فقیهی همکاری مردم را تنها راه کنترل بیماری میداند
مصطفی فقیهی میگوید: امروزه دیگر ثابت شده بدون همکاری مردم امکان کنترل این بیماری و حل بحران وجود ندارد. او معتقد است: قرنطینه نیاز به فرهنگ ویژهای دارد که در کشور ما بالاخص قم بسیار غیرقابل پذیرش است و قابل قیاس با فرهنگ دستورپذیری مردم شرق آسیا و چین نیست.
"مصطفی فقیهی" صاحب امتیاز سایت "انتخاب" است که باید آن را بازماندهای از روزنامه انتخاب دههی هفتاد دانست. انتخاب بارها توقیف، فیلتر و بازگشایی شده و صاحب امتیاز آن دارای پروندههای قضایی متعددی اعم از مفتوحه و مختومه میباشد. فقیهی پیش از این مشاور رسانهای آیتالله هاشمی و در حال حاضر مشاورت محسن هاشمی را به عهده دارد. با فقیهی درباره بحران اپیدمی گفتگو کردیم و نظر او را درباره ابعاد مختلف اپیدمی و کوچکنمایی و بزرگنمایی این بحران جویا شدیم.
آیا پنهانکاری باعث شد که کرونا چنین گسترده شیوع پیدا کند؟
ورود کرونا به ایران به صورت رسمی روز ۳۰ بهمن تایید شد. اکنون که سه هفته از آن گذشته (زمان انجام گفتگو) تمام ۳۱ استان کشور به این ویروس آلوده شدهاند؛ آن هم با وجود این همه هزینه سنگین، تبلیغات گسترده و تعطیلیها و محدودیتهای رفت و آمد و سفر. اگر فرض کنیم که کرونا زودتر از روز اعلام رسمی یعنی ۳۰ بهمن، وارد کشور شده بود و همان زمان هم اعلام میشد، طبعا همین هزینهها و تبلیغات و محدودیتها همان زمان میتوانست اعمال شود و طبیعی است که راحتتر می شد جلوی شیوع این ویروس را گرفت. تا اینجا، اعلام دیرهنگام ورود کرونا به کشور- در صورت صحت این موضوع - قطعا نقش زیاد و ویرانگری در اشاعه کرونا در کشور داشته است. البته موارد دیگری از جمله دست دست کردن مسئولان در تصمیماتی مانند قرنطینه کردن شهرهای کانون بیماری نیز در این موضوع نقش داشته اما نمیتوان نقش کتمان حقیقت را نادیده گرفت. اکنون نیز وضع به همین منوال است. یعنی شفافیت و ارائه اطلاعات درست به مردم قطعا کمک زیادی به مردم میکند که بتوانند در جلوگیری از گسترش این ویروس همکاری بیشتری داشته باشند. برخی میگویند نباید مردم را نگران کرد. حرف درستیست اما نباید انقدر بحران را کوچکنمایی کرد که مردم به جای قرنطینه محض خانگی، در بازارها و جادهها مشغول خرید و تفریح باشند. مردم نگران و هوشیارتر شوند و در پستوی خانه قرنطینه شوند بهتر است یا در بازارها پرپر شوند؟! الان انتخاب میان بد و بدتر نیست. انتخاب میان بدتر و فاجعه است!
عدهای متحجرانه با عَلم کردن طب اسلامی در مقابل طب نوین میخواهند اعتماد مردم نسبت به نظام پزشکی کشور را سست کنند، در این رابطه نظرتان چیست؟
البته درمورد طب و پزشکی باید متخصصان این حوزه نظر بدهند. اما آنچه مسلم است اینکه آنچه امروز به عنوان طب اسلامی مطرح میشود مورد انتقاد بسیاری از علما و مراجع تقلید کشور نیز قرار گرفته. مثلا آیت الله جوادی آملی با صراحت گفتهاند ۹۶ درصد احادیثی که در طب اسلامی به آن استناد میشود، اعتبار ندارند. فارغ از این موضوع، آنچه عقلاً مورد تایید است اینکه هر ادعایی در طب اسلامی یا حتی طب سنتی و گیاهی باید از نظر علمی و مثلا در آزمایشگاه تایید شود در غیر این صورت نمیتوان به آن اعتماد کرد.
آیا میتوان راهی جست که کرونا تبدیل به یک بحران کشنده ملی نشود؟
کرونا محدود به چند کشور نیست. امروز بیش از ۱۰۰ کشور یعنی بیش از نیمی از کشورهای دنیا با آن درگیرند. طبعا همکاری بین کشورها از اشتراکِ یافتههای علمیشان گرفته تا همکاری عملیاتی تاثیر زیادی در کنترل بیماری دارد. اما از بُعد اجتماعی، امروزه دیگر ثابت شده که بدون همکاری مردم و همچنین رفع محدودیت و تشویق گروهها و سازمانهای مردم نهاد امکان کنترل این بیماری وجود ندارد. طبعا جلب کمک و همکاری مردم در بحران نیز پیشنیازهایی دارد که به طور خلاصه میتوان گفت اولین پیشنیاز آن: جلب اعتماد مردم و نیز احترام گذاشتن به حقوق آنهاست. من در این مورد مقاله مفصلی در سایت انتخاب نوشتم و ضمن درخواست از رئیس جمهور برای به عهده کرفتن ریاست ستاد مبارزه با کرونا به جای وزیر بهداشت، عدم فرماندهی واحد، عدم وجود انسجام، نداشتن وحدت رویه، نبود صداقت با مردم، دستپاچگی و عجول بودن مسئولین و ... را مهمترین علل عدم موفقیت ستاد مذکور خواندم که میتواند به بحرانی صعب و سختتر بدل شود.
چرا آمار مبتلایان و فوت شدهها شفاف اعلام نمیشود؟
البته آنچه به عنوان آمار رسمی بیان میشود لزوما نادرست نیست، اما مسئله اینجاست که در کنار این آمار، ابهامات و تناقضهایی وجود دارد که این تناقضات توضیح داده نمیشود. مثلا فرماندار کاشان آمار فوتیهای این شهرستان را ۸۸ نفر اعلام کرده که از آمار کل استان اصفهان بسیار بیشتر است؛ این تناقض چگونه باید رفع شود؟ یا شمار زیادی از فوتیها با عنوان «مشکوک به کرونا» وجود دارند که درباره آنها توضیح داده نمیشود. از سوی دیگر، همه ما دوستانی داریم که از فوت نزدیکان خود به دلیل ابتلا به کرونا خبر میدهند. در این مورد، هم آقای پزشکیان نائب رئیس مجلس و هم آقای ایمن آبادی نماینده رشت، آمارهای رسمی را «شوخی» خواندند. در این میان، برخی در داخل کشور میگویند ارائه هرگونه آمار جرم است و هرکس هر چه بگوید باید تنبیه قانونی شود. استدلالشان هم، ادعای برخوردی مشابه در آمریکاست. این درحالیست که در آمریکا رسانهها و روزنامه نگاران به کرات در حال اعلام این آمار هستند و آنچه در شبکههای اجتماعی تحت عنوان اینکه دولت ترامپ اعلام کرده که «با اعلام کنندگان آمار و اطلاعات مربوط به کرونا در آمریکا، برخورد میکنند» از اساس دروغ است
چرا قرنطینه قم یا شهرهای منشاء ویروس زودتر انجام نمیشود تا گام جدی به سوی ریشهکنی کرونا برداریم؟
شاید مشکل اصلی در تعدد نهادهای تصمیمگیری باشد و مربوط به موضوع قرنطینه هم نیست. مثلا درمورد همین موضوع قرنطینه، با اینکه کل مسئولیت به ستاد مبارزه با کرونا و وزارت بهداشت واگذار شده، اما گویا برای تصمیمگیری و اعمال تصمیم خود باید از هفتخوان رستم عبور کنند. حالا شما حساسیتهای مربوط به قم را هم به این موضوع اضافه کنید. از سوی دیگر، تصور میکنم قرنطینه نیاز به فرهنگ ویژهای دارد که در کشور ما بالاخص قم بسیار غیرقابل پذیرش است و قابل قیاس با فرهنگ دستورپذیری مردم شرق آسیا و چین نیست.
آیا نپذیرفتن کمکهای جامعه جهانی در این برهه که با اقلام ضدعفونی گرفتاریم، درست است؟
اگر چنین اتفاقی افتاده باشد، قطعا درست نیست. به طور کلی، ایزوله کردن کشور و محروم کردن خود از ارتباطات جهان
ی زیانهای فراوانی دارد که بخشهایی از آن به ویژه اثرات نابودکنندهاش در حوزه اقتصاد را در یک دهه اخیر به عینه دیدهایم. درمورد بحرانهای این چنینی مانند کرونا هم همین موضوع صادق است. طبعا همکاری بینالمللی چه به صورت کمکهای بهداشتی و مالی باشد، چه همکاریهای دیگر، به کنترل بیماری کمک میکند.
ارسال نظر