عمو پورنگ با محل گل و بلبل خداحافظی کرد + عکس
داریوش فرضیایی از تجربه ساخت «محله گل و بلبل» گفت و از بسته شدن پرونده آن برای همیشه خبر داد. او در توضیح این خبر بیان کرد: کشش «محله گل و بلبل» تا جایی بود که در سه فصل ساخته شود و اگر ادامه پیدا میکرد، لوس و تکراری میشد.
این مجری بازیگر حوزه کودک درباره بسته شدن پرونده «محله گل و بلبل»، فعالیت در شبکه نمایش خانگی، علت تکراری بودن برنامههای کودک در تلویزیون، کمرنگ شدن عموها و خالههای تلویزیونی، شبکه کودک و عملکرد آن و همچنین برنامههای آینده خود برای حوزه کودک به گفتوگو پرداخت.
روی آنتن بودن دغدغه نیست، درست بودن مهم است
فرضیایی در پاسخ به اینکه آیا قصد دارد برنامه جدیدی را در تلویزیون به راه بیندازد؟ توضیح داد: قصد که همیشه هست اما باید به طرح نو و فکر نو برسیم. اتاق فکرمان باید به کار خوب و پسندیدهای برسد که متفاوت از کارهای دیگر باشد؛ چرا که معتقدیم اگر میآییم باید با دست پر بیاییم و متفاوت از نوع اجراهای قدیم باشیم؛ لذا این هم زمانبر است و هم نیاز به بررسی و اجماع نظر دارد. بودن روی آنتن دغدغه نیست. درست روی آنتن بودن دغدغه است. با کیفیت بودن برای ما مهم است.
«بالشها» با عموپورنگ متفاوت بود
فرضیایی که در شبکه نمایش خانگی نیز در حوزه کودک فعالیت میکند، درباره تجربه ساخت مجموعه «بالشها»، گفت: نمایش خانگی برای من تجربه متفاوتی بود. ما در شبکه نمایش خانگی بالشها را کار کردیم که تجربه خوبی بود. یک تجربه در یک فضا و بستر دیگری که کاملاً با عموپورنگ متفاوت بود و با هماهنگیهای لازم هم از تلویزیون پخش شد اما خود شبکه نمایش خانگی تجربه خوبی بود.
برنامههای کودک باید کلا بازنگری شود
وی در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره علت تکراری بودن برنامههای کودک در تلویزیون اظهار کرد: باید در حوزه برنامههای کودک کلا بازنگری شود. حداقل در نوآوری، ابداع خلاقیت و هر چه که اسمش را میگذاریم، باید مطابق روز جلو رفت. بچههای الان با بچههای دهه ۶۰ و حتی ۷۰ فرق میکنند؛ لذا باید خیلی متفاوت و بهروزباشیم.
عموپورنگ گفت: فکر میکنم تلویزیون در زمینه بهروز شدن برنامههای کودک حتماً باید کاری کند. از سوی دیگر حتماً باید جذب سرمایه کند. ساخت مجموعههای کودک بدون جذب سرمایه امکانپذیر نیست.
فرضیایی در بخش دیگری از گفتوگوی خود با ایسنا وضعیت برنامههای کودک تلویزیون را چنین توصیف کرد: قطعاً برنامهسازان تلاش خود را میکنند ولی در نهایت مخاطب باید پاسخ دهد. من به عنوان کسی که «محله گل و بلبل» را کار کردم بدون اغراق و تکبر، میگویم که این مجموعه با اقبال عمومی مواجه شد و میدانم که خیلی متفاوت بود و خیلی برای آن زحمت کشیدیم. تمام مقولهها و مفاهیم «محله گل و بلبل» موضوعات مبتلا به جامعه امروز و بچههای ما بود. ما در این برنامه به مهارتهای زندگی، دغدغههای بچهها و حتی فضای مجازی که گریبانگیر همه شده، پرداختیم. درباره بدی و خوبی صحبت کردیم؛ اینکه خوبی در نهایت غالب است و بچهها به راحتی این موضوع را یاد گرفتند.
زیاد موافقِ بودن خاله و عمو نیستم
این مجری در بخش دیگری از گفتوگوی خود دربارهی علت کمرنگ شدن عموها و خالهها در تلویزیون گفت: در یک دهه عمو و خاله خیلی جواب میداد اما قرار نیست خالهها و عموها ادامهدار باشند. این مساله به نوع ذائقه و بهروز بودن برمیگردد. شاید در دهه ۷۰، عمو و خاله واژه خوبی برای بچهها بود اما من زیاد موافقِ بودن خاله و عمو نیستم؛ چرا که قرار نیست همه عمو و خاله شوند. خوب است که به عنوان یک عنصر فرهنگی شخصیتهایی برای بچهها تعریف شوند و این به مدیریت درست برمیگردد که ما بتوانیم از این شخصیتها برای ارتباط با کودکان استفاده درست کنیم. حتی برای انتقال خیلی از مفاهیم آموزشی، اجتماعی و هر چیز دیگری؛ بنابراین من به این موضوع فکر میکنم و به خودِ لقب و پسوند فکر نمیکنم. شخصیتهایی که میتوانند ارتباط آفرین باشند میتوانند جذب مخاطب کنند باید برای آنها استراتژی و یک برنامهریزی صورت بگیرد که چگونه میشود همچنان مخاطب را در دست داشت و به جمعیت مخاطبان اضافه کرد و از سوی دیگر این شخصیتها دچار روزمرگی و یکنواختی نشوند.
هرکسی این ریسک را نمیکند
فرضیایی سپس در پاسخ به اینکه چرا مجریان کودک به شکل سازمانیافته در تلویزیون حضور ندارند، گفت: واقعیتی است که ما در یک مجموعهای به نام کودک کار میکنیم. کودک هم مهجور و مظلوم است. حالا شبکه پویا بنا شده است و دوستان در آنجا فعالیت میکنند و زحمت میکشند. جایگزینی هم برای برنامه ما پخش میشود. مطمئن باشید تلاش و زحمت شما با آن هدف متعالی اگر باشد دیده میشود. در مورد مجریان نیز این یک سیاست کلانی است که باید از بالا نهادینه و درباره آن تجدید نظر شود. من خودم به عنوان کسی که ۲۰ سال پیش کار کودک را شروع کردم، همیشه برای این تجربه احترام قائلم و تا جایی که بتوانم سعی کردم که با گروهی که کار میکنم متفاوتتر از بقیه باشد، حتی به قیمت شکست؛ این ریسک را هر کسی نمیکند.
به استراحت نیاز دارم
فرضیایی افزود: من در طول این سالها مجری ـ بازیگر بودم و فقط مجری نبودم. من فقط حرف نمیزدم بلکه نمایش اجرا میکردم. حتی سالن یک نفرهای که باشد این کار را میکردم؛ چرا که معتقدم بچهها بازی کردن را دوست دارند. اگر عمری باشد کارمان را ادامه میدهیم. فعلاً در حال فکر کردن هستیم. «محله گل و بلبل» سختیهای زیادی برای ما داشت. به همین جهت مدتی نیاز به استراحت و دوری بودن از کارمان داریم؛ چرا که اگر دور باشیم فکرهای بهتری به ذهنمان میآید و بعد میتوانیم به طرح فکر کنیم.
فرضیایی همچنین یادآور شد: در حال حاضر برنامه مشخصی برای تلویزیون ندارد.
شبکه کودک نگاه نمیکنم
این مجری بازیگر برنامههای کودک در پاسخ به این پرسش که چرا با شبکه کودک همکاری نمیکند؟ اظهار کرد: در ارتباط با مجریان دیگر اطلاعی ندارم اما در ارتباط با خودم من از ابتدا در شبکه یک بودم و سپس به شبکه دو آمدم و در اینجا کار میکنیم که همه چیز خوب است. شبکه کودک هم کار خودش را میکند. برای آنها هم آرزوی موفقیت میکنم؛ البته من هیچکدام از کارهای شبکه کودک را ندیدهام به غیر از یکی ـ دو بار که به بیمارستان میرفتم، کارتنهایی که پخش میشد را دیدم. حتماً بچهها برنامههای شبکه کودک را دوست دارند و آن را نگاه میکنند اما اینکه خودم ببینم، نه واقعاً ندیدهام. مهم مخاطب است و محتوایی که ما برای مخاطب در نظر میگیریم؛ محتوا باید طوری باشد که مخاطب را از نظر شعور و آگاهی بالا ببرد و از طرفی هم جذاب باشد.
ارسال نظر