاکنون درباره حضورتان در این سریال با شما صحبتی شده است؟

تا این لحظه هیچ صحبت رسمی‌ای با بنده درباره سریال حضرت موسی(ع) نشده است، البته آن زمان مرحوم سلحشور درباره انگیزه‌اش درباره ساخت سریال «حضرت موسی» با بنده صحبت‌هایی می‌کرد که متاسفانه فرصتی نشد که ایشان این اثر را بسازد و حالا هم که ساخت آن به آقای شورجه سپرده شده، ایشان هم در بستر بیماری است که امیدوارم با بهبودی وی، هر چه سریع‌تر این اثر فاخر ساخته شود و اگر به من هم پیشنهاد حضور داده شود با افتخار می‌پذیرم.

کمی از فضای سریال‌های تلویزیون فاصله بگیریم؛ شما یک تجربه موفق در یک سریال پرمخاطب نمایشی خانگی (شهرزاد) در کارنامه کاری خود دارید؛ از آنجا که این روزها حرف و حدیث فراوانی درباره دستمزدهای بالای عوامل در سریال‌های نمایش خانگی نسبت به تلویزیون مطرح می‌شود، شما در این‌باره توضیح می‌دهید؟

نمی‌دانم این ذهنیت از کجا آمده که بازیگران برای حضور در سریال‌های نمایش خانگی دستمزد به مراتب بیشتری نسبت به ایفای نقش در تلویزیون دریافت می‌کنند اما درباره دستمزدم در سریال پرمخاطب و جذاب شهرزاد می‌توانم بگویم که دستمزدم در این سریال تا حدودی کمتر از دستمزدم در تلویزیون بوده است و واقعا درباره این موضوع اطلاع دقیقی ندارم که بخواهم بیشتر از این اظهارنظر کنم.

آقای پاک‌نیت! به نظر می‌رسد خودتان به حضور در سریال‌ها بیشتر تمایل دارید تا فیلم‌هایی سینمایی و مخاطب کمتر شاهد حضور شما در فیلم‌هایی سینمایی است.

اینکه حضورم در فیلم‌هایی سینمایی کمتر است تنها به دلیل مشغله‌هایی است که بازی در سریال‌ها برایم به‌وجود می‌آورد، زیرا نمی‌توانم حضور در سریال‌های فاخر و خوب را رد کنم و منتظر بمانم یک فیلم سینمایی که فیلمنامه‌اش را بپسندم به بنده پیشنهاد شود و البته این مسأله موجب می‌شود شرمنده محبت برخی فیلمسازان کاربلد شوم که آخرین نمونه‌اش پیشنهاد آقای حاتمی‌کیا برای حضور در فیلم جدید «خروج» بوده که متاسفانه به‌خاطر مشغله حضور در سریال‌های تلویزیونی توفیق حضور در این اثر را نداشتم.

در مجموع وضعیت این روزهای سینمای ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه شاهد آن هستیم که این روزها مبتذل‌ترین آثار را به عنوان «کمدی» روی پرده می‌برند و حتی برخی‌ها عنوان می‌کنند مردم چون به این آثار می‌خندند پس آثار موفقی هستند اما این نوع خنداندن مردم مانند خوردن بیش از حد غذاهای فست‌فودی است که آسیب‌های وحشتناکش در آینده نمایان می‌شود.

درباره آسیب‌های فعلی هم که باید گفت با این روند برخی خانواده‌ها را از سینما دور می‌کنیم به ‌طوری که پدر خانواده رویش نمی‌شود برخی آثار کمدی سینما را با اعضای خانواده‌اش تماشا کند و متاسفانه برخی فیلم‌های کمدی دارند به مسیر برخی فیلم‌های مبتذل قبل از انقلاب می‌روند که برای خنداندن لحظه‌ای مردم هر کاری می‌کنند. در مجموع امیدوارم با همفکری و همکاری هنرمندان و مسؤولان فرهنگی روزی فرا برسد که پدر خانواده با خیالی آسوده همراه اعضای خانواده‌اش برای تماشای یک کمدی سالم به سینماها برود.

 

ارسال نظر

یادداشت

آخرین اخبار

پربازدید ها