شهریار مشیری نماینده ادوار مجلس در گفتگو با مستقل آنلاین مطرح کرد:
تنها در زمان مصدق احزاب واقعی داشتیم
شهریار مشیری میگوید اصلاح طلبان بیشترین ضربه را از خودشان خورده اند. او معتقد است شورای عالی اصلاح طلبان که اعضایش در یک پروسه دموکراتیک انتخاب نشده با لابی و نفوذ مافیا توانست حزب اعتدال توسعه را وارد شعسا کند.
«شهریار مشیری»، فعال سیاسی اصلاحطلب و نمایندهی حوزهی انتخابیه بندرعباس، حاجیآباد، قشم و ابوموسی در دورهٔ هفتم مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مستقل آنلاین درباره ضعف احزاب اصلاحطلب در برنامهریزیهای بلندمدت و شرایط سیاسی گوناگون، گفت: احزاب اصلاح طلب ما هیچکدام حزب واقعی نیستند در زمان انتخابات کرکره حزب را بالا میدهند و مجددا بعد از انتخابات کرکرههایشان پایین و چراغهایشان خاموش است. احزاب در دنیا برنامه دارند هر حزبی به ازای هر وزارتخانه در کشور برنامه میدهد و به صورت پارلمانتاریستی مبارزات مدنیشان را انجام میدهند اما در ایران، احزاب چنین روندی را طی نمیکنند و دیگر اینکه حاکمیت چنین آزادی را به احزاب نمیدهد که اجتماعاتی را داشته باشند یا در جایی به مسئلهای معترض شوند یا تحصن و تظاهرات آرامی انجام دهند. در دول قبل از انقلاب نیز تنها احزاب دولتی رشد کردند و آزادی وجود نداشته است. بعد از تشکیل دولت آقای هاشمی رفسنجانی، حزب کارگزاران تشکیل شد که این حزب در سر کار آمدن دولت نقشی نداشت. حزب مشارکت هم بعد از روی کار آمدن آقای خاتمی تشکیل شد
این تحلیلگر مسائل سیاسی با بیان اینکه نظام جمهوری اسلامی به روی کار آمدن احزاب علاقهای ندارد، خاطرنشان ساخت:
تنها در زمان دکتر مصدق حزب فعالیت واقعی داشت آن هم به این دلیل بود که دکتر مصدق فرد قانونگرا و آزادیخواه و دمکراتیکی بود، حتی دشمنان و تفکر مقابل او از آزادی بیان برخوردار بودند، نمونهاش حزب توده است. الان در کشور ما فضای دمکراسی حاکمیت ندارد و احزاب در ایران حتی اگر بخواهند نمیتوانند فعالیت حزبی داشته باشند و احزابی هم که هستند با حاکمیت شترسواری دولا دولا میکنند. کسانی که امروز در برخی از احزاب فعالیت میکنند از چهرههای تندرو انقلابی بودند اما چون از حاکمیت کنار گذاشته شدهاند نقش اپوزوسیون را بازی میکنند.
دکتر مشیری درخصوص ارتباط ضعیف این احزاب با بدنه جامعه، توضیح داد:
ارتباط احزاب با بدنه جامعه بسیار ضعیف است چون برخاسته از جامعه نیستند. در احزاب باید همه اقشار وجود داشته باشند، مثلا شاخه جوانان، کارگر، دانشجویی، کشاورزی و... داشته باشند درست مانند احزاب اروپایی ولی در ایران چنین چیزی نیست. در ایران تصمیمات از بالا به پایین گرفته میشود حتی در داخل احزاب و مسیر برعکس وجود ندارد.
او در پاسخ به این سوال که اصلاحطلبان بیشترین ضربه را از اصولگرایان دیدند یا از خودشان، تاکید کرد:
بیشترین ضربه را اصلاحطبان از خودشان خوردند. در لیست شورای شهر بسیاری از دوستان اصلاحطلبی که شایستگیهای بیشتری داشتند حذف شدند و کسان دیگری در لیست قرار گرفتند آیا این لیست شورا بهترین کسانی بودند که کاندید شدند؟ من میدانم که بعدا دو لیست در میان اصلاحطلبان شکل گرفت. در لیست امید هم همینطور، افراد شایستهتری بودند اما افرادی که اصلا اصلاحطلب نبودند در لیست قرار گرفتند، مشخص است که آنجا هم یک مافیایی تصمیم میگیرد.
نماینده مردم بندرعباس در مجلس هفتم در خصوص عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اظهار داشت:
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اصلا با انتخابات بر سر کار نیامده است بلکه محفلی تصمیم میگیرند. افراد لایقی وجود دارند که عضو شعسا نیستند بلکه در شعسا یک عده نورچشمی جمع شدهاند، مثلا چون نفوذ حزب مشارکت بیشتر است نیروهای بیشتری را به داخل شعسا میکشد و بر عکس. در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ حزب اعتدال و توسعه که برای آقای نوبخت است این چه ربطی به اصلاحطلبان داشت و در سال ۹۲ در دور اول ریاست جمهوری آقای روحانی نقش و جایگاهی نداشت و این حزب یک لابی اقتصادی بود تا لابی سیاسی، اگر هم وارد فضای سیاسی میشوند به دلیل اهداف پشت پردهشان است. حزب اعتدال و توسعه در نقش یک ماسونری یک شبکه در قدرت پیدا کرده است، این حزب را وارد شعسا کردهاند، اصلا چه زمانی حزب اعتدال و توسعه دم از اصلاحطلبی زده است که حزب کارگزاران اعمال نفوذ کرد تا اعتدال و توسعه وارد شعسا شود. او افزود: نیت مشخص است، احزاب چون میخواستند وارد قدرت بشوند این حزب را به خودشان چسباندند که لابی سیاسی قویتر و امنتری برای خودشان پیدا کنند. متاسفانه احزاب در ایران با لابی سیاسی میخواهند به اهداف اقتصادی و رانتخواری برسند. شعسا ساختار دمکراتیک ندارد. چرا به اصلاحطلبان میگویند استمرارطلب؟ برای اینکه چه دولت اصلاحطلب بر سر کار بیاید و چه اصولگرا اینها در پی آن هستند که بر اریکه قدرت بنشینند. اینها در تمام دولتها پست و مقام داشتهاند و برای مقاصد اقتصادی تلاش کردهاند، خیلی از آنها بنگاههای اقتصادی دارند. در اروپا احزاب فعالیت اقتصادی ندارند بلکه سرمایهدارانی هستند که به اینها کمک میکنند از طرفی حزب صورت مالیاش را سالانه منتشر میکند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در خصوص اپوزوسیون ایران توضیح داد:
در سیستم امنیتی ایران هر کس که انتقادی میکند او را در حکم اپوزوسیون به حساب میآورند. در دولت احمدینژاد بسیاری از نمایندگان مجلس هفتم را رد صلاحیت کردند و دلیل آن مخالفت با دولت بود. مشکل ما اینست که هر دولتی که بر سر کار میآید سیستم امنیتی را به دست میگیرد و مخالفان خود را برای مجلس از طریق استعلام از وزارت اطلاعات رد میکند. هر کس که انتقاد سازندهایی هم میکند این سیستم امنیتی به او انگ اپوزوسیون میزند در حالیکه اوپوزسیون تعریفی دارد. اگر شاه به انتقاداتی که نهضت آزادی و جبهه ملی به او وارد میکردند گوش میداد انقلابی رخ نمیداد؛ الان هم اگر منتقدین بگویند بیایید در چهارچوب قانون عمل کنیم، با عینک امنیتی دیده میشوند و حکم اوپوزسیون به آن.ها داده میشود.
ارسال نظر