سیدمصطفی هاشمی طبا در گفتگو با مستقل:
وزرا اتفاقیاند نه انتخابی! خود من بطور اتفاقی در سال ۵۹ وزیر شدم
هاشمی طبا میگوید: من در مورد خودم هم گفتهام که بطور اتفاقی در سال ۵۹ وزیر شدم. وزرا اتفاقیاند نه انتخابی! انتخابی این است که صلاحیتها را بسنجند و انتخاب شوند در حالیکه اینطور نیست و بطور اتفاقی افراد در مسیر ارتباطاتشان وزیر میشوند، من مثالهای زیادی در این رابطه دارم.
وزرا اتفاقیاند نه انتخابی! خود من بطور اتفاقی در سال ۵۹ وزیر شدم
امیرحسین جعفری
در کنار چالشهایی که تیم رئیسی با جامعه و جهان دارد، در درون نیروهای خود نیز دچار مشکل است و کابینه نتوانسته رضایت جامعه را جلب کند. در آخرین اتفاق وزیر پرحاشیه کار با استعفا از دولت کنار رفت و حالا صحبت از استیضاح چند وزیر دیگر مطرح شده است. دولت رئیسی تاکنون خود را ضعیفترین دولت بعد از انقلاب معرفی کرده است.
به جهت بررسی موضوع فوق گفتگو کردیم با مصطفی هاشمی طبا وزیر صنایع در دولت جنگ، که مشروح آن را میخوانیم:
به عنوان شخصی که سابقه وزارت را در جمهوری اسلامی دارید چرا در طول چهل سال اخیر هر چه جلوتر آمدیم کیفیت وزیران کوتاهتر شد؟
من فکر نمیکنم خیلی تفاوت کرده باشد یعنی در گذشته بعضی از وزرا خوب بودند برخی نیز خوب نبودند، الان نیز همینطور است.
اشکال قضیه این نیست بلکه اشکال این است که خط سیاستگذاری در کشور ما واقعا آشفته است، ضمن اینکه اگر وزیری ضعیف است باید در مورد او تصمیمگیری شود. اما در گذشته نیز این مسائل را دیدهایم، اینطور نیست که گذشته خوب بوده باشد الان بد شده باشد.
من در زمان مهندس موسوی وزیر صنایع بودم یک وزیر به نام وزیر معادن و فلزات داشتیم که هیچ کاری نمیکرد من بارها با مهندس موسوی تماس گرفتم تا مهندس محلوجی را آوردند و خدمات بسیاری را به معادن و فولاد کشور کرد. من در مورد خودم هم گفتهام که بطور اتفاقی در سال ۵۹ وزیر شدم. وزرا اتفاقیاند نه انتخابی! انتخابی این است که صلاحیتها را بسنجند و انتخاب شوند در حالیکه اینطور نیست و بطور اتفاقی افراد در مسیر ارتباطاتشان وزیر میشوند، من مثالهای زیادی در این رابطه دارم.
در مورد تربیت افرادی که صلاحیت وزیر شدن داشته باشند سلیقه به خرج ندادهایم، مشکل دیگر هم این است که افرادی با عملکرد ضعیف هنوز بر سر کارند.
یک شعار همواره در دولتها از اول انقلاب تاکنون جریان داشته است و آن جوانگرایی در دولت است که در دولت رئیسی نیز از آن استفاده بسیار شد؛ آیا به واقع عنصر جوانی برای یک مدیر خوب ملاک است؟
خیر من الان آدمهایی را سراغ دارم که سنشان بالاست اما نیرو و انرژی و ایده و تواناییشان بسیار خوب است. جوان نباید جاهل باشد جوانی یعنی قدرت تفکر و توانمندی و نوآفرینی نه اینکه شناسنامه فرد جوان باشد. این حرف بیخود است و این کارها سوءاستفاده از کلمه جوان است. جوان ممکن است یک آدم ۵۰ ساله با نوآوری باشد، شناسنامه خیلی ملاک نیست.
آیا هیئت دولت رئیسی یک مجموعه ناکارآمد و بیاستعداد در زمینه دولتداری بود یا شرایط سخت باعث شد موفق عمل نکند؟
وقتی سیاستها مشخص باشد آدمها میتوانند کار کنند. سیاستهای ما مشخص نیست الان فرض کنید همین وزارت مسکن میگوید برای مستضعفان خانه میسازیم، الان شما به اتوبان رسالت بروید رو به روی برج تهران یک برج ۳۰ طبقه دارند میسازند. این نمیشود که آپارتمان ۲۰۰۰ متری بسازند هم روستاها را بخواهند بازسازی کنند، اینها حرفهای بزرگ است بدون اینکه نتیجهای داشته باشد. طبیعتا هر آدمی که در این چارچوب قرار بگیرد گیج میشود.
دولت در مسیر تغییرات قرار گرفته است، وزیر کار استعفا داده و احتمال استیضاح سه وزیر دیگر نیز وجود دارد؛ آیا دولت رئیسی با واقعیتها مواجه شده یا این تغییرات ناشی از شکست مقطعی است؟
دولت وقتی در انتخابات وعدههای بزرگ میدهد عملا نمیتواند کاری بکند و نشناخته است که چه کاری میتوان کرد، چه کاری نمیتوان کرد. دولتها نیز فرقی با هم ندارند دولت آقای روحانی هم همین بود. کسانیکه در گذشته موفق نبودهاند میخواستند کار کنند اما نمیتوانند. نمیشود که هم توسعه را بخواهیم هم عدالت را! ما هم میخواهیم توسعه پیدا کنیم هم با دنیا کل کل کنیم هم عدالت داشته باشیم. البته برخی از وزرا خیلی حرفهای عجیب زدند مثلا ساخت لامبورگینی یا انرژی اتمی در یک زیرزمین و تبدیل شدن به سومین قدرت جهان و .. که بیشتر خالیبندی و عدم اطلاع است. کسی که میگوید لامبورگینی را سه نفر در یک زیرزمین در ایران ساختهاند، نه میداند لامبورگینی چیست نه ماشین! نه اینکه متوجه است سه نفر میتوانند چه کنند. متاسفانه این حرفها ناشی از جهل و خودنمایی است. ما حتی زباله این مملکت را نتوانستیم جمع کنیم، حتی مشکل فاضلاب را هنوز نتوانستهایم حل کنیم، این مسئله به این برمیگردد که سیاستگذاری درست نشده است. سیاستگذاری نیز به مجلس و بودجه و دولت بستگی دارد، منتهی حرف بیخود غلبه پیدا میکند.
با وضعیت موجود آیا احتمال تغییر کابینه رئیسی وجود دارد؟
تغییر کابینه طبیعی است و در هر کابینه ممکن است تغییراتی ایجاد شود، مهم این است که سیاستهایی داشته باشیم که وزرا بتوانند آنها را اجرا کنند. وقتی سیاستگذاری نداشته باشیم هر کسی حرف خودش را میزند.
در میان دولتهای پس از انقلاب تاکنون بنظر شما کدام دولت، وزرایی نزدیک به استاندارد و ایدهآلهای لازم برای سمتهای فوق را داشت؟
هیچکدام!
ببینید وقتی وزیر شب قرار است وزیر تعاون شود صبح وزیر آموزش پرورش میشود یا میگویند یک وزیر را کاری بکنید که در همچین سمتی باقی بماند نشانه وجود مشکل است.
واقعا شایستهگزینی این است که اول آدم را تشخیص دهند چقدر توانمند است، ثانیا سابقه گذشته او بررسی شود.
وقتی در زمان یک وزیر دکل ۸۰ میلیون دلاری گم میشود دوباره این آدم باید وزیر شود؟
چه باید کرد؟
باید عقل را به کار بگیریم مثل کشورهایی که عقل را به کار گرفتند و در کارهایشان از آن استفاده کردند، ما نیز باید یاد بگیریم.
کشور یک سری پتانسیل مشخص دارد که باید در آن راستا حرکت کنیم ظاهرسازی و ریاکاری را هم کنار بگذاریم درست میشود.
ارسال نظر