مستقلآنلاین بررسی میکند؛
واکنشها به برگزاری حراج هنری تهران
دوازدهمین حراج هنری تهران جمعه در تهران برگزار شد و در آن آثاری با ارزش بیش از 31 میلیارد تومان فروش رفت اما برگزاری آن در شرایط فعلی جامعه واکنشهای متفاوتی را برانگیخت.
سرویس فرهنگی مستقلآنلاین: دوازدهمین حراج هنری تهران جمعه گذشته در هتل پارسیان آزادی برگزار شد. در این حراج هنری آثاری از فرشید مثقالی، پرویز تناولی، فریده لاشایی، پروانه اعتمادی، هانیبال الخاص، رضا بانگیز، یعقوب امدادیان، قاسم حاجیزاده، هوشنگ پزشکنیا، نصرتالله مسلمیان، منصوره حسینی، سیدمهدی حسینی، مهدی سحابی، داوود زندیان و ناصر اویسی به فروش گذاشته شد.
در شرایطی که اوضاع جامعه به دلیل بحران فزاینده اقتصادی و و خشم و رنج ناشی از اتفاقهای پی در پی اخیر ملتهب است برگزاری این حراج به بحثهای فراوانی نه فقط در میان اهالی هنر بلکه در میان مردم انجامیده است. عدد و رقمهایی که در این حراج رد و بدل شد به گفته مدیر حراج تهران حدود 31 میلیارد تومان بود. از سوی دیگر بسیاری از هنرمندان جوان و کمتر شناخته شده درگیر فشار ناشی از بحران اقتصادی جامعهاند و این موضوع به حساسیتهای ناشی از این حراج دامن زده است. موافقان حراج تهران نیز از سویی معتقدند برگزاری چنین رویدادهایی اقتصاد هنر را تقویت میکند و در نهایت به سود همه هنرمندان است.
شائبه آثار جعلی در حراج هنری تهران
به گزارش سرویس فرهنگی مستقلآنلاین، افشین پرورش منتقد هنری در توییترش نوشته است: گویا رسانه ها، نحوه ی اطلاع رسانی در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی را از یاد برده اند که به سرعت و بدون هیچگونه تحقیقی، آمار فروش دروغین ادعا شده از سوی حراج تهران را منتشر می کنند. مردم حق دارند که پس از این، به اخبار منتشره از سوی این رسانه ها، اعتنا و اعتمادی نکنند. دوازدهمین دوره ی حراج تهران درحالی برگزار می شود که مدیران این حراج تا به این لحظه در قبال آثار جعلی و آثار دارای مشکلات حقوقی به فروش رفته در یازده دوره پیشین، هیچگونه مسئولیتی را قبول نکرده اند. عددسازی و فروشهای دروغین که با هدف ارائه ی آمار کذب از موفقیت حراج و بالطبع فریب سرمایه داران و افکار عمومی رخ داده، بر کسی پوشیده نیست. در حراج دوره ی گذشته حدود ۶۵٪ آثار ارائه شده، به همین شیوه فروش رفتند. یعنی مجموعه دارانی که آثار خود را به حراج ارائه کرده بودند، مجبور شدند آثار خود را با قیمتی بالاتر بخرند. بدین ترتیب گردش سرمایهای رخ نداده و تنها درصد کمیسیون حراج از سوی ایشان پرداخت شده است. با این حال حراج هنری تهران، تنها حراجی است که بطور کامل از سوی مسئولان دولتی، حمایت می شود. در تمامی دوره های گذشته، وزرای ارشاد و معاونین ایشان جهت دست بوسی و اعلام حمایت تمام و کمال سران مافیای هنر -مدیران سابق وزارت ارشاد- به محل برگزاری این رخداد پای گذاشته اند. رانتی غیر معمول و غیرعرف که هیچ یک از حراجهای هنری دیگر، از آن بهره مند نیستند. همزمانی برگزاری این رخداد با موج تحریم و کناره گیری هنرمندان، این سوال مهم و کلیدی را مطرح می کند که آیا هنرمندانی که خود را عدالت خواه دانسته و به باور خود در برابر ظلم،فساد و تباهی به چنین اتحاد بی سابقه ای رسیده اند،حاضرند از حضور در این بازار مکاره ی خصولتی خودداری کنند یا خیر،سر به زیر برف فروبرده و به مانند گذشته تن به اوامر این مافیای فاسد ریشه دوانده درنهاد قدرت می دهند؟
حراج هنری تهران نشانهای از بیاثری تحریمها
از سویی دیگر موافقان این حراج برگزاری این حراج را نشانه آن میدانند که جامعه علیرغم جوسازیهای رسانهها در آرامش و رفاه نسبی به سر میبرد. مسعود یارضوی فعال رسانهای اصولگرا دراین باره در توییترش نوشت: برای اینکه بهتر متوجه پیروزی دوم بشوید؛یک نگاه ساده به شرایط ونزوئلا و قطر پس از تحریم داشته باشیدکه چگونه در چند شبانهروز با بحران مواجه شدند حراج تهران نیز مثال دیگری ازبیاثری تحریمهاست در یک اقتصاد بحرانی با گرسنگی شیوع یافته! (مثل سومالی) کسی حراج میلیاردی برگزار نمیکند.
حراج هنری تهران یا حمایت از کسب و کارها؟
فعالان اقتصادی اما نقدی دیگر متوجه این حراج میکنند. برخی از آنان اعتقاد دازند در شرایطی که اقتصاد کشور با بحران ناشی از تحریمها مواجه است ورود چنین سرمایههایی به بازار خصوصا اکوسیستم استارتاپی میتوانست به رشد اقتصاد کمک کند.
سهاب روزنامهنگار و از فعالان استارتاپی در این باره توییترش نوشت: حراج هنری تهران دیشب 31 میلیارد تومان فروخته، آقایان خانم ها هنر اصلی کسب و کارهایی هستند که خلاقانه برای رشد راه اندازی شدند و خیلی هاشون نیاز به کمتر از یک میلیارد برای رشد دارند. اینکه پولتون رو چطور خرج می کنید به خودتون مربوطه، ولی اکوسیستم استارت آپی امروز نیاز به حمایت داره.
از سوی دیگر در شرایطی که اخبار انصراف هنرمندان از جشنوارههای فجر امسال داغ است وب سایت میدان نوشت: چند که این روزها بسیاری از هنرمندان انصراف میدهند و برخی رویدادهای هنری لغو میشوند، اما حراج تهران باز هم برگزار میشود. چرا که با پول و عدد سر و کار دارد؛ مثل همه زندگی ما.
آیا حراج هنری تهران یک ضرورت است؟
باربد گلشیری هنرمند و منتقد در یادداشتی چنین نوشته است: «چرا باید همچنان دربارهی بنگاههای اقتصادی و نقششان در هنر ایران نوشت و چه باید نوشت؟ مسئله فقدان رویکرد انتقادی در اغلب مطبوعات است و نیز دستان بستهی اهل نقد. متأسفانه اغلب مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی و خارجی مهمترین اخبار هنر ایران را همین حراجها میدانند: «طوفان حراجی هنر تهران با فروش ۷۸ تابلو به قیمت ۳۱ میلیارد تومان» (پایگاه خبریتحلیلی تدبیر شرق)، «شب ۳۴ میلیارد تومانی هنرهای تجسمی/ عکاسان جنگ شگفتیساز شدند» (مهر)، «حراج تهران؛ چکشی که صدایش ۳۴ میلیارد تومان میارزید» (بیبیسی فارسی)، «از فتح خرمشهر تا نیایش در دهمین حراج تهران؛ اثری از حسن روحالامین؛ خرمشهر و نیایش در دهمین حراج تهران با استقبال هنردوستان همراه شدند.» (خبرگزاری صداوسیما). پس اصحاب رسانه نیز این میان مقصرند. تا کی رکوردشکنی این یا آن حراج باید تیتر یک هنرهای تجسمی باشد؟ رقتانگیز است که خرید فلان بازیگر یا بازیکن فوتبال از حراج و عکس اینها مثلاً با اثری از ناصر اویسی خبر میشود و همان که خبر را کار میکند دربارهی خصوصیات کار اویسی مینویسد «پرداختن به نوکردن مینیاتور». پس امثال ایرج افشار و نجیب مایل هروی و رویین پاکباز سالیان آزگار گشتند و قلم فرسودند و فوجفوج اصطلاح ضبط کردند که چه شود؟ آیا کسانی که در حراج شرکت میکنند هرگز از خود پرسیدهاند که چرا چکش حراج را ستارههای سینما میزنند؟ مگر هنر احتیاج به جذابیت افزوده دارد؟
مدیر حراج هنری تهران: هزاران نفر از طریق هنر امرار معاش میکنند
اما علیرضا سمیعآذر مدیر حراج تهران در گفتگویی به انتقادات از برگزاری حراج تهران در دوران بحران اقتصادی مردم اینگونه پاسخ داده است:
«همه سالها شرایط این طور بوده و شاید الان کمی سختتر شده است. اگر هم فرض بگیریم که شرایط بد است، چرا باید در شرایط بد، دستاوردهای هنری به فروش گذاشته نشود؟ چه کسی به این نتیجه رسیده حالا که وضع اقتصادی رضایت بخش نیست، هنرمندان باید کار کنند و در آخر کارشان را پنهان کنند؟ چرا فکر میکنیم که هنر فقط برای دوران رونق اقتصادی است؟»
مدیر حراج تهران میافزاید: «در هرجای دنیا وقتی شرایط اقتصادی بد میشود، سرمایه گذاری روی دو چیز خوب نتیجه می دهد که یکی طلا و دیگری آرت است. به عنوان مثال بعد از ۱۱ سپتامبر در آمریکا که بازار سهام سقوط کرد، صنایع شکست خوردند و وضعیت سرمایه گذاری در بسیاری از بخشها بد شد. بهترین رکوردهای هنر، سال بعد در نیویورک زده شد.»
وی با بیان اینکه در شرایط بد اقتصادی عدهای نمی دانند با پول خود کجا باید سرمایه گذاری کنند تا سودآور باشد، عنوان کرد: «طبیعتاً بعضیها سراغ طلا و برخی هم سراغ زمین میروند؛ اما هیچ یک از اینها تولید ملی را ارتقا نمی دهد؛ بنابراین پیشنهاد من به این افراد این است که هنر بخرند زیرا در حال حاضر هزاران نفر از طریق هنر امرار معاش میکنند. اگر خیل عظیمی از هنرمندان جوان احساس کنند که هنر در شرایط بد هم فروخته میشود، نتیجه خوبی برایشان دارد و به یک اطمینان خاطر میرسند.»
ارسال نظر