انفعال فدراسیون فوتبال در قبال ناهنجاریها
فدراسیون فوتبال در قبال ناهنجاریهای اخلاقی و فرهنگی حاکم بر این حوزه، دچار یک انفعال عجیب شده که لزوم تغییرات گسترده در ساختار را به نمایش میگذارد.
برای بررسی وضعیت فرهنگی و اجتماعی ورزشگاه های فوتبالی کشور، باید عینک احساس و رنگی بودن را برداشت. برای رسیدن به تحلیلی دقیق و تجویز نسخه درمانی یا ترمیمی، باید با نگاهی واقع بینانه و اصولی به شرایطی که هر هفته به یک شکل خود را نشان می دهد و از سالی به سال دیگر پررنگ تر می شود، این وضعیت را موشکافی کرد تا بتوانیم به نقطه ای قابل قبول رسید؛ آنچه امروز با آن فاصله ای قابل توجه داریم.
فوتبال دیگر فقط یک ورزش نیست؛ یعنی تا زمانی که افراد در مستطیل سبز هستند رنگ ورزشی دارد اما سایر اتفاقات آن دیگر فقط در این چهارچوب تعریف نمی شود. به خصوص که هر سال ابعاد فوتبال گستردهتر می شود و همین باعث شده تا غول های تجاری دنیا بیش از هر پدیده ای روی این پدیده سرمایه گذاری کنند.
وقتی پدیده ای با پول آمیخته می شود، قطعا تبعات دیگری هم دارد. به همین دلیل، هر هنجار و ناهنجاری که در آن رخ می دهد، دارای اهمیت می شود و این همان نقطه ای است که دیگر نباید آن را فقط ورزش دید. پس وقتی اتفاق هنجاری در آن رخ می دهد و چهره های زیادی از جمیعت فرهنگی یک کشور از آن خشنود می شوند، همان اندازه ناهنجاری اش هم شامل این می شود که فرهیختگان برایش دنبال راه چاره باشند؛ نه فقط انتقاد از خود فوتبال. این ماجرای فوتبال است با آنها که در حوزه فرهنگی و اجتماعی کار می کنند. تا اینجا مشخص هست که همه اتفاقات را نباید از چشم فوتبالی ها دید. خشونت روی سکوها از نوع لفظی و فیزیکی از دل جامعه بیرون می آید و نیاز به بازنگری آموزشی در سطوح مختلف کشور دارد اما در همه این ماجراها، نقش فدراسیون کجاست. اگر ایفای نقش مسئولانه و دقیق از سوی فدراسیون صورت می گرفت، چنین وضعیتی دامنه دار می شد؟
فدراسیون برای فوتبال، خانه پدری است. در خانه پدری، بزرگ خانواده باید زودتر از هر کسی برای آموزش و جلوگیری از بروز ناهنجاری ها و تخلفات دست به کار شود. در سالهای اخیر، فدراسیون برای جلوگیری از رفتارهای نامطلوبی که در ورزشگاه ها سر زده، پیش قدم بوده؟ آیا غیر از این بوده که هر بار مسئله ای پیش آمده، انفعال کمیته های انضباطی و اخلاق موجب اعتراض همگان شده است؟
احضارهای دیرهنگام، بررسی های پشت درهای بسته با نتیجه گیری های کلی و مبهم، محرومیت های مقطعی و بدون پیوست اصلاح رفتاری، فشار رسانه ها و البته در سالهای اخیر فضای مجازی، کمکی در اصل قضیه که بهبود شرایط و جلوگیری از این وضع ناپسند هست، نداشته است. این یعنی، فدراسیون که می توانست در بهبود اوضاع نقش موثری داشته باشد، تا کنون ناظری منفعل بوده است.
فدراسیون از باب مسائل اخلاقی، دچار کوتاهی در واکنش و در قدم بعدی، تصمیم گیری است. ملاحظه کاری یا انفعال در پرداختن به اتفاقات ناهنجار، بزرگترین مشکل اتاق فکر فدراسیون به شمار می رود. فدراسیون برای حل شدن بخش مهمی از مسائل فرهنگی، نیازمند دگردیسی و تحولی بزرگ در بخش های فرهنگی، انضباطی و اخلاقی است تا بتوان طرحی نو در تغییر رخوت و رکود کنونی درانداخت.
بعد از تمام اتفاقاتی که در چند سال اخیر در سکوها رخ داده، همچنان شاهد فحاشی بی دلیل و نشات گرفته از عصبیت های مقطعی هستیم. در بازی پرسپولیس و ماشین سازی، داور اعلام پنالتی می کند. صرف نظر از اینکه از نظر فنی آیا تصمیم درست بوده یا خیر، شاهد رفتار زشت و ادامه دار بازیکنان هستیم که به سوی داور رفته و اعتراض های تمام نشدنی را روانه اش می کنند. از آن طرف، کنار خط رسول خطیبی را داریم؛ کسی که به سمت سکوها رویش را برمی گرداند و به نشانه اعتراض به تصمیم داور، در رفتاری غیرمسئولانه، شروع به دست زدن می کند. از آن سو، پیروانی و کالدرون که از حرکات خطیبی به جوش آمده اند، چنان به او می تازند که همین رفتارها باعث تحریک هواداران می شود و باقی ماجرا که مایه تاسف همگان شده است.
اما واکنش فدراسیون در قبال این رفتارهای غیرمتعهدانه و بی اخلاقی ها چیست؟ بیانیه، چند محرومیت دم دستی و فراموشی ماجرا تا بحرانی دیگر!
به گذشته که نگاه می کنیم، مملو از چنین اتفاقات و تجربه هایی است. یک روز پای استقلال وسط است، روز دیگر تراکتور و ... این چرخه برای همه تیم ها در جریان است. اگر آیین نامه انضباطی فدراسیون و کمیته اخلاق دارای بندهایی بود که با ناهنجاری ها برخورد قاطع می شد یا مردانی بر مسند می نشستند که چنین عزمی داشتند و بر اصلاح مسیر راسخ بودند، آیا هر فصل شاهد این همه صحنه های تکان دهنده بودیم که اثرات آن به دل جامعه هم نفوذ می کند؟ آیا کمیته داوران برای حفظ شان داوری، تدبیری برای متوقف کردن این همه اعتراض خشمگینانه داشته و طرحی در این زمینه دارد؟
البته، در میان این همه هیجان کاذب که به وجود می آید، معدودی هم هستند که بهره برداری سیاسی می کنند. گاهی یک مربی، بازیکن یا چند هوادار (در برخی مواقع، هوادارنما) در ورزشگاه اقداماتی می کنند که فرصت را برای آنهایی که منتظرند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند، فراهم می کنند. اما، اگر فدراسیون زیرساخت های انضباطی و فرهنگی را اصلاح کند، این موضوع مصادیقی فراگیر و جدی ندارد که بخواهیم بدان بپردازیم.
اما، مقصر این همه لجام گسیختگی و رفتارهای ناهنجار کیست؟ اگرچه این موضوع دارای ابعاد و اطراف مختلف است که در جای خود باید بدان پرداخت؛ اما باید به انفعال فدراسیون اشاره داشت که موجب تشدید این ماجراها شده. به نظر می رسد بر مدیران ارشد فدراسیون است و زمان آن رسیده که در ساختار انضباطی، اخلاقی و فرهنگی و سرمایه های انسانی آن، بازبینی جدی کنند تا شاهد فروکش و کاهش چشمگیر اتفاقاتی باشیم که موجب ترسیم چهره ای سیاه از این ورزش در افکار عمومی شده است.
ارسال نظر