احمد موثقی استاد دانشگاه در گفتگو با مستقل:
پرونده روسیه علیه ایران خیلی سنگین است
دکتر موثقی میگوید: پرونده روسیه علیه ایران خیلی سنگین است و ضمنا روسیه دشمن تاریخی ایران نیز بوده است. اما الان فرصت خوبی برای نجات ایران است، با توجه به اینکه بطور راهبردی این جنگ بشدت به ضرر روسیه خواهد بود چون در حوزه نرم و شبکه مالی و مسائل سیاسی و عمومی اساسا آیندهای ندارد.
سرویس سیاسی
جنگ روسیه و اوکراین همچنان ادامه دارد و هنوز مشخص نیست پوتین تا کجا میتواند به آتشافروزی ادامه دهد، اما هنوز خبری از صلح نیست. در مذاکرات اخیر نمایندگان روسیه و اوکراین هم صحبتی از آتش بس نهایی نشده است. از سوی دیگر ایران در این میان درگیر مذاکرات وین است مذاکراتی که یک سمت آن روسیه است و طبعا روسها از این صحنه برای امتیازگیری از غرب استفاده میکنند.
به جهت بررسی ابعاد مختلف جنگ اوکراین گفتگو کردیم با دکتر سیداحمد موثقی استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی که مشروح آن را میخوانیم:
دلیل حمله نظامی روسیه به اوکراین را چه عاملی ارزیابی میکنید؟
بطور کلی ساختار رژیم پوتین اینگونه است که به نفت و گاز و رانت مبتنی است و ساختاری دموکراتیک ندارد.
مزیت نسبی این رژیم برتری نظامی آن است که باید از آن برای پیشبرد اهداف جاهطلبانه خود استفاده کند. در این اهداف سابقهی پوتین با توجه به فروپاشی شوروی مهم است زیرا که دنبال احیای قلمرو شوروی است.
روسیه با ساختار فعلی نیز نمیتواند با دنیای سرمایه داری همراه شود نتیجتا در کنار این مسائل موضوعات امنیتی را مطرح میکند و این نکته که ناتو برای ما تهدید است و نفوذ خارجی که داخل اوکراین صورت دادهاند، در کنار همهی اینها مسئله منابع اوکراین نیز مهم است.
روسیه با چین هم زاویه دارد و در صفبندی جهانی نیز در تقابل با آمریکا و اروپا قرار میگیرد، این نکات میتواند زمینههای مناسبی برای حمله فراهم کند.
برخی ناتو را مقصر این تنش و تحریک پوتین به جنگ معرفی میکنند، این استدلال تا چه اندازه درست است؟
پوتین این مسئله را دستاویز قرار داده است، اما به هر حال هر کشوری اختیار خود را دارد و در صف بندیهایی که لازم ببیند برای امنیت خود وارد میشود. اما اینها نمیتواند بهانهای برای حمله نظامی باشد یا ما در بلندگوهای رسمی بگوییم این شرایط تقصیر ناتو و اوکراین و آمریکاست.
این صحبتها سادهاندیشانه است مخصوصا بخاطر وابستگیهایمان به روسیه این موضع گیریها در بلندگوهای رسمی ما گفته میشود.
ما ۸ سال قربانی جنگ بودهایم و حالا نمیتوانیم از یک متجاوز دفاع کنیم بخاطر اینکه اوکراین میخواسته در پیوند با جریانهایی علیه روسیه عمل کند.
با این استدلال صدام هم حق داشت چون میگفت ایرانیها میخواهند انقلابشان را صادر کنند بنابراین من به ایران حمله کردم.
جنگ فی نفسه بسیار وحشتناک است مخصوصا تجاوز رسمی نظامی به کشوری که مستقل شده و مردم نظام آن را انتخاب کردهاند.
به هر حال صورت قضیه این است که ۷۰ درصد مردم به این آقا رای دادهاند و دولت مستقلی دارد شما نمیتوانید سیاه و سفید نگاه کنید و پیش خود تحلیل کنید او وابسته به آمریکاست و ... اگر ما هم وابسته به روسیه باشیم دلیل میشود آمریکا به ما حمله کند؟
آیا ممکن است اوکراین برای پوتین مانند ویتنام برای آمریکا به باتلاقی تبدیل شود؟
خیر من فکر نمیکنم. البته یک مقایسههایی در کشور ما در مورد این برخورد دوگانه میشود که چرا دنیای غرب سرکوب و کشتار یمنیها و فلسطینیها را محکوم نمیکند، یا مثلا میگفتند سیاست را در ورزش دخالت ندهید و .. اما الان همه دنیا از اوکراین حمایت میکنند.
در واقع طبق مبانی حقوق بین الملل یک تجاوز آشکار و مستقیم علیه هنجارهای پذیرفته شده بین المللی انجام شده که توجیهی ندارد.
اوکراین هم کشور ضعیفی بود و پوتین با رفتار سلطه جویانه با آن برخورد میکند و در راستای منافع خود این کشورها را تضعیف میکند.
مثلا در سوریه چقدر ایران هزینه کرد اما نیروی هوایی روسیه آن جا را گرفت اما پایگاههای ما آسیب دیدند، روسیه با اسرائیل هماهنگ عمل میکند و آنها با دست باز به پایگاههای ایران حمله میکنند، الان سوریه کاملا زیرمجموعه روسیه شده است.
در مورد اوکراین هم همین مسئله است در واقع با این شکل آشکار بیایند ۷۰ کیلومتر طی چندین هفته آمادهسازی حمله کنند.
افکار عمومی دنیا نیز تحریک شده و مهمترین اثری که در سطح جهانی دارد این است که برای جهان پذیرفته نیست؛ آثار اقتصادی و سیاسی حتی برای کل جهان دارد، برای اقتصاد بین الملل، برای تجارت بین الملل، روی مسئله نفت و گازی که الان بحث آن این است که بالاخره چگونه قرار است پیش برود.
یا بحث تاسیسات هستهای که در اوکراین است و یا در ادامه اشغال کریمه و ... از نظر حقوق بین الملل و افکار عمومی دنیا قابل قبول نیست.
وی این حساب یک سری نیرو چه اوکراینیهای مقیم خارج و چه دیگران در حال آمدن به اوکراین هستند که علیه نیروهای روس بجنگند.
البته این فرضیه نیز میتواند مطرح باشد که آمریکا باتلاقی برای روسیه ایجاد کند و حتما به شدت اقتصاد روسیه آسیب میبیند.
ولی در مقابل روسیه هم یک تواناییهایی دارد مثلا در مقایسه با ایران وسعت و منابع بیشتر و سابقه تسلیحاتی و بمب هستهای دارد که به هر حال بحث جنگ جهانی سوم نیز با این سیر حوادث مطرح است.
شکل تجاوز روسیه به غیرنظامیان نیز عنوان شده است.
به هر حال افکار عمومی تحریک شده و بسیجی در حال شکل گرفتن است که توانسته سرعت پیشروی نیروهای روس را کُند نماید. ولی من فکر نمیکنم بتوان وضعیت فعلی روسیه را با ویتنام برای آمریکا مقایسه کرد.
آیا این جنگ میتواند بر روابط ایران و غرب تاثیر بگذارد؟
متاسفانه ایران بازی سیاست را بلد نیست و دیپلماسی ما بسیار ضعیف است چون پایه تئوریکی نداریم.
در واقع متاسفانه ما در این چهل ساله متخصص فرصتسوزی شدهایم و بطور کارشناسانه متوجه منافع ملی نیستیم. در شرایطی که پیش آمده، ایران میتواند به بهترین وجه خود را از رابطه نابرابر با روسیه نجات دهد.
روسیه اساسا یک ایران به شدت ضعیف را میخواهد یا مثلا دیدید در رابطه با دریای خزر و تقسیم آن که نصف نصف بین ایران و شوروی بود چگونه عمل کردند.
پرونده روسیه علیه ایران خیلی سنگین است و ضمنا روسیه دشمن تاریخی ایران نیز بوده است. اما الان فرصت خوبی برای ایران است، با توجه به اینکه بطور راهبردی این جنگ بشدت به ضرر روسیه خواهد بود چون در حوزه نرم و شبکه مالی و مسائل سیاسی و عمومی اساسا آیندهای ندارد.
بنظر من چین هم درست است که رو بازی نمیکند اما اقتصاد سیاسی آن تفاوت زیادی با روسیه دارد و در ماجرای جنگ اوکراین خیلی جلو نمیآیند که پشت روسیه را بگیرند.
بنابراین جنگ آیندهای پایدار و موفق برای روسیه ندارد که ایران بیش از این بخواهد تحت رابطه نابرابر با روسیه برود و بهترین موقعیت است که اگر در شرایط تحریم، روسیه مداخله امنیتی و سیاسی و نظامی بر ایران پیدا کرده، و ایران در ضعیفترین موقعیت به سرعت و با شدت به طرف روسیه و چین میرود و پیمانهای نامتعادل میبندد، مقداری از این شرایط فاصله بگیرد.
با توجه به نیاز اروپا به نفت و گاز، ایران میتواند در این حوزه انرژی به عنوان یک جایگزین عمل کند و اگر یک چرخش راهبردی پیدا کند و عدم توازن راهبردی را متعادل کند، میتواند از آمریکا و اروپا را با توافق هستهای امتیاز بیشتری کسب کند.
میتواند امنیت پایدار خود را در صنعتی شدن و توسعه ببیند در رضایت مردم ببیند. در مشروعیت نظام سیاسی و تقویت طبقه متوسط و ایجاد کار برای مردم ضعیف که ممکن است از داخل شورش کنند، این بزرگترین تهدید امنیتی برای نظام سیاسی است.
نکته حائز اهمین این است که امنیت ملی یک کشور تحتالشعاع نظام سیاسی قرار میگیرد و این نظام سیاسی هر چقدر بودجهاش را صرف تسلیحات بکند باز هم موشکها و پهبادها لازم است اما وقتی گرسنهها به خیابان بیایند این اسلحه و تسلیحات مفید نخواهد بود.
ارسال نظر