طالبی نژاد: مهرجویی پدر سینمای ایران بود
مهرجویی روشنفکری بود که نماز میخواند
احمد طالبی نژاد: مهرجویی پدر سینمای راستین ایران بود.
طالبی نژاد منتقد سینما، در مصاحبه با یورو نیوز، گفت:
میگویند که دکتر اسماعیل کوشان «پدر سینمای ایران» بوده. او یکی از اشاعهدهندگان چیزی به نام فیلمفارسی بود و به همین دلیل چنین لقبی به او دادند. یکی از منتقدان آن زمان، احتمالا دکتر هوشنگ کاوسی، گفته بود ای کاش سینمای ایران پدر نداشت! به نظر من داریوش مهرجویی پدر سینمای راستین ایران بود.
مهرجویی و کیمیایی و تقوایی جداگانه کارشان را شروع کردند. این سه نفر همزمان سه فیلم ساختند که هر کدام جهت خاصی را برای آیندۀ سینمای ایران ترسیم میکردند. به نظرم فیلم «گاو»، آقای مهرجویی حق بزرگی به گردن سینمای ایران، هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب دارد؛ همچنین «قیصر» به رغم هم ارزشهای تاریخی و تاریخسازیاش، جریان تازهای در سینمای ایران ایجاد کرد که شانه به شانۀ فیلمفارسی پیش آمد. یعنی موج فیلمهایی که در آنها به جاهلها و لمپنها توجه میشد. «آرامش در حضور دیگران» هم به دلیل خیلی خاص بودنش، موج چندانی نتوانست ایجاد کند. این فیلم «گاو» بود که چنین کاری کرد و به نظرم آقای مهرجویی به عنوان سازندۀ این فیم و نزدیک به ده فیلم همتراز با «گاو»، حق بزرگی به گردن تاریخ سینمای ایران دارد.
«گاو» مظهر سینمای ایران بود
اگر اصطلاح سینمای ملی را درست بدانیم، واقعیت این است که این دو نفر بیشتر از دیگران برای تبیین هویت ملی ما در همۀ زمینهها تلاش کردند. ما اگر بخواهیم سینمای ژاپن را بشناسیم، چارهای نداریم جز اینکه به فیلمهای کوروساوا و اوزو و کوبایاشی توجه کنیم. علائمی که در این فیلمها بود، به هر کسی در هر جای دنیا نشان میداد که این فیلمها ژاپنیاند.
فیلم «گاو» هم به اعتقاد من میتواند مظهر سینمای ملی باشد؛ برای اینکه در زمان خودش در هر جای دنیا که به نمایش درآمد، که با استقبال زیادی هم مواجه شد، بدون اینکه شعاری باشد، از ظاهرش هم معلوم بود که یک فیلم ایرانی است. علی حاتمی که اساسا تفکرش ملی بود و سعی میکرد از افتخارات ملی و عظمت و شکوه ایران در یکی دو قرن اخیر حرف بزند و معمولا او را مظهر سینمای ملی میدانند.
مهرجویی به لحاظ جایگاه روشنفکرانه، فراتر از همه همنسلهایش بود. او فلسفه و تاریخ خوانده بود و در مجموع دانش کافی داشت برای اینکه در سینمای ایران به یک چهره ملی تبدیل شود. با اینکه این چند فیلم اخیرش شاید چندان ارضاکننده نباشد، ولی در طول فعالیت هنریاش این موقعیت را حفظ کرد.
ویژگی مشترک فیلمهای مهرجویی چه بود؟
در فیلمهای مهرجویی بر چند اصل تاکید زیادی میشود. یکی روابط اجتماعی و خانوادگی است که جزو ارکان هویت ملی ما محسوب میشود. دیگری وجه عادات و خصلتها است. مثلا یکی از بحثهای من با آقای مهرجویی در مستند «موج نو»، در حیاط همین خانهای که قتلگاه ایشان شد، این است که در اغلب فیلمهایش یک غذای ایرانی در حال پختن است یا دیده میشود. سفرهآرایی نمود بارزی در فیلمهای مهرجویی دارد و این یکی از ویژگیهای ملی ما است که خانوادهها دور هم جمع شوند و به کمک هم سفره درخوری پهن کنند.
مثلا در فیلم گاو با خرافه مبارزه میکند. در یکی از سکانسهای فیلم، یک پیرزن بین عزاداران میچرخد و میگوید بلا آمده، بلا نازل شده. میخواهم بگویم نگاه مهرجویی ضد خرافه است اما خودش دینباور بود. یک افشاگری هم بکنم که شاید تا حالا نشنیده باشید: داریوش مهرجویی «سیّد» بود. سید داریوش مهرجویی! نسلهای گذشتۀ خانوادۀ او، سنتی و مقید بودند و جزو سادات هم بودند. به هر حال مهرجویی آدم دینمداری بود ولی سنتی فکر نمیکرد.
در سفر دیدم مهرجویی نماز میخواند
کنش دینی به معنای نماز خواندن، باید بگویم من یکبار با او سفری رفته بودم و در سفر دیدم نماز هم میخواند. اما نه اینکه نماز خواندنش دائمی باشد. روشنفکری بود که بخشهای مثبت دین را قبول داشت ولی بخشهای خرافی دین را دوست نداشت و بسیار هم تند و تیز علیه این بخشها حرف میزد.
تقریبا میتوان گفت جنبههای عرفانی دین را قبول داشت. قرآن را هم خوانده بود ولی با نگاه یک روشنفکر. شاید باور نکنید ولی مهرجویی محمد رسولالله یا «الرساله» مصطفی عقاد را دوست داشت؛ چون شخصیت پیامبر اسلام را دوست داشت. ولی مطلقا آدم متحجری نبود و اگر کسی علیه دین و مذهب حرف میزد، مهرجویی به او اعتراضی نمیکرد. کمااینکه یکی از صمیمیترین دوستانش غلامحسین ساعدی بود که خداباور نبود و لائیک و چپ بود.
این امور برایش اموری شخصی بودند و نمیخواست آنها را تعمیم دهد. بسیاری فکر میکنند هر کسی که روشنفکر است باید همۀ ارزشهای دینی را نفی کند.این چیزها در فرهنگ ملی ما تنیده شده. در فرهنگ ملی ما «مسجد شاه» هست، تخت جمشید هم هست.
سکانسی در فیلم «پری» هست که نامزدش آمده دنبال او، تا او را ببرد خانه. این دو نفر در میدان نقش جهان اصفهان هستند و آن معماری باشکوه و باعظمت میدان نقش جهان، بکگراند تمام پلانها است.
ارسال نظر