چرا برجام رئیسی یک توافق ضعیف است؟
واقعیت این است که دولت ابراهیم رئیسی با بستن راه نقد به مذاکرات باعث شده تا مسیر اطلاع رسانی در مورد پرونده در نزد افکارعمومی مسدود شود.
داوود حشمتی، روزنامه نگار در امتداد نوشت:
با آمدن و رفتن جوزپ بورل، (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) و واسطه گری قطری ها، امیدهایی در مورد احیای برجام دیده شد. صرفنظر از اینکه آیا این دور از مذاکرات به نتیجه میرسد یا باز هم تیم باقری کنی مانند جلیلی به دنبال هر مذاکره یک قطعنامه بین المللی دریافت می کند، باید به یک ضعف عمده در بی توجهی رئیسی و دولتش به افکارعمومی اشاره کرد.
مذاکرات دوره رئیسی کاملا تبدیل یک پرونده «محرمانه» شده است. آنها که در دوران روحانی هر روز در صداوسیما بودند با این حال از محرمانه بودن پرونده مذاکرات فغان سر می دادند، در مقابل اینکه هیچ اطلاع رسمی از اینکه مشکل و گره کار برجام کجاست منتشر نشد، سکوت کردند. وزیرخارجه که قرار بود 30 خرداد به کمیسیون اصل 90 مجلس برود، نرفت. حتی هفته بعد (دوشنبه 6 تیر) هم به این کمیسیون نرفت تا به نمایندگانی که مخالفش بودند، موضوع را گزارش کند.
این بستگی و محرمانگی در پرونده هسته ای به جایی رسیده که کیهان برای انتشار خبر به روزنامه روسی «نزاویسمایا گازتا» ارجاع داده می نویسد: «ایران آماده است از یکی از اصلیترین مطالبات خود در مذاکرات هستهای چشمپوشی کند. ایران با قید نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی مخالفت نمیکند، اما به شرط تضعیف تحریمها علیه ساختارهای داخلی سپاه ناظران تردید دارند که دولت جو بایدن، بتواند حتی با این گزینه موافقت کند.»
واقعیت این است که دولت ابراهیم رئیسی با بستن راه نقد به مذاکرات باعث شده تا مسیر اطلاع رسانی در مورد پرونده در نزد افکارعمومی مسدود شود. در دوره برجام و مابین سال های 92 تا 94 منتقدان برجام اجازه داشتند تا هم در صداوسیما حضور پیدا کنند و هم در رسانه های خودشان از ظریف و روحانی انتقاد کنند یا در مجلس آنها را به نقد بکشند. جریان ضدبرجامی که خود را دلواپسان نامیده بودند، اجازه برگزاری تجمع ضدبرجام را داشتند. روزی که توافق نهایی شد آنها اجازه داشتند بدون هیچ مجوزی در مقابل مجلس خیمه بست نشینی برپا کرده و خیابان را تسخیر کنند. اما هیچ کدام از این شرایط را این روزها شاهد نیستیم. چرا؟
چون اولا؛ فکر می کنند برجامیون و طرفداران دولت قبل وقتی توافق برجام احیا شود حتما از آن استقبال می کنند. تصوری که واقعی نیست. مدافعان برجام حتما از آنها خواهند پرسید دستاوردتان در گرفتن تضمین از آمریکا و راستی آزمایی تعهداتش کجاست؟ حتما از دولت میپرسند وقتی در بهترین حالت به توافق وین 6 رسیدید، چرا یک سال و نیم کشور را معطل کردید؟
ثانیا: تصور می کنند جریان حامی دولت رئیسی و انقلابی را می توانند با روش های بالا به پایین، دستوری و با تکیه بر سخنرانیها ساکت کرده و یا به هواداری وادار کنند. اما این هم محقق نخواهد شد.
واقعیت این است که هیچ چیز به اندازه منتقدان قوی و جدی نمی تواند به دولت کمک کند تا از طریق آن افکارعمومی را با خود همراه کند. اگر دولت اساسا معتقد به همراه کردن افکارعمومی نبوده، و برای آن محلی از اعراب قائل نیست، به خودش مربوط است و قطعا در آینده با مشکلات بیشتری روبه رو خواهد شد. هیچ دولت نمی تواند با بی توجهی به افکارعمومی حکمرانی کند.
در صورتی که دولت به معجزه فرصتی که منتقدان برایش ایجاد می کنند باور داشت، برای باز کردن اطلاعات و شفافیت بیشتر پیش قدم میشد. در دوره برجام مجلس جلسات متعددی را در کمیسیون ویژه برجام برگزار کرد و این جلسات برای اولین بار به صورت زنده از صداوسیما پخش شد.
نقدهای تند جلیلی و باقری کنی، رسایی و زاکانی در آن مجلس اتفاقا بزرگترین کمک را به جریان دولت روحانی کرد. منتقدان باعث شدند تا دولت روحانی و ظریف ناچار شود برای همراه کردن مردم استدلال های خود را قوی تر و بیشتر برای مردم بیان کند. اساسا بخش مهمی از محبوبیت ظریف به خاطر همین مخالفانش بود. به این دلیل که مخالفان بودند که به ظریف فرصت دادند از خودش بیشتر و بهتر دفاع کند.
اما باقری کنی از این اعتماد به نفس که در مقابل منتقدانش بنشیند برخوردار نیست. پس ناگزیر به محرمانه کردن بیشتر مسیر مذاکرات است. در نهایت هم خروجی مذاکرات هرچه باشد (احیای برجام یا عدم احیای برجام) از سوی هیچ کدام از منتقدان مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
ارسال نظر